پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات


      

دَر کعبه خدا خانه و جایی دارد                                حاجی به خیالش من و مایی دارد

 حاجی بنشین‌که‌ قلب تو‌کعبه توست                             وَ الله که هر خانه خُدایی دارد

 

دَر کعبه خدا خانه و جایی دارد
حاجی به خیالش من و مایی دارد
حاجی بنشین که قلب تو کعبه توست
وَ الله که هر خانه خُدایی دارد

 

 

 

البته شعرش از من نیست اما چون دیدم قشنگه گفتم حیفه انجا نزارمش.

 

 

 

نظرات  (۲۳)

سلام

عکسش خیلی قشنگ. خیلی دوست دارم برم مکه ولی با این وضع گرونی ها فکر نکنم بشه آخه مامان و بابام اسمشون درومده و انقدر ازشون پول گرفتن برای همین به مامانم گفتم وقتی چشمت به مکه افتاد دعا کن با خودت برم مکه. چرا انقدر مکه باید گرون باشه؟ چرا مردم  اینجا هم سر هم کلاه میذارن؟ چرا رئیس گاروان به اندازه یک هتل چهار ستاره پول می گیره و بعدش مسافرها رو میبره یک هتل دو ستاره؟ و خیلی چراهای دیگه. آخه در این مورد که مربوط به خداست میشه شوخی کرد. امیدوارم هر کسی که آرزو داره بره ،قسمتش بشه. ان شاالله

پاسخ:

منم دقیقا چنین وضعیتی دارم.

                                      واقعا چرا؟!

اما خوب خیالم راحته که اگه از اینجام از ته دلم حرفی بزنم میشنوه.

درست که خدا صدامون رو میشنوه ولی اونجا یک چیز دیگست واقعا حیف همچین جایی رو نبینیم. البته مامانم میگه اگر واقعا از ته دلت بخوای محال مکه نری.  نمی دونم چرا  میگن وقتی چشت به مکه افتاد اگر همون لحظه هر چی بخوای خدا بهت میده. ممنون که این نظر را گذاشتید چون می خواستم بهتون پیشنهاد بدم در مورد مکه مطلب بذارید دیگه داشتم از دست این گرونی ها غمباد می گرفتم.

برو بابا!

مکه دیگه کجاست؟

ایشالا با یه هواپیما خصوصی قسمت یه سفر بریم دور اروپا بگردیم...

 

پاسخ:

من برای خودتون میگم

شما که تو حالت فعلی سفر دور اروپا از نظر مالی براتون در حد رویا مطرحه گفتم برین مکه دعا کنید شاید یه معجزه ای چیزی اتفاق بیفته. اگه خودتونم نتونستین دعا کنید من برم شاید بتونم حاجتتونو بگیرم.

دوس دارم روز آخر دانشگاه،

یه گوشه دنج؛

که کسی نبینه,

آقا

آویزونت کنم به داربستی جایی...

بعدش با چماغ چند بار بکوبانم(!!!!) در فرق سر ذلیلت...

اه...

بسیجی چندش....

دوس دارم کل بسیجیا رو نسل کشی کنم تااکثر  نسل احمقا در ایران از بین بره...

لبیک یا کامنه ای...

پاسخ:

دلم درد گرفت انقدر خندیدم.

آخی...

بمیرم برای اون کسی که این نظر رو گذاشته میگم واقعا این نظر اوج کوچیک بودن یه آدم رو نشون میده. تا قبل از دیدن این نظر فکر نمی کردن واقعا کسی رو کره ی زمین اینجوری فکر کنه؟!!!!!

جالب تر اینکه به احتمال زیاد من و این کسی هم که نمیدونم کیه و چرا این نظر رو گذاشته هیچ ربطی به هم نداریم و حتی یه بارم با هم صحبتی نداشتیم. جاله نه؟!

حالا چرا می خواین تا روز آخر دانشگاه صبر کنید؟!!

lمعذرت میخوام.
همین.....

مادر ها هر وقت بمیرند زود است!!!!

امیدوام سایه مادرتون بالای سرتون باشه...

واااااااییییییی!!!!!!!!!!!

چقدر دلم هواشو کرده..........

روز مادر مبارک

سلام

عید بر همگی مبارک، روز زن هم بر خانمهای وبلاگ مبارک

مطلب بعدی هم به مناسبت روز مادر، تقدیم میشه:)

پاسخ:

مبارک

فرزند عزیزم:
آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،
اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم،
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است،
صبور باش و درکم کن.
یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم.
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم… .
وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن.
وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر.
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو.
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،
دستانت را به من بده… همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی…
زمانی که میگویم
دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم، عصبانی نشو… روزی خود میفهمی.
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو.
یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم.
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم.
فرزند دلبندم، دوستت دارم.

پاسخ:
عالی بود
صرفا جهت یادآوری کسایی که تو این وب میان دخترن ها!!!!!
اگه خانم بودن اینجا چه کار میکردن؟؟؟!!!!!!
پاسخ:

چه ربطی داره؟!

چت رومی شده واسه خودش!!!!!

در جواب !!!!!!

فرقی نمی کنه به هرحال اونام خانم اند:)

سلام عچقم

هانی بسیار مطلب جالبی بود
اصلا نمی دونم چرا هر چی می نویسی واسه من جذابه!!!!
پاسخ:

اوووووم

         مهدی جون خیلی می خوامت

چه اسم مستعار قشنگی.

 آقای پردیس سینمایی جواب دوستای ما رو هم بده.

در جواب !!!!  مثل اینکه عقلت رشد نکرده و بیشتر از اینها نمیشود از شما انتظار داشت بهتر که خودت این حرفهات رو قطع کنی  و بیشتر از اینها خودت رو ضایع نکنی تازه مگه بد که چند نفر در مورد مسائل مختلف حرف بزنن حالا چه دختر و پسر باشن چه زن و مرد. آقای خلعتبری ممنون که اجازه دادید . راستی یک دوست متنت خیلی قشنگ بود. روز میلاد بر همه مبارک  
پاسخ:

سلام

        یه مقداری تو بیانش زیاده روی نکردین؟

خواهش می کنم. داستان های زیباتون وبلاگ رو بهتر میکنه. من از شما تشکر می کنم. 

در جواب آقا یا خانم آشنا ما که بخیل نیستیم اگه پولش رو داری برو کسی جلوی شما رو نگرفته. این به خود فرد بستگی داره که کجا رو دوست داره ، من مکه شما هم اروپا. برو بابا اصلا کلمه قشنگی نیست. صحبت یک انسان نشانه شخصیت یک انسان است. 
شما لطف کن گاه شمار منزلتون رو چک کن تفاوت روز دختر وزن توش مشخصه.

سلام

نمی دونستنم داستان رو کجا بذارم، اینجا گذاشتم چون این مطلب رو تازه اینجا گذاشتید و همه میبینند

همیشه یک راه حل وجود دارد

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.
کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: ...

 اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حینپیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت!
سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.
دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.
در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....
و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.

ممنون

پاسخ:

ممنون مثل قبلی بازم خیلی خوشم اومد.

قدرت ذهنی و باهوش بودن همیشه به کار آدم میاد.

ببینیم بقیه درباره ی این داستان چه نظری دارن.

چند جمله قشنگ

تمایلات خود را میان دو دیوار محکم اراده و عقل حبس کنید .

فقط کسی رنگین کمان را می بیند که تا آخر زیر باران بایستد .

در زندگی هرگاه از "یخ" خانه ای ساختی بر آب شدنش اشک مریز.

دوست داشتن بهترین شکل مالکیت است و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است.

ممنون

 

پاسخ:

عمیق و قابل تامل بود.

سلام
میلاد حضرت زهرا (س) رو تبریک میگم.
ای کاش که زودتر از این حصارِ ظلم نجات پیدا کنه...
پاسخ:

ای کاششششششش

                             مرسی سعیدجون

 

سلام
میخوام به جای داستان یک چیز قشنگ بذارم فکر کنم بدرد همه بخوره چون یک اطلاعات عمومی جزیی. امیدوارم همه ی دوستان خوششون بیاد البته این وبلاگ شماست و امیدوارم با این مطالب زیاده روی نکرده باشم.  ممنون

آیا می دانید؟؟

آیا میدانید: که بلندترین بادگیر جهان در یزد به ارتفاع ۳۴ متر قرار دارد.

آیا میدانید: طولانی ترین پرواز ثبت شده از مرغ  ۱۳ ثانیه است ؟

آیا میدانید: شایع ترین آیتم فراموش شده برای مسافران مسواک است !؟

آیا میدانید: آمریکایی ها روزانه ۴۴ میلیون روزنامه دور میریزند ؟

آیا میدانید: که یک نوع پشه وجود دارد که در ثانیه هزار بار بال میزند.

آیا میدانید: که چشم انسان معادل یک دوربین ۱۳۵ مگا پیکسل عمل می کند.

آیا میدانید: ماه کامل ،  ۹مرتبه درخشانتر و پرنورتر از ماه نیمه است.

آیا میدانید: بازی تنیس در اصل فقط با دست خالی بود .

آیا میدانید: برنج غذای اصلی برای ۵۰ ٪ مردمان جهان است .

آیا میدانید: باد به تنهایی هیچ صدایی ندارد مگر اینگه به شیئی برخورد کند .

آیا میدانید:  مدونا و مایکل جکسون، هر دو در سال ۱۹۵۸ متولد شدند .

آیا میدانید:  فلامینگو می تواند زانوی خود را به عقب خم کند .

آیا میدانید:  عقرب زیر نور اشعه ماواری بنفش میدرخشد .

آیا میدانید: دو کشور چین و آمریکا بیشترین تولید کننده سیـر در دنیا را دارند .

آیا میدانید:  ماه اوت، دارای بالاترین درصد از ولادت هاست .

آیا میدانید:  طول عمر سنجاب ۹ سال است .

آیا میدانید:  به ازای هر انسان ۲۰۰ میلیون حشره وجود دارد .

آیا میدانید:  توپ گلف به طور متوسط ​​تا ۳۳۶ فرورفتگی دارد .

آیا میدانید:  جنگل انبوه آمازون به تولید نیمی از اکسیژن جهان کمک میکند .

آیا میدانید:  قایق برای اولین بار در مصر ساخته شد .

آیا میدانید:  ۹۶ ٪ از شمع های فروخته شده توسط زنان خریداری شده .

آیا میدانید:  یک خرس ۴۲ دندان دارد .

آیا میدانید:  که ۹۰ ٪ از کوه یخ در زیر آب قرار می گیرد .

آیا میدانید:  ۷۰% از اسباب بازی های جهان در چین تولید میشود .

آیا میدانید:  فرغون در چین اختراع شد .

آیا میدانید:  نامگذاری طوفان ها و طوفان های گرمسیری به طور رسمی در سال ۱۹۵۳ آغاز شد

آیا میدانید:  زرافه می تواند گوش خود را با زبان ۲۱  اینچی خود را تمیز کند .

آیا میدانید:  پای شما دارای ۲۶ استخوان است .

آیا میدانید:  مغز انسان به طور متوسط ​​حاوی حدود ۷۸ ٪ آب است .

آیا میدانید:  مغز شما بین ۲۰ تا ۲۵ ٪ از اکسیژن برای نفس کشیدن استفاده می کند .

آیا میدانید:  گربه های  سفید با چشمان آبی معمولا ناشنوا هستند .

آیا میدانید:  یک فرد به طور متوسط ​​۲۵ سال  زندگی را صرف خواب خواهد کرد .

آیا میدانید:  شایع ترین بیماریهای روانی عبارتند از اضطراب و افسردگی

آیا میدانید:  ۴۲ ٪ از زنان و ۲۵ ٪ مردان  به دست خود را پس از استفاده از توالت عمومی نمیشویند

آیا میدانید:  سگ های کوچک معمولا بیشتر از نژاد های بزرگتر زندگی میکنند .

آیا میدانید:  گربه های خانگی بوی مرکبات را دوست ندارند .

آیا میدانید:  ۸ ٪ از مردم دارای دنده های اضافی هستند .

آیا میدانید: مردمک اختاپوس مستطیل شکل است.



پاسخ:

یکی از چیزایی که همیشه دوست داشتم بهش بپردازم ترین های دنیا بوده. راجع به هر کدوم از این چیزایی که نوشتین میشه یه مقاله نوشت.

در واقع هر کدومشون میتونه یه سوژه ی خیلی خوب باشه.

ما الان داریم یه جورایی با هم این وبلاگ رو می چرخونیم پس نمیشه گفت این وبلاگ فقط برای منه.

برای منه با همه ی اونایی که می خوننش بیشتر از اونا کسایی که توش نظر میزارن و بیشتر از این دو گروه هم برای کساییه که توش چیزی مینویسن.

سلام
خوشحالم که استقبال کردید. ممنون


سلام.

چند وقت پیش یه سوالی برام پیش اومده بود که دلم می خواست همه جواب بدن بخصوص آقایون وبلاگ (‌برای اینکه دوستان خرده نگیرن میگم که آقایون شامل پسرهای وبلاگ هم هست).

سوالم این بود: اگه یه روزی مجبور باشید به جای این همه رنگهای قشنگ که روح آدمو نوازش می ده رنگ مشکلی رو انتخاب کنید چیکار می کردید؟ اگه مجبور بودید هر روز یه عبای مشکلی به اسم چادر رو به عنوان لباس انتخاب کنید اونم توی تمام روز چیکار میکردید؟در ضمن همه میدونن که رنگ مشکی چقدر روح آدم و خسته میکنه.تا حالا شده خودتونو جای خانما بگذارید؟ اگه شما جای اونا بودید چیکار می کردید؟ آیا بعد از این بازم وقتی در مورد حجاب و لزومش صحبت می کردید لحن تون طلبکارانه خواهد بود؟؟  البته اینم مدنظر داشته باشین که من فقط توجهتون رو به رنگ پوشش چادر جلب کردم و نه بقیه مسائل

پیشاپیش ممنون بابت جوابهایی که میدین

پاسخ:

سلام

         وقتی اومدم بهتون جواب بدم انقدر زیاد شد که گفتم این خودش میتونه تو یه پست مستقل بیاد شما باعث شدین من یه مقاله بنویسم.

ممنون.

به زودی تو یه پست مستقل میارمش.

سلام.
قبلنا خیلی زودتر وبلاگ رو به روز میگردین ؟؟؟!!!
دلزده شدین؟؟؟؟
پاسخ:

نه

خودمم دوست دارم که همیشه به روز باشم اما یه وقتایی هم نمیشه.

درباره ی اون نظر هم باشه نیازی به عذرخواهی نیست.

سلام

خانم یک دوست سوال قشنگی بود و امیدوارم آقایان وبلاگ نظرشون رو بگن چون تو این زمونه خیلی ها به این چادر گیر میدن و نمی دونن که چه ارزشی دارد وقتی به خاطر خدای خودت هر سختی رو تحمل می کنی مخصوصا توی تابستونها گه دیگه سخت تر است. من اگر مجبور بودم مشکی رو انتخاب کنم  انتخابش می کردم.

مشکی رنگ عشقه ، رنگ عشق خانم هایی که چادر سر می کنن. منظورم اینه که به خاطر عشقت رنگی رو انتخاب کردی که خیلی روح آدم رو خسته می کنه ولی تحمل می کنی چون مطمئنی خوشحال میشه البته باید از خانم های چادریی صحبت کرد که ساده و بی آلایشند نه خانم هایی که چادر سر می کنند و هفت قلم آرایش دارند و نصف موهاشون بیرون است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی