پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات


انقلاب سیاسی ایران ، خیانت و یک دروغ بزرگ

                                                              

تهران+میدان آزادی

 
                                     

برخی براین باورند که اگر در سال 1357در ایران انقلاب نمیشد امروز ما به لحاظ اقتصادی نسبتا وضع بهتری داشتیم.

تنها در دانشگاه واشنگتن دی سی بیش از 130رشته ی شرق شناسی و اسلام شناسی وجود دارد که بخش قابل توجهی از آن به مطالعات پیرامون انقلاب اسلامی ایران اختصاص دارد.درجهان انقلاب های متعددی رخ داده در هر کدام از این انقلاب ها اتفاق های حیرت انگیز بیشماری افتاده . پراکندگی حوزه ی وقوع این انقلاب ها هم کم نبوده. تقریبا تمام قاره ها این تجربه را داشته اند بیشتر یا کمتر ولی هیچ قاره ای از این تجربه بی بهره نبوده . در هر کدام از این انقلابها هم شخصیت های کاریزماتیک و رهبران مختلف صاحب نامی نقش ایفا کرده اند با این همه اهتمام و توجه بین المللی به انقلاب ایران خارج از حد انتظار است و به نوعی غیر طبیعی به نظر میرسد به جرئت میتوان گفت که خود ما ایرانی ها تا به امروز یک سوم غربی ها هم در حوزه ی انقلاب اسلامی تحقیق و بررسی علمی نکرده ایم. البته حرف زیاد زده شده اما شما صد بار هم پشت شیپور فریاد بزنید انقلاب مقدس است امام خوب است ارزش یکبار بررسی همه جانبه وعلمی راجع به امام و انقلاب را ندارد.

خوب این حرف ها چیزی را عوض نمی کند با این حرف ها تنها این اثبات می شود که ما درباره ی شناخت علمی دگرگونی 1357سهل انگاری کرده ایم ولی علت توجه غربی ها و دانشمندان انقلاب به تحول سال 1357 ایران چیست؟چرا هر سال در سالگرد این اتفاق تاریخی رسانه های خارجی انقدر درباره ی آن پوشش خبری میدهند؟ به منفی یا مثبت بودنش کاری ندارم.اصلا چرا راجع به آن انقدر صحبت می شود؟چرا راجع به سایر انقلاب ها چنین اتفاقی نمی افتد.
javanenghelabi - tehran 14

البته این ادعا قابل بررسیست ولی بر اساس بررسی های این حقیر حجم پوشش خبری که در 22بهمن داده می شود در رسانه های خارجی با سالگرد سایر انقلابها قابل مقایسه نیست.هیچ کشوری در خلا زندگی نمی کند. بررسی انقلاب اسلامی ایران بدون در نظر گرفتن وضعیت منطقه،جهان و ترسیم قدرت و توان ابر قدرت های وقت کار ناقصیست. جهان در حال حرکت به سمت تک قطبی شدن می رود.لیبرالیسم جهانی هر روز از پیروزی های مقتدرانه ی خود در برابر شوروی مسرور شده به خود می بالد واحساس غرور می کند. غول اقتصادی وقت یعنی ایالات متحده آمریکا دیگر تقریبا رقیبی برای رقابت کردن نمی بیند.چه در بعد اقتصادی و چه در ابعاد سیاسی،نظامی.دیگر تقریبا همه چیز بر وقف مراد امپراطوران نظام جهانی پیش می رود. به حق برای رسیدن به چنین جایگاهی سعی و تلاش بسیاری هم انجام داده اند. برای رسیدن به چنین شرایطی لحظه شماری می کردند تایک اتفاق عجیب،ناگهانی وناگوار البته برای آنها یعنی تحول و دگرگونی عظیم در یکی ازحساس ترین مناطق جهان یعنی کشور ژئوپولتیک ایران.همان کشوری که آمریکا روی آن برای پیشبرد سیاست های خود در منطقه خیلی حساب بازکرده بود.اصلا انتظار چنین دگرگونی را نداشت این اتفاق مقامات کاخ سفید وحتی تحلیلگران و کارشناسان خاورمیانه را به شک شدیدی دچار ساخت.

ازچندین سال پیش از سال 1357جنگ نظامی مستقیم روش غیر معقولی تلقی میشد. همین شد که آمریکا و شوروی به جنگ سرد روی آوردند. جنگی با مختصات و خصوصیات جدید. جنگی که در آن صلاح ساخته می شود اما نه برای استفاده نظامی.صرفا برای اینکه اثرات روانی مخرب روی طرف مقابل گذاشته شود.تشخیص متخصصین این است که لطمه زدن به روحیه و روان به مراتب موثرتر از تخریب فیزیکی است.در نتیجه هدف تخرب روحیه طرف مورد جنگ می شود.

سوال اساسی اینجاست که به چه دلیل سبک جنگیدن در دنیا دچار این دگرگونی اساسی شد البته جنگ فیزیکی منسوخ نشد و با توجه به شرایط به کار گرفته میشد ولی این نوع جنگیدن در اولویت و سطح دوم قرار گرفت.

دیری نگذشت که جنگ سرد هم نزد کارشناسان نظامی روشی پرهزینه و بدون توجیه اقتصادی به حساب آمد.آنها روش جایگزینی را پیشنهاد میکردند. اینجا دیگر اتحاد جماهیر شوروی در کار نبود و فاتح بزرگ و ابر قدرت دنیا ایالات متحده آمریکا شده بود. بنابراین روشی جدید و به نسبت کم هزینه را جایگزین مدل های قبلی جنگ شد.این روش ویژگی های منحصر به فردی داشت که به نوع خودش خارق العاده بود. در این روش شما با صرف هزینه ی بسیار کمتر از ساخت صلاح های نظامی و جنگ سرد میتوانید پیروزی تاثیر گذاری به دست آورید .از ویژگی های این روش جدید این است که این جنگ به صورت دائم ادامه دارد.تمام شدنی نیست. از طرفی طرف مقابل شما اصلا متوجه جنگیدن شما و لطمه هایی که آن را تهدید میکند نمی شود.جنگ نرم سبک خارق العاده و جدید جنگیدن است که ابر قدرت بزگ دنیا برای اداره ی دنیا آن را ابداع کرده است.این تیز هوشی و ابتگار عمل آنان در نوع خود قابل تحسین است. برای اینکه فکر نکنید دارم برایتان داستان می گویم به نقل قول مستقیمی از دو تن از رئیس جمهوران این ابر قدرت اشاره می کنم آبراهام لینکلن: افکار عمومی همه چیز است همه ی زندگی است سیاست مداران بدون آن هیچ کار نمی توانند بکنند و تسلط بر آن ضامن اجرای تمام سیاست هاست و دومی که مستقیم تر به این امر اشاره کرده کسی نیست جز آیزنهاور همان سیاست مداری که می گفت مصدق تنها امید غرب در ایران است و خودش بر علیه دولت او کودتا کرد. آیزنهاور: جنگی که در پیش داریم در دنیا و با سایر کشور ها دیگر جنگ نظامی نیست تسلط بر افکار و اذهان ملت هاست..


زمانی که شما اصلا متوجه نمی شوی دشمن کجاست از کجا و دقیقا چه ضربه ای به شما میزنداصلا کاری برای انجام دادن نداری مثل انسانی که فلج ذهنی شده باشد.بخواهد هم کاری از دستش برنمی آید. فانتوم های جنگی اینجا باید بمب هایشان را بر فراز آسمان فرهنگ کشورها رها کنند. کارشناسان حوزه ی ارتباطات این مطلب را خوب درک میکنند بمب هایی که در حوزه ی فرهنگ قابل انفجار است به مراتب خطرناکتر از بمب های اتمی است و اثراتش هم مخرب تر است نکته قابل توجه اینجاست که بعد از انفجارهیچ کس از شما شکایت نمی کند. اصلا کسی صدای این بمب ها را نمی شنود و اثری هم ازاین جنایت باقی نمی ماند نه این که تاثیر نداشته باشد آثارش بسیار عمقی است و همینطور ماندگار ولی اصلا قابل تشخیص نیست.

انقلاب اسلامی 1357بیشتر به معجزه می ماند تایک اتفاق ساده چراکه ما حکم همان فرد فلجی را داشتیم که ناگهان به خودآمدیم.معنای دم مسیحایی حضرت امام خمینی(ره)اینجا مشخص می شود.سال ها از بمب های جنگ نرم ضربه خوردیم تا هویت و روحیه جمعی خود را از دست بدهیم. شخصیت جمعی مسئله ی کمی نیست.آلمان بعد از جنگ جهانی دوم در ابعاد قابل توجهی تقریبا نابود شده بود.اما با داشتن هویت ملی و شخصیت جمعی امروز جزء قدرت های بزرگ اقتصادی محسوب میشود.


در جامعه شناسی 5نهاد اصلی داریم. آموزش و پرورش،اقتصاد،خانواده،دین و سیاست.اولین نکته ای که با دیدن این تقسیم بندی به چشم می خورد این است که نامی از فرهنگ در این تقسیم بندی ها نیست.علتش این است که فرهنگ و به تبع آن دین نهاد نیستند فرانهادند.کسانی که حوزه ی فرهنگ را برای هجوم به یک ملت انتخاب کرده اند حقیقتا انتخاب بسیار هوشمندانه ای داشته اند.

معجزه ی انقلاب ایران هم دقیقا همین جاست در مثلث انقلاب اسلامی اقتصاد وسیاست دو زاویه ی پایین هستند و فرهنگ (دین)در راس این مثلث قرار دارد.کارشناسان اروپایی و آمریکایی بعد از بررسی انقلاب ایران فرق عمده و مهم آن با سایر انقلاب ها را دقیقا در همین مطلب میدانند.بر خلاف کلیه ی انقلاب هایی که در طول تاریخ شاهد آن بوده ایم علل وقوع انقلاب 1357 را باید در فرهنگ و دین بررسی کرد.جالب توجه آنجاست که این نظر،نظر یک کارشناس هم نیست تعداد قابل توجهی از صاحب نظران این رشته ی علمی چنین نظری دارند تا آنجا که تدا اسکاچپول بعد از بررسی انقلاب ایران نظریه خود در خصوص انقلاب ها را تغییر داد.او میگوید که ریشه ی کلیه ی انقلاب های دنیا را باید در اقتصاد جستجو کرد این قاعده تنها یک استثنا دارد و آن انقلاب اسلامی ایران است که ریشه های آن در امور فرهنگی یافت می شود لازم به ذکر است فرهنگ موتور محرکه هر ملتی است. هر حرکت ،خیزش وتحول بنیادین ماندگار الزاما از حوزه ی فرهنگ شروع می شود.

اینکه ما بیاییم در امور اجرایی و...... سیاست را در راس این مثلث قرار دهیم و انقلاب اسلامی را صرفا سیاسی معرفی کنیم یک دروغ بزرگ و حتی خیانت به انقلاب و ملت محسوب می شود چرا که اصلی ترین وجه هویت انقلاب را از آن گرفته ایم و همین طور نقطه ی قوت آن را نسبت به سایر انقلاب ها.وضع اقتصادی امروز ما از خیلی کشورها بهتر است. خیلی کشورها هم وضع مطلوب تری از ما دارند و بهتر این است که ما خودمان را با بالاتر از خودمان مقایسه کنیم.اما هدف انقلاب اسلامی ایران هیچ گاه اقتصادی نبوده. اقتصاد تنها یکی از اهداف انقلاب بوده است. سیاست هم همینطور. طبیعتا این حرف به معنای تایید مشکلات اقتصادی نیست. به معنای بی توجهی به آنها نیست امروز بیشتر از هر روزی نیاز داریم که به اقتصاد توجه کنیم به معیشت مردم برسیم زندگی خوب و رفاه مطلوب حق هر ایرانی است و فراهم کردن آن هم وظیفه ی سیاست مداران و سران حکومت اصلا اهداف انقلاب زمانی محقق می شود که ایران در بعد اقتصادی هم براساس تفکر استراتژیک خود به حد مطلوبش برسد اما سیاسی تعریف کردن انقلاب و همینطور اقتصادی تعریف کردن آن سطحی ساختن انقلاب و هدف آن است.



(سخن بی عیب و نقص تنها بر زبان معصومین جاریست)

                                                                                                                       .......محمد حسن خلعتبری.....

در همین زمینه بخوانید

در ایران آزادی وجود ندارد

محمد خاتمی: انقلاب ما یک انقلاب دینی بود

نظرات  (۱۸)

سلام.

اول دوتا غلط املایی.

وقف مراد=وفق مراد

صلاح=سلاح

و ادامه بحث...

من چن تا سوال ازشما دارم.ضمن اینکه به نظرتون احترام میذارم.

فرمودین"تا یک اتفاق عجیب ناگهانی ناگوار البته برای آنها یعنی تحول و دگرگونی عظیم در یکی از حساس ترین مناطق جهان یعنی کشور ژئوپولتیک ایران".

میتونم بپرسم که این کشور با این انقلابش چی به ارمغان اورده که تو دهنی بوده به اقتصاد و سیاست و قدرت نظامی این ابرقدرت.

اگه انقد قدرتمنده که خواب شب رو از چشم امریکا گرفته چرا انرژی هسته ایش تو دوتا مذاکره به باد میره؟چرا تو این انقلاب میلیاردی اختلاس میشه ؟شما تو میدون انقلاب یه دور بزنین ببینین این انقلاب چنتا گدا و بدبخت داره.چنتا زن که از گرسنگی کنار خیابون جوراب فروشی میکنن داره؟ و خیلی چیزا که شما حتما بهتر میدونی.

چرا این انقلاب نتونسته حتی یه مطهری واسه خودش بسازه؟

در رابطه با تهاجم فرهنگی هم این نکته فراموش نشه که تهاجم فرهنگی قبل از انقلاب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ معنایی نداشت.دقیقا تهاجم فرهنگی بعد از انقلاب ایجاد شد.و به اهداف خودش هم تا حد بسیار بسیار زیادی رسید.

پاسخ:
سلام
           قبل از هر چیز تشکر میکنم برای این بیان منطقی و قابل تقدیرتون که امکان بحث رو فراهم میکنه.
یه بخشایی از فرمایشاتتون درباره ی مطلب بود یه بخشیش هم منظور من نبوده و برداشت شما بوده. یه اتفاق بدی که بعد از نوشتن درباره ی این موضوع ها میشه اینه که انقدر پیرامونش حرف زده شده و بعضا حرفای کلیشه ای گفته شده که دیگه همه با همون تصورات قبلی کلاسیک و کهنه از جنس حرف هایی که تو صدا و سیما زده میشه بهش نگاه میکنن و با همون پیش فرض ها می خوننش.
من نگفتم خواب رو از چشم قدرت های جهانی گرفته و دیگه الان کل ابر قدرت های جهانی انگشت به دهن میمونن که چیکار بکنن. گفتم انقلاب ۱۹۷۹در ایران از نظر ماهیت و علل شکل گیری با سایر انقلابها متفاوته و اینم از خودم نگفتم حرف خودشونه میتونید نظریات افرادی مثا اسکاچپول و.... رو در این زمینه مطالعه کنید.
گفتم جنس این انقلاب با سایر انقلابها متفاوته مثلا ریشه های فرهنگیش بیشتر به چشم میخورن تا مسائل اقتصادی و حتی سیاسی. شکست نظریه های ارتباطاتی مثل الگوی توسعه و نوسازی لرنر که باعث تغییر نظریه ی الگوی حاکمش شد هم جز شواهدیه که حرف من رو تایید میکنه. البته دانشمندانزیادی در این زمینه تحقیق کردند که به دلیل طولانی شدن اینجا نمیتونم بهش بپردازم. مسئله ی تهاجم فرهنگی هم چیزی نیست که به امروز و دیروز برگرده. این مسئله به اسلام هم منحصر نمیشه تمدن باستانی ما رو هم دربرمیگیره و از زمانی که فرهنگ ایرانی اسلامی با فرهنگ غرب برخوردمیکنه به نوعی تهاجم فرهنگی شروع میشه تا جایی که فردی مثل تقی زاده که زمانی میگفت ایرانی ها از فرق سر تا نک پا باید غربی بشن در اواخر عمرش نسبت به تهاجم فرهنگی و عدم استفاده از فرهنگ اصیل ایرانی هشدار میده.
بحث اختلاس و اینکه چرا الان ما انقدر فقیر داریم که خودش باعث به وجود آمدن مفاسد اجتکماعی و... میشه هم به صورت مستقیم به این مقاله مرتبط نیست باید سر جاش مفصل دربارش صحبت بشه مسلما ما الان در ایران چیزی به اسم جامعه یا حکومت اسلامی نداریم بلکه جامعه ی مسلمین دارین یعنی جامعه ای که عمده ی مردمش مسلمان هستند. در ضمن باید یاداوری کنم که شاید ما الان به حتی نیمی از اهداف انقلاب هم نرسیده باشیم. در نتیجه با این استدلال نمیشه اساس حرف مقاله رو زیر سوال برد.
یه اتفاقی که اینجا خیلی ضرورت داره تفکیک بحث ها از همدیگه است. میدونم که شاید بیشتر حرفای من براتون پذیرفتی نباشه و این اصلا چیز عجیبی نیست چون برای رسیدن به دیدگاه مشترک در چنین زمینه هایی نیاز به اثبات مقدمات زیادی هست.
به هر حال ممنونم از نظرتون.

  شما توی صحبتاتون از معجزه انقلاب اسلامی اسم بردین وقتی میگین معجزه یعنی همین منظوری که من برداشت کردم.

درمورد این که فرمودین به انقلاب ما بیش از حدانتظار توجه دارن هم من فکر میکنم که این طور نیست.انقلاب فرانسه رو شما در نظر بگیرین انقلاب امریکا رو در نظر بگیرین.دستاوردهای ما بیشتر از اونا نبوده اگه ما هدفمون فتح دنیا بوده اونا بیشتر به این هدف رسیدن.نقل قول هایی که در مورد انقلاب ایران هست رو بذاریم کنار .سایر انقلاب ها رو هم در نظر بگیریم.

از این انقلاب چیزی رو نسازیم که واقعا نیست.

چیزی رو بسازیم و معرفی کنیم که بوده و شده.

اینطوری حتی برای امثال شما هم که این انقلاب رو قبول دارن شناخت نقطه ضعف هاش خیلی راحت تر میشه.

فرمودین که  منظورتون اینه که این انقلاب بعد فرهنگیش غالبه.قبول .بعد سیاسی اقتصادی به فرضم که داشته باش اصلا جای بحث نداره چون از بیخ و بن تعطیله.درمورد بعد فرهنگیشم من و شما نباید خودمون رو گول بزنیم.حرفای یه دانشمندم هرچه قدر عالم باشه به اندازه درک من و شما از جامعه مون به عنوان افرادی که تو این انقلاب بزرگ شدن به نظر من مهم نیست.در ضمن بحث هایی هم هست درباره نقطه ضعف های انقلاب .مطالعه بفرمایین.

درمورد حکومت اسلامی هم که فرمودین نداریم ظاهرا خیلی ها اعتقاد دارن که داریم.وقتی سیاست مدار ما علنا میاد توی رسانه میگه ما اسلامی ترین بانک داری جهان اسلام رو داریم باید سرمون بکوبیم به دیوار.این فرد حتما یا خودش مسخره فرض کرده یا جهان اسلام رو.بانک داری اسلامی یعنی یه حکومت اسلامی تمام و کمال.

 

پاسخ:

بازم سلام

             قسمت آخر نظری که دفعه ی قبل داده بودم این بود که اگر بتونیم بحث ها رو از هم جدا کنیم می تونیم به مسائل بهتر نگاه کنیم حتما شما روش تحقیق خوندین بعضی از چیزایی که ما از نظر ذهنی به هم خیلی راحت ربطش می دیم اصلا علمی به نظر نمیرسه. گفتم که اینجا تفکیک بحث ها از هم ضرورت داره  شاید شما بعضی وقتا دچار فرا تعمیم میشین ساده تر بخوام بگم همون کتاب منطق زمان دبیرستانمون هم تا حدودی این نکات رو داره. تنها ادبیات مشترکی که میشه تو این بحثا استفاده کرد البته اگر می خوایم با هم به نتیجه برسیم همین منطقه.

از حرفام ناراحت نشین اما آخه شما چجوری از لفظ معجزه به این چیزا رسیدین؟! چطور انقلاب ایران رو با انقلاب کبیر فرانسه مقایسه می کنید یا حتی انقلاب آمریکا که اساسا علت شکل گیری هر کدوم از نظر هر دانشمندی که اصلا شما بگین و ماهیت این دو تا انقلاب با هم متفاوته؟!! این چه قیاسیه؟!! خب یهو می گفتین چون به انقلاب ایران از اننقلاب صنعتی توجه کمتری میشه این به این معنی که دیگه دنیا اهمیت چندانی برای اون قائل نیست.

من این مطلب رو که بعضی ها با تعصب به انقلاب نگاه می کنن رو قیول دارم و اینکه از سر همین انقلاب خیلی ها صرفا به مناقع خودشون رسیدن خیلی ها از اولش هم دنبال منافع خودشون بودن و اصلا سر سوزنی به اهداف و آرمانهای انقلاب کاری نداشتن. زشتی ها، ضعف ها و فساد های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هم انکار نمی کنم اما مشکلم با شما سر اندازه ی این هاست که شما میگین اینا انقدره زیاده که باهاش میشه که اصل این حرک رو زیر سوال برد اما من به نظرم هست اما انقدر زیاد نیست. درسته که بعضی ها زالو صفتانه با این حرکت برخورد کردن اما این دلیل نمیشه که ما زیبایی های انقلاب رو نبینیم. آرمان هاش رو نبینیم. آدم هایی رو که ارزشمندترین چیزشون یعنی هستی و وجودشون رو برای این انقلاب گذاشتن و هم وطنمون بودن رو نبینیم ندیدن اینا می تونه بزرگترین خیانت به آرمانشون و حتی کشور عزیزمون باشه. ندیدنشون فقط این نیست که ازشون یاد نکنیم. ازشون تعریف نکنیم. یا خیلی چیزای دیگه ندیدنشون نفهمیدنشونه. ادامه ندادن راه و عشقشونه. هر چند که مشکلات و فساد های فعلی هم باید برطرف شه ندیدن مشکلات فعلی هم به معنی خیانت به انقلاب و همین آدماست.سرخم کردن جلوی ظلم های فعلی هم از همین جنسه.

معنای این جمله ای که گفتین( از این انقلاب چیزی رو نسازیم که واقعا نیست.چیزی رو بسازیم و معرفی کنیم که بوده و شده.) یعنی این که شما بهتر از هر کسی می دونید که این انقلاب چیه؟ دلیل، ماهیت، ریشه های شکل گیری و پیامداش چی بوده؟!! این ادعای بزرگی نیست برای یک دانشجوری بیست و چند ساله؟!!! من فکر نمی کنم حتی کسایی که در جریان این انقلاب بودن یا خود دانشمندان غربی و شرقی بتونن چنین ادعایی بکنن.

این طور نگاه کردن به این مسئله یه کم خشک و بسته نیست؟!!!

میام میگیرمتا،چقدر خشن برخورد میکنی؟

بابا راست میگه این بنده خداE.T...

اوشون مصداقی بحث میکنن شما آرمانی قربونت برم!

خب راست میگه دیگه،انقلاب قراربود چی بشه چی شد؟بکجا کشیده شد؟

آرمانا واهداف امام خیلی هم خوب،ولی چیزی که فعلا شاهدشیم فاجعست.

مسئولین بی وجدان،بی مسوولیت،دروغگو،ریاکار... که فقط چون تظاهر به متدین بودن تونستن بکنن در راس قرار گرفتن؟این دستاورد حکومت اسلامی،تظاهرودروغ و ریا=موفقیت در پست ها.

به چه درد مردم میخوره؟

 من خیلی از مسوولین وسپاهیا رو میشناسم،همشون توی جامعه نقش بازی میکنن،دقیقا مصداق چون بخلوت مبروندن...

طبل تو خالی.

حکومت اسلامی چیزی جز آرمان نداره.ودر واقعیت فقط دروغ دستاوردش بوده

آیا حکومت اسلامی یعنی مسوولین متظاهر بدین؟بابا تو خیلی ساده ای و خیلی تو فضایی،جو بچه حزب الهیی های 57 توی سرته هنوز؟؟!!

پاسخ:

سلام

        خشن!!!!!! من!!!!

وجهه ی دیگه ی آرمانی نگاه کردن میشه ندیدن واقعیات فعلی. قطعا نگاه من به اطرافم نگاه کاملی نیست. یعنی من همه چیز رو نمیدونم و این طبیعیه اما خب این حرف درباره ی دیگران هم صدق می کنه. ضمن اینکه نه نگاه واقع گرای صرف به تنهایی خوبه و نه آرمانگرایی.

ترکیب این دوتاست که جواب میده برای همین گفتم که مشکلات و کاستی های فعلی رو در ابعاد مختلف قبول دارم اصلا خودمم براش مثال زدم. (این یعنی صرفا آرمانی نگاه نمیکنم و واقعیات رو هم میبینم.) اما در عین حال به نظرم میرسه این مسائل انقدر که میگین نیست. یعنی انقدر نیست که بخوایم بر مبنای اون کل یه جریانی مثل انقلاب رو نفی کنیم و اصلا بعضیاش ربطی به انقلاب نداره به آدمایی که در جریانش هستن مرتبط میشه. و منطقی نیست که بگیم مثلا چون مردم ایران که مسلمان هستند اسلام رو رعایت نمی کنن دیگه اسلام دین بدیه...

همون حرف خودتون بگیم اصل این انقلاب درست بوده اما تو این جریان حالا اتفاقات دیگه ای هم افتاده. با اینکار هدف گیری دقیقی کردیم و همون جایی رو که باید نشونه رفتیم.

با این حرف مخالفین؟

چرا وقتی دیگران در مورد این قضیه صحبت میکنن این یه دروغه خیانته نمیدونم ادعای بزرگه؟؟؟حرفای شما و بیش از اندازه اسطوره ای کردن این انقلاب ادعا نیست؟؟؟

بیست و چند سال زندگی کردن توی این انقلاب واسه شناختش کافی نیست؟

به قول خودتون"بیست و چند سال" !!!!!ادعاست؟؟؟!!!

چه قد دیگه زمان لازمه؟

خب بحثی نیست.پای صحبتای اونایی که توی این انقلاب هم بودن بشینین.

پاسخ:

بازم سلام

              چشم میشینیم با اشتیاق هم به حرفشون گوش میدیم و همینطور به حرف کسایی که تو این زمینه هم نظرمون نیستن.

خب شما بگین...... بگین به نظر شما انقلاب ایران از اولش کار غلطی بوده؟ اصلا چرا شکل گرفته؟ آیا یه حرکت صرفا سیاسی بوده یا ابعاد فرهنگی هم داشته؟ اگر شما بخواین این داستان تاریخی رو تعریف کنید چجوری تعریفش می کنید؟ من و همه ی آدمایی که میان اینجا مشتاقیم حرفتون رو بشنویم.

فقط راجع به حرف اولتون ببنین قالب مقاله اساسش اظهار نظره که میتونه یه ادعا هم باشه اما با استدلال هایی که تو خودشه. با این حال من هیچ وقت ادعا نکردم که همینه که من میگم و دیگه حرفی نمی مونه برای همین هم آخر همه ی مقالات می نویسم سخن بی عیب.... این یعنی اینکه شاید اصلا من اشتباه کنم و واقعیت کاملا عکس نگاه من باشه. من تو مقاله نظرم رو می گم. چیزی رو که فکر می کنم اما نمی گم الا و بلا دیگه بقیه غلط میگن.

 

سلام.

من با اصل و ماهیت انقلاب هیچ مشکلی ندارم.من هم دوست ندارم که کشوری که متعلق به ماست دست یه مشت خائن و اجنبی باشه .من توی این حرکت هیچ شک و شبهه ای ندارم.شاید درست ترین حرکت توی زمان خودش بود.

ولی با دید شما مشکل دارم.با این دید که اصلا نباید این انقلاب رو با انقلابای دیگه مقایسه کرد.چرا؟مگه انقلابای دیگه چه جورین؟مگه اون انقلابا با فحشا و فساد پیروز شدن که فقط انقلاب ما اینجوری نبوده.به اندازه انقلاب ما هزینه شده براش گاهی وقتا شایدم بیشتر.به اندازه انقلاب ما خون به پاش ریخته شد.

خب درست .انقلاب ما بعد فرهنگیش میچربه.ولی قبول کنین که حتی تو این زمینه هم موفق نبوده حتی به اندازه یه سر سوزن.دلیلش هم میدونین چیه؟دید افرادی که مثل شخص شما فکر میکنن.تا گفته میشه فقر تا گفته میشه تبعیض میگین ما قبول داریم ولی انقلاب ما که صرفا اقتصادی نبوده.فرهنگی بوده.واسه ما مهم فرهنگه.ولی این قضیه رو همیشه مغفول گذاشتین که مگه فرهنگ بدون اقتصاد معنی داره.ممکنه؟؟؟؟؟!!!!!!!!وقتی شکم بدبخت بیچاره های این مملکت خالی باشه مغزشون رو چه طوری میشه پر کرد؟؟؟؟مگه شما ادعای انقلاب اسلامی ندارین؟مگه شما فرهنگ اسلامی رو تو بوق نکردین؟پس چرا راحت قبول میکنین که فقر توی جامعه طبیعیه؟؟؟؟دزدی توی جامعه طبیعیه؟؟؟ریا توی جامعه طبیعیه؟؟؟اون انقلابی که انقدر بزرگش کردین نباید بتونه ان مسائل رو حل کنه؟این مسائل توش طبیعیه؟؟؟پس در این صورت اتفاقا انقلاب اصلا پیروز نبوده.

حتی اگه بازم بگین که ما حکومت اسلامی نداریم ما فقط جامعه اسلامی داریم.

مرسی از اینکه به نظر مقابلتون احترام میذارین.

پاسخ:

سلام

         ما حکومت اسلامی نداریم ما فقط جامعه اسلامی داریم.(شوخی کردم) اما جوابتون: شما با دیدی که ساخته ذهن خودتونه و فکر می کنید دید منه مشکل دارین نه با تصورات من همونطور که قبلا هم گفتم فقط بعضی از حرفاتون راجع به مقاله بقیش یا بیشترش که مسائل اختلافی میشه ساخته ی ذهنتونه تا مقاله.

من نگفتم که اصلا نمیشه انقلاب ها رو مقایسه کرد، گفتم قیاس مع الفارغ نکنیم. اصلا مگه میشه بدون مقایسه ی انقلاب ما راجع بهش حرف زد خود من رو چه حسابی دارم میگم این انقلاب بابقیه متفاوته رو حساب همین مقایسه. به هیچ وجه نمیگم سایر انقلاب ها بی ارزشن براشون هزینه داده نشده. چرا حتما اینطوره اما خب همون طور که خودتون گفتین تو انقلاب ما وجه فرهنگیش می چربه و این اصلا چیز کمی نیست. نباید کوچیکش کرد. حتما یکی از دلایل سایر انقلاب ها ظلم و بی عدالتی و خیلی چیزای دیگه بوده اما خب علت اصلی خیلی از اونا بحث اقتصادی بوده.

باز این حرف من نیست. حرف نظریه پردازان انقلاب در دنیاست. البته اختلاف نظرهایی وجود داره اما تقریبا تو این اصل اتفاق نظر وجود داره. خب شما به انقلاب ایران هر جوری نگاه میکنی این از دلش در نمیاد چون از نظر اقتصادی کشور رو به رشد بوده این هم یک واقعیت زمان شاهه که باید گفته بشه و ازش غفلت میشه حالا من اینجا به این کاری نداریم که این توسعه و پیشرفت درون زا بوده یا وابسته. خب خیلی فرق میکنه که یک انسان صرفا بخاطر شکم بمیره یا اینکه نه یک هدف و آرمان بزرگ داشته باشه و به خاطر اون جونش رو از دست بده.

این دیدی هم که ازش حرف زدین برای من نیست برای خودتونه من دقیقا این جمله ها رو تو مقاله برای این گذاشتم که چنین حرفی بهم زده نشه بخونینش:طبیعتا این حرف به معنای تایید مشکلات اقتصادی نیست. به معنای به توجهی به آنها نیست امروز بیشتر از هر روزی نیاز داریم که به اقتصاد توجه کنیم به معیشت مردم برسیم زندگی خوب و رفاه مطلوب حق هر ایرانی است و فراهم کردن آن هم وظیفه ی سیاست مداران و سران حکومت اصلا اهداف انقلاب زمانی محقق می شود که ایران در بعد اقتصادی هم براساس تفکر استراتژیک خود به حد مطلوبش برسد.

من حتی این قسمت رو تو مقاله بلد کردم. این حرفای بعدی هم که زدین همش متن حدیثه و ائمه ی ما با شما در این زمینه هم نظرم و من بازم نمی دونم شما چجوری برداشت کردین که من گفتم دزدی و خیلی چیزای دیگه طبیعیه.

قبو ل کنیم که این انقلاب مثل همه انقلابای دیگه نقاط ضعف خودش رو داره.قبول کنیم که بیش از اندازه بزرگ کردنش و ندیدن ضعفاش بیشتر به ضررش تموم میشه.کمااینکه شده.

 

پاسخ:

این فرمایشاتتون هم به نظرم بدیهیاته و اصلا بعید میدونم آدم عاقلی نفیش کنه.

راستی تو کامپیوتر شمام تم وبلاگ مشکل داره؟

شما اکیپی میاین توی وبلاگ؟؟؟

چهار نفر هم زمان توی ویلاگ آنن.

اگه این وبلاگ انقد مخاطب داره چرا دیر جواب میدیدن؟؟؟

کلاس داره؟؟؟!

پاسخ:

؟؟!!!!!!

سلام. به خاطر همین بحث ها نظر نذاشتم چون دیدها در این مورد خیلی متفاوته چون یک عده بر اساس اون چیزایی که تو جامعه دیدن حرف میزنن و یک عده ای هم علمی ان را بررسی کردن و کلا به جایی نمیرسه این بحث ها چون حرف همه تا جایی درسته. به نظرم انقلاب از ریشه درست بوده ولی در زمانهای بعد درست پیگیری و بارور نشده و باعث شده مشکلات فعلی به وجود بیاد. کلا همه چی ما ایرانی ها همینجوریه چون تو ذات و وجودمونه و نمیظه کاریش کرد دیگه. همیشه گند میزنیم به کارها
پاسخ:

سلام

        نه دیگه ما انقدرام داغون نیستیم..... هستیم؟

بله مشکل داره از کجا فهمیدین؟؟؟خیلیم داغونه.
پاسخ:

ای کاش زودتر می گفتین. الان من در حق شما و هر کسی که تو این چند روز اومده اینجا جفا کردم که این تم رو دیدن.

من اگه بحث اقتصاد رو مطرح کردم صرفا یه مصداق و مثال از خیلی از عیوب این کشور بوده.اتفاقا همه بحث های من مربوط به مقاله شماست.ولی از دید جزئی و مصداقی بهش پرداختم.

شما توی مقالتون خیلی این انقلاب رو تمجید کردید.ولی من خواستم بگم که انقدرام که فکر میکنید بزرگ نیست.انقدرام که فکر میکنید پیروز نشد.خیلی چیزا تو دورو بر ما اتفاق افتاده توی این سی و چند سال که حرف من رو تایید میکنه.

از شما خواهش میکنم که یه کم بیشتر توجه کنید.

شما همه چیز رو از دید اطرافیان خودتون که بعضا هم تفکراتشون مثل شماست میبینید.ولی واقعیت اینکه ما آدمای دیگه ای هم توی این جامعه داریم.

باز نگین که حرفاتون به مقاله ربطی نداره.

پاسخ:

سلام

         نه این بحثا دیگه کاملا مرتبط بود. فکر کنم الان به جای خوبی رسیدیم. یعنی دقیقا شما حرف دل من رو زدین. اینکه شما همه چیز رو از دید اطرافیان خودتون می بینید که بعضا هم تفکراتشون مثل شماست.

ببینید الان من دو جا به صورت جدی و چند جای دیگه هم کم و بیش همکاری دارم البته اینا رو برای این نمیگم که بگم کار دارم می خوام بگم سطح تعامل اجتماعی من تو جامعه پایین نیست یعنی جاهای زیادی میرم و در طول روز با آدمای زیادی هم سر و کار دارم که یکیش مدرسه هست که خودش یعنی کلی آدم متفاوت و همین طور خانواده ی متفاوت جدای از این تو دانشگاه هم سرم تو لاک خودم نیست که فقط برم و بیام تقریبا هر کی منو میبینه یا دارم با دوستانم خوش و بش می کنم و می خندنم یا دارم با یه نفر دیگه که شاید از نظر ظاهری شکل من نباشه بحث میکنم.

همه ی اینا یعنی دیگران هم میبینم. با تفکراتشون هم آشنایی دارم. البته نمیگم شما اینطور نیستین.

بیاین اینجوری به یه نتیجه ای برسیم که خیلی هم کش پیدا نکنه من یه عبارت می نویسم شما هر قسمتی رو که مخالفشین بگین یا اگر می خواین چیزی بهش اضافه کنین (انقلاب ما تو دنیا یک انقلاب خاصه و جنسش فرهنگیه و از این نظر با سایر انقلاب ها متفاوته اما تو ابعادی هم شاید خیلی شبیه به سایر انقلاب های دیگه باشه. ما حتما باید مشکلات و ضعف های فعلی جامعه و جریان انقلاب رو ببینیم و تا الان تا حدودی این مسائل مورد توجه نبوده و ندیدن اینا خیانت به انقلابه تو جامعه ی ما فساد ها و مشکلات زیادی وجود داره که شاید اصلا ریشه ی خیلی هاش همین جریان مذهبی ها و به اصطلاح انقلابی ها باشند.)

واقعیت رو قبول کنید خیلی داغونیم. هیچی رو برنامه ریزی نیست.هیچی سر جاش نیسست
پاسخ:

واقعیت رو حتما می پذیرم. واقیعت رو.

 

نه دیگه این خوب شد.

منم قبولش دارم.

درضمن وبتون هم همچنان داغونه.

البته فقط قسمت نظراتش.
۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۳۶ تک تیرانداز
سلام.
"خط قرمز" طرح و پوستری جدید از تک تیرانداز.
لطفا با نظرات و پیشنهادات و انتقادات خود مرا یاری فرمایید.
منتظر حضور گرمتان در سنگر تک تیرانداز هستم.
یا علی
برخلاف آنچه فرمودید انقلاب ایران نتیجه ائتلاف دو قطب قدرت در ایران یعنی بازار وروحانی بود وبعد از گذشت سی سال واضح است که بیشترین عایدی از منافع کشور هم نصیب همین دو قطب گردید.
برخلاف نظر شما من فکر می کنم حکومت ایران بعد از انقلاب شاید در ظاهر هدف تخاصم آمریکا باشد ولی در واقع فرصت آفرینی که این رژیم برای حضور در منطقه در اختیار آمریکا قرار داد بسیار بیشتر وپررنگ تر از رژیم شاه بود.
(برخی براین باورند که اگر در سال 1357در ایران انقلاب نمیشد امروز ما به لحاظ اقتصادی نسبتا وضع بهتری داشتیم) ،ببخشید الان برخی نیستند اکثرا اینطور فکر می کنند چون در واقع ما در ابتدای انقلاب کشور اول منطقه بودیم،طرحهایی مانند ذوب آهن اصفهان،پتروشیمی،ماشین سازی،فولاد ومس در زمان خودشان(تاکید می کنم در زمان خودشان نه اینکه داشتن مترو در سال 90 را با نداشتن آن در 40 سال قبل مقایسه کنید) طرحههایی در حد واندازه جهانی بودند ومنطقه برای ما کوچک بود تا بخواهیم خودمان را با آن مقایسه کنیم.الان بعد از بیش از سی سال آمده اید می گویید می خواهیم با برنامه بیست ساله کشور اول منطقه شویم یعنی پنجاه سال بعد از سال 57 به جایی برسیم که اول همانجا بودیم واسم این را هم می گذارید پیشرفت وترقی وانتظار دارید این افتضاح قرن را همه رسانه های دنیا پوشش بدهند .بنظر من رسانه های دنیا بر خلاف تصور شما دارند کتمان نمی کنند بلکه بیشتر دارند برای این کشور آبرو داری می کنند.
اینکه انقلاب ایران یک انقلاب فرهنگی بود آدم را به یاد این جوک معروف می اندازد که ما ابرقدرت معنوی هستیم.لطفا اگر وبلاگتان با محتوای طنز است از ابتدای آن مشخص کنید.
پاسخ:
آرش، مازیار، صائب، فریدون یا هر اسم دیگه ای که من نمیدونم...
اول سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه.... همه صحبتهایی که فرمودین در جای خودش به عنوان یه نظر شخصی محترمه و به نظرم جای بحث داره.
شاید خیلی ها همین الان واقعا مثل شما فکر کنن اما خب من یه تحلیل مختصر دادم تو این زمینه و باید بگم که با تمام احترامی که برای شما و این خیلی ها قائلم مثل اونا فکر نمیکنم. شاید به خودتون بگین خب به درک که اینجوری فکر نمیکنی اما اگر احیانا یک درصد حرف من درست باشه و شما یه جاهایی اطلاعات اشتباه بهتون رسیده باشه مثل یه دیوار کج دستگاه ذهنتون تا آخرش اشتباهی میره بالا.
این حرفم در مورد خودم هم صادقه و تنها راه حل کردنش بحث و گفتگوی دوستانست.
اما راستش من یه ذره دارم میترسم که چرا یه نفر با چهارتا اسم مجزا و چهارتا ایمیل اینجا نظر گذاشته.
راستش اومدم جواب بدم ولی اینکار یه جوری بود برام. دیگه از من گذشته که بخوام بشینم به این فکر کنم که این آدم کیه و چرا اینکارو کرده اما مطمئنم غریبه نیست آشناست.... اگر واقعا می خواین تو این زمینه صحبت کنیم که من مطمئنم اطلاعات متفاوت ونگاه متفاوت شما میتونه کمکم کنه خب با اسم خودتون اینجا، توی ایمیل یا هر جای دیگه بیاین منم با کمال اشتیاق حرفاتون رو گوش میدم بهش فکر می کنم و نظرم رو راجع بهش میگم به شرطی که شما هم اینجوری باشین.
با آرزوی موفقیت و پیروزی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی