پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۱ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

786


این سجده آخر نکند سجده سهو است؟
چندی است که این حافظه در خدمت ما نیست


ای دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به یاد خم ابروی شما نیست

http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim//Uploaded/Image/1393/04/26/139304260410592033223894.jpg


یک سکه سپردند، دو تا سکه گرفتند
گفتند که این بهره بانکی است، ربا نیست!


از بس که پی نان حلالیم شب و روز
در سجده ما رونق اگر هست، صفا نیست


به‌به، چه نمازی است! همین است که گویند
راه شعرا دور ز راه عرفا نیست!



خدایــــــــــا سرنوشت مرا خیر بنویس

تقدیری مبارک

تا هرچه را که تو دیر می خواهی زود نخواهم

وهرچه را که تو زود می خواهی دیر نخواهم...

                                                                                   

لیالی قدر- شب نوزدهم ماه مبارک رمضان -کهف الشهدا

                

       

                                      

/یک شب قدر به یاد ماندنی در کهف الشهدا/



http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim//Uploaded/Image/1393/04/26/139304260410585483223894.jpg





786

همکاری سازمان ملل با نتانیاهور در

"نظم نوین جهانی"


بالاخره واقعیت ها رو باید با صراحت و بدون رو دروایسی گفت

..بدون شرح..

786

سلام

قصه ی این آدمایی که پایین عکساشون رو میبینید از اونجا شروع میشه که یه روز کلی آدم خوش تیپ با چمدون های پر از پول به یه کشور مهاجرت می کنن و شروع می کنن به زمین خریدن تو این کشور.

اونا با هزارتا وعده ی جذاب و دوست داشتی و البته وجه نقد زیادی صاحب کلی زمین میشن تو اون نقطه از کره ی زمین و افرادی که تو این کشور زندگی می کردن هم خوشحال از اینکه تونستن پول نسبتا مناسبی به دست بیارن و این دو گروه خوش و خرم کنار هم زندگی می کردن.

اما این زندگی خوب خیلی دوومی نداره و یه روز کسایی که حالا صاحب کلی زمین تو اون کشور هستندبا سلاح های نظامی می افتن به جون گروه اول که ما می خوایم یه کشور جدید اینجا به وجود بیاریم.

می خوام سرزمین موعود درست کنیم. حالا چجوری؟ خب معلومه اینجوری:

هیچ وقت دوست ندارم اینجا از درد و غم و غصه بگم و بنویسم یا عکسی بذارم اما اینبار هر چی با خودم کلنجار رفتم دیدم که نمیشه که نمیشه.... من نمی تونم بی تفاوت باشم نسبت به اتفاقی که این روزا داره تو یه کشور دیکه می افته. اتفاقی که شاید این عکس بتونه یه بعد کوچیکش رو نمایان کنه.

یا این


یا این عکس


کودک سوری در زیرآوار


من دوست دارم همیشه شادی باشه. همه با اومدن به اینجا شاد شن و یه جورایی از این فضا انرژی بگیرن. اما چه میشه کرد که چند هزار کیلومتر اونوتر از کشورمون جون مردم بی گناه داره گرفته میشه و از هیچ نهاد بین المللی حقوق بشری هم صدایی بلند نمیشه.

با خودم بلند بلند فکر می کنم چطوره که برای اینکه یه گونه ی در حال انقراض جانوری وقتی می خواد منقرض بشه این همه حامی و دلسوز تو کل دنیا پیدا میکنه؟چطوره که بعضیا دنیا رو بخاطر به اصطلاح خودشون گرایش جنسی دو نفر به هم می ریزن و مثلا میگن تو ایران حقوق بشر اجرا نمیشه چون همجنس گرایان نمیتونن آزاد باشن. اما به فلسطین که میرسه همه ساکت میشینند و فقط نگاه می کنن.


انگار نه انگار که هر روز ده ها نفر انسان بی گناه دارن برای هیچ چیز جان خودشون رو از دست میدن. واقعا برای هیچ چیز....

زیاده خواهی یه عده آدم قدرت طلب که دستشون به خون کودکان بی گناه آلوده شده واقعا هیچ چیزه...

                                                              

کودک فلسطینی

حالا هر چی تو مجامع ملی و بین المللی گفته میشه که داره یه جنایت بزرگ تو این نقطه ی کره ی زمین اتفاق می افتده گوش کسی بدهکار نیست البته مردم دنیا خیلی این گروه احساس نفرت پیدا می کنن اما خب جالب اینه که صدای اونهام به جایی نمیرسه چون دولتمرداشون به چنین چیزی اعتقاد ندارن یا اصلا نمی خوان که اعتقاد داشه باشن. و اصلا دستشون با اونا تو یه کاسست.

 

شاید اصلا برای همینم باشه که بعضی از دولت مردان ما اصلا دوست ندارن که با دوستای اونا دست بدن و از این نظر باید بهشون حق داد. این رژیم برای اینکه همین یه ذره اعتراض از طرف مردم دنیا رو هم نداشته باشه زمانی که سر مردم به یه چیزی گرمه راهشون رو ادامه بدن که اینجوری صدای کمی هم در نیاد. اینطور میشه که مصادف با هر جام جهانی یه جنگ تو فلسطین اتفاق می افته و صحنه های بالا رو خلق میکنه.

از اینجا به بعدش یه کم احساسی میشه اما خب همه ی این اتفاقا باعث میشه که تو ذهن بعضیا یه حس انتقام پدید بیاد. کشورایی که شاید رو کاغذ اگر اراده کنن بتونن این رژیم رو با خاک یکسان کنند. اما یه سری تعهدات بین المللی و آینده نگری های خاص باعث میشه که این کار رو انجام ندن با همه ی اینا عشق به هم نوع و یه جور حس احترام به اینکه کسی سر اعتقادش ایستادگی کنه باعث میشه که اونا چیزی رو فراموش نکنن و اینجوری میشه که یه رویا تو ذهنشون برای همیشه می مونه. رویایی از جنس آزادی و برابری...

رویایی از جنس ایستادگی و عشق...

....رویایی به نام فلسطین....


786

روش تحلیل سیاسی

حکومتهای مستبد دنیا صرفه شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که می‌خواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد، نظام را می‌خواهد با قدرت بیپایان مردم به سرمنزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می‌داند، مگر مردمش به خصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش- میتوانند غیر سیاسی باشند؟! مگر می‌شود؟! عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش می‌تواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند و در جهت اهداف خودش قرار دهد. این نکات ریز را باید جوانان ما درک کنند.» ره بر (12/8/72)

کتابی برای روش نظام‌مند تحلیل سیاسی
«روش تحلیل سیاسی» کتاب تازه‌ای از منشورات مؤسسه انقلاب اسلامی است. متن کتاب به شکل کامل برگرفته از بیانات ره بر است که در طول سنوات گذشته در صحبت های خود از راه و روش تحلیل مسائل سیاسی سخن گفته بودند.

کتاب از مقدمه‌ای در ضرورت تحلیل سیاسی به قلم دکتر عباس‌علی رهبر، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی آغاز می‌شود. پس از آن کل متن خلاصه می‌شود در دو گفتار؛ گفتار اول، مقدمات لازم برای تحلیل سیاسی و گفتار دوم، مهارت‌ها و فنون تحلیل سیاسی است. در انتهای کتاب هم دو تمرین برای به‌کاربستن روش تحلیل سیاسی آمده است؛ یکی درباره مذاکره با آمریکا و دوم تحلیل کلان انقلاب اسلامی. ویژگی تمرین‌های ارائه‌شده در این است که حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در این دو سخنرانی، دو مسأله‌ی مهم سیاسی را تحلیل می‌کنند و از آن‌جا که در این تحلیل‌ها از روش منظم و نظام‌مند بهره گرفته شده که کشف این نظام تحلیلی برای مهارت‌آموز تمرین بسیار مهم و جذابی خواهد بود.

از ویژگی‌های دیگر کتاب این است که علاوه‌بر ویژگی‌های مهارتی، کاربرد آن در سخنان رهبر انقلاب به صورت مصداقی نشان داده شده است. کتاب دستینه‌ای راه‌گشا برای جوانان دانشجو فعالان سیاسی است و این‌قدر کاربردی هست که می‌شود از روی دسته‌بندی آن، تحلیل‌های سیاسی رایج و مرسوم را نقد کرد.

در مقدمه این کتاب آمده است: برای تحلیل درست یک پدیده‌ی سیاسی، باید روش و منطق درستی داشت. «الزام روشی» به عنوان یک شاخص مهم در مباحث روز علمی مرتبط با «تحلیل سیاسی» مورد توجّه جدّی است ... تحلیل سیاسی روشمند می‌تواند به ارتقاء آگاهی، بینش و بصیرت جامعه کمک شایانی کند. با این ابزار است که فرد در جامعه ضمن شناخت منطقی و صحیح پدیده‌های سیاسی، در فضای غبارآلود فتنه و در هنگام درهم آمیختگی حق و باطل، می‌تواند گرفتار حیرت نشود و در لحظات حساس که باید نقش تاریخی و تکلیف شرعی خود را انجام دهد، قادر باشد با استفاده‌ی مناسب از ابزار و فنون تحلیل سیاسی، به تصمیمی مناسب، دقیق و صحیح برسد.

حسن الگوی «روش تحلیل سیاسی» در آن است که از تجارب علمی و عملی حوزه‌ی امر سیاسی در آن بهره‌گیری کامل صورت گرفته و سبب شده تا لوازم فهم و تحلیل پدیده‌های سیاسی و اجتماعی بهتر از روش‌های مرسوم مطرح‌شده برای جامعه فراهم آید.

786

/وقتی شکارچی شکار می شود/

همیشه وقتی این کروکدیل ها آهوها و سایر حیوانات رو که برای آب خوردن میان لب رودخونه ها و بعدش این آب خوردن میشد آخرین باری که طعم آب رو می چشن یا زمانی که حیوانات به صورت گروهی برای مهاجرت باید از رودخونه رد بشن و اینها اونجا براشون میشه وفور نعمت و همینجوری پشت سر هم شکار می کنن از دست این کروکدیل ها حرصم میگرفت شاید فکر کنید کج سلیقگی کسی تو وبلاگش این عکسها رو بذاره اما من به کسایی که شاید این حرف رو بزنن میگم که اگر یه کم وسعت دید داشته باشیم چنین برداشتی نمی کنیم برای همین این گزارش تصویری رو میذارم.

چیزایی که برای ما ترسناک هستند و حتی جرئت نمی کنیم بهشون نزدیک بشیم رو گاهی وقتا تصورات ذهنی خودمون ترسناک و دست نیافتنیش می کنه نه حقیقت اون، هیچ وقت نباید این یادمون بره که "غیر ممکن، غیر ممکنه"

شاید باورتون نشه اما اتفاق افتاده

786


روزی که دریای آبی با خون هموطن هامون قرمز شد


به راستی اهدای مدال افتخار به ملوان وینسنس برای داغ دار کردن دل یک ملت چه پیامی می تواند برای مردم ما داشته باشد؟!!!

به خدا اگر امروز هم میتوانستند بی شرمانه تاریخ را تکرار می کردند...

786

وقتی که با خودت بلند، بلند فکر فلسفی می کنی

پراکنده گویی در باب، سینما، تکنولوژی و فرهنگ

سینما و در معنای عام آن تکنولوژی یک ابزار نیست، یک ظرف نیست که هر چیزی درونش ریخت آن شکل و ظاهر را به خودش پیدا کند و در عین حال و با یک زاویه ی دید دیگر هم میتوان گفت تکنولوژی همان پیام هم نیست که مک لوهان می گوید. این یعنی قدرت تکنولوژی مطلق نیست اما قدرتمند است  و بدون شک در پیام و هدف تاثیر گذار است.


550px-Make-Water-Candles-Step-3                 

 پس سینما (تکنولوژی) چیست؟

شاید بتوان گفت سینما یک راه است. در یک راه شما برخی جاها مجبور هستید بپیچید، مسیر را عوض کنید. طبیعتا برای اینکه این راه را به بهترین نحو و با سریع ترین زمان برویم باید ابتدا راه را بشناسیم. پس باید تکنولوژی را بشناسیم. باید آن را خوب بشناسیم حتی از قبل از اینکه کاملا در میان مردم رایج شود. ما باید رسانه را بشناسیم، باید سینما را بشناسیم. تا بدانیم کجای این جاده باید پیچید و کجا اگر نپیچیم برایمان گران تمام میشود.


حالا سوال این است که تکنولوژی، سینما و اساسا رسانه چه نوع جاده ای هستند؟ جاده ی کفی هستند که احتمال دارد مثلا در آن خوابمان ببرد و یا مثل جاده ی چالوس پر پیچ و خم هستند و چه آرام حرکت کنیم چه سریع اگر جایی جاده بپیچد و ما نپیچیم جایمان صاف وسط دره است. این به این معنی است که هیچ میانه ای وجود ندارد. اینجا ما درون یک جبر تاریخی قرار داریم یعنی یا باید جاده ( رسانه) را شناخت و جان سالم از پیمودن این مسیر به در برد و یا با عدم شناخت جاده و اصرار بر اینکه مثلا ما باید از جاده ی رشت می آمدیم نه چالوس محکوم به مرگ بود.(کسانی که هنوز کل تمدن غرب را نفی می کنند و مثلا قائل به ریاضی و فیزیک اسلامی هستند.) پس باید ماهیت سینما را شناخت، سینما مثل یک شمشیر است بالاخره به هر طرف که بچرخد سر کسی را میزند این یعنی یک تکنولوژی خنثی نیست. و اساسا شاید هیچ تکنولوژی خنثی نباشد.                                                                                                                                                       42856        

حکایت بعضی در برخورد با تمدن غرب و متعلقات آن مثل رسانه اینچنین است. شکی نیست که بهتر است ما زمین بازی خودمان را داشته باشیم. مثلا جاده را خودمان ساخته باشیم. برای همین گفته می شود که باید زمین بازی تعریف کرد و نباید در زمین بازی فرد دیگری بازی کرد مثل پدری که به فرزندش می گوید:( یا تو خونه با ماشین بازی کن یا تو حیاط دوچرخه بازی کن کودک فکر می کند که آزاد است در انتخاب اما در هر صورت کودک در زمین بازی پدر راه می رود زمانی این آزادی وجود دارد که بتواند در خانه را باز کند و در کوچه بازی کند.)


شرکت های فعال در حوزه تکنولوژی در چه سالی بنا نهاده شده اند؟

حالا سوال این است که این شناخت زمانی که ما در مبناها با یک جامعه و فرهنگ دیگر اختلاف داریم به چه درد می خورد؟ پاسخ روشن است اول اینکه ما در خلا زندگی نمی کنیم پس آینده و سرنوشت دیگر ملت ها و کشورها به آینده و سرنوشت ما گره خورده است و ما چه بخواهیم چه نخواهیم به آنها ربط پیدا می کنیم حال با این مقدمه میتوان گفت که اگر شما فرمول های تحلیلی کسی را بفهمید به راحتی می توانید با ذهن او بازی کنید. مثلا یک شبکه ی ماهواره ای ابتدا از سریال های کره ای شروع کرد برای جذب مخاطب ایرانی و سپس با یک شیب ملایم تضاد های فرهنگیش را بیشتر در برنامه هایش نشان داد سوال این است که ما چرا نباید تحلیل کنیم که چرا مخاطب از این خوشش می آید؟ چرا الان سریال های کره ای انقدر مورد توجه مردم است؟


پس شناخت اولیه از یک رسانه خیلی اهمیت دارد مثلا وقتی یک خانم و آقا با هم تنها میشوند در ماهواره وقتی که شما در خانواده باشید و فرزندتان هم نشسته باشد کانال را عوض میکنید اما در رسانه  داخلی این کار را نمی کنید چون می گویید این راسانه مثلا صحنه ی عمل جنسی را نشان نمی دهد. شما با پیش انگاره تصمیم میگیرید.

غذای بد مزه زائقه را عوض می کند این امر در خصوص فیلم و سریال هم به چشم می خورد یعنی با دیدن فیلم بد سلیقه ی عمومی زاید می شود و آنوقت است که دیگر آن اکثریت سلیقه اش به درد نمی خورد که قرآن میگوید اکثرهم لایعقلون.... این حرف درست است و حقیقت دارد اما این نباید باعث از بالا دیدن مردم شود. اینکه من میدانم و مردم نمی دانند. ما در زمان جوامع پیامبران که میبینیم قرآن می گوید اخاهم یعنی به پیامبر می گوید اینها برادران تو هستند کسی که از مردم فاصله بگیرد مرگ برایش حتمی است.



 پیامبران زمان ما نه دریا شکافتند نه عصایشان اژدها شده و نه خیلی کارهای دیگر کرده اند معجزه ی پیامبر این عصر  باید با مردم بودن باشد. نباید برای مردم قیم باشیم. دوران قیم مآبی گذشت. طبیعتا این حرف به معنای ساده لوحی و پذیرش آنارشیسم فرهنگی نیست. شعار دادن، برخورد شعاری و خنثی بودن عین هم دیگر است.

(سخن بی عیب و نقص تنها بر زبان معصومین جاریست.)

786

دکتر قدرت‌الله رحمانی


خبرگزاری فارس: جرم سیاسی؛ تعریف یا تحریف؟

جرم سیاسی؛ تعریف یا تحریف؟

صرف نظر از الزام مقنن، کدام دلایل و موجهات حقوقی و قضایی اصرار بر تعریف جرم سیاسی را قابل توجیه می‌کند؟

مطلب حاضر مقدمه ای است برای گشودن باب گفت وگو میان مجموعه ای از صاحب نظران و حقوقدانان و سیاست مداران و کارشناسان و رسانه نگاران و- مخصوصا- دست اندرکاران و تمهیدکنندگان یک طرح قانونی درمجلس شورای اسلامی، درباره موضوعی کشدار و پیچیده که البته امروزه در دنیا بیشتر جنبه تاریخی دارد ولی بیش از 30 سال است نظام قضایی و قانون گذاری ما را مشغول و گرفتار کرده است.

نتیجه متن پیش رو، یک جمله است که همین ابتدا بیان می شود تا نمایندگان محترم کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس که روز گذشته طرح مذکور را به تصویب رساندند و نیز سایر نمایندگان ملت که تصویب نهایی طرح موکول به نظر آنان است، مطلب را با تامل و تانی بخوانند، شاید در پایان یک دوره مباحثه کم و بیش طولانی و احیانا ملال آور به نقطه ای رسیدند که بی واهمه و با صدای بلند همین یک جمله را اعلام کردند:

(تعریف قانونی جرم سیاسی نه موجه و مستدل و معمول و مصلحت است و نه مطلوب و مستحسن و مقدور و مشکل گشا)

واما نمایندگان محترم ملت هروقت فرصت کردند این چند نکته رابخوانند:

1.تعریف قانونی جرم سیاسی ،موجه ومستدل ومصلحت نیست ودرهیچ یک از قوانین اساسی دنیا چنین تکلیفی برای قانونگزار مقررنشده است. حکم به چنین تکلیفی بدون ابتنا برتاملات پیشینی وکارشناسی دوراندیشانه ایجادشده وفاقد پیش اندیشگی و سابقه و نمونه تجربه شده در نظام های حقوقی معتبر دنیاست و این مقدار صراحت درتمهید قانونی جرم ومجرم سیاسی، در هیچ نظام حقوقی ای به مصلحت شناخته نشده است. حقوق غربی به رغم شناسایی مفهوم جرم سیاسی، هیچگاه و در هیچ دوره‌ای ـ حتی در دوران طلایی رژیم ارفاقی در حق مجرمین سیاسی ـ به تمهید روشن و بی‌ابهام قوانین مربوط به تعریف جرم سیاسی و تعیین مصادیق مجرم سیاسی تن نداده است. سنت تاریخی «پرهیز ازتعریف قانونی جرم سیاسی»،برخلاف آن چه معمولا گفته می شود ناشی ازاستیصال و اجبار مقنن یا انکاراین مفهوم درنزدحقوق دانان، نیست وریشه درنوعی اختیار آگاهانه وانتخاب معطوف به مصلحت ازجانب نظام های حقوقی دارد؛ همان مصلحتی که در عصرحاضر نیزبه رغم عبور نظام های حقوقی ازتفکیک و تمایز جرم و مجرم سیاسی،سایه اش برسر سیاست جنایی سنگینی می کند و غایت نظام کیفری را تحقق نظم پایدار و ثبات و امنیت می داند،آن چنان که سخت‌گیری بر عاملان برهم زننده نظم و امنیت و مرتکبان جرایم علیه حکومت ـ که حالا دیگر نه جرایم سیاسی، بلکه جرایم امنیتی خوانده می‌شود ـ در ردیف ویژگی‌های اصلی نظام‌های نوین کیفری به شمار می‌رود. پیش بینی اصول ارفاقی و حمایت خاص از متهمان سیاسی، یادگار مقطعی از دوران مدرن است که درپی انقلاب های اروپایی علیه حکومت های مطلقه و استبدادی عصر فئودالی، نظام های حقوقی در پی حمایت و حفاظت از فعالان سیاسی و مطبوعاتی انقلابی دربرابر قدرت های سرکوبگر بودند. اما با تحکیم پایه های دادگستری مستقل و مقتدر و در عین حال توسعه تضمین های قضایی موثر برای عموم متهمان- اعم از سیاسی و عمومی-  ازیک سو، و سلب موضوعیت ازجرم سیاسی به علت تحکیم وگسترش دموکراسی و رقابت پذیری قدرت سیاسی ازدیگرسو، به تدریج فلسفه تمییز و تفکیک جرم و مجرم سیاسی از غیرسیاسی زائل شد. با این وجود در هیچ دوره ای حتی در دوران اولیه تاکید بر تفکیک یادشده-که ازتوسعه قضایی وسیاسی ادعایی کنونی خبری نبوده است- هیچ یک از نظام های حقوقی جوامع معیار (از جمله فرانسه به عنوان بنیانگذار تفکیک جرم سیاسی از غیرسیاسی) درموضع «تعریف قانونی جرم سیاسی» قرارنگرفته اند وتعیین مصادیق جرم سیاسی عموما از طریق دادگاه ها و نوعا درباره مقوله «استرداد مجرمان» در روابط بین المللی صورت تحقق پذیرفته است. ازاین رو اصرار برلزوم اجرای تکلیف مقنن درتعریف جرم سیاسی برپایه استدلال بروضع متفاوت ما با کشورهای پیشرفته وتاکید بر توسعه نایافتگی قضایی وسیاسی ایران- به فرض صحت این ادعا- موجه به نظر نمی رسد.

2.تعریف قانونی جرم سیاسی ،مطلوب ومستحسن ومعمول نیست. نظام های حقوقی ای که جرم سیاسی را در قوانین موضوعه خود طی 2 قرن اخیر تعریف کرده اند اندکی بیشتر از تعدادانگشتان یک دست است ودراین میان ماهیت رژیم سیاسی اغلب قریب به تمام همین نظام های معدودنیز،بسیارقابل تامل است: قوانین جزایی آلمان هیتلری، ایتالیای موسولینی، لیبی معمر قذافی و حزب بعث عراق(صدام حسین) ویکی دونظام دیگر.غیر ازاین موارد معدود، هیچ نظام حقوقی ای دیگری که جرم سیاسی را تعریف کرده باشد، شناسایی نشده است.باتوجه به ماهیت اقتدارگرایانه رژیم های یادشده، به سختی می توان هدف ازتعریف جرم سیاسی در این نظام ها را، اعطای ارفاق و حمایت از معارضین سیاسی به حساب آورد و برعکس، انگیزه تمهید قانونی برای شناسایی این دسته از متهمان و شدت عمل علیه آنها را، آسان ترمی توان به عنوان عامل اصلی در رویکردتقنینی مذکورپذیرفت. به عبارت دیگر هدف از تعریف و شناسایی جرم و مجرم سیاسی در قوانین این کشورها، نه ارفاق و احیانا «تخفیف در مجازات» بلکه اتفاقا اعمال «کیفیات مشدده» و سرکوب قانونی معارضان حکومت می تواندباشد. با امعان نظر به این انگاره، تعریف قانونی جرم سیاسی نه فقط موجه وبه مصلحت نیست بلکه درمیان رژیم های خوشنام تاریخ معاصر، معمول و رایج هم نیست و چه بسا امری است نامطلوب و احیانا مذموم، که ضررش محتمل است و نظام جمهوری اسلامی را در عداد نظام های بدنام پیش گفته قرار می دهد.

3.تعریف قانونی جرم سیاسی، مفید و مقدور و مشکل گشا نیست. تلاش بی سرانجام برای تعریف قانونی جرم سیاسی درایران سابقه ای نزدیک به دودهه دارد و همین سابقه طولانی ازامتناع موضوع حکایت می کند. اول بار،پس از رویداد دوم خرداد 1376 و بر سر کارآمدن دولت اصلاحات، تلاش برای تعریف جرم سیاسی دردستور قرارگرفت و پس از تغییر وتبدیل ها وکش وقوس های فراوان سرانجام طرحی به تصویب مجلس رسیدکه با 18 ایراد شرعی و قانون اساسی از سوی شورای نگهبان مواجه شد و پس از آن که مجلس در رسیدگی مجدد، به اصلاح بخشی از ایرادات موردنظر شورای نگهبان تن نداد، در نهایت، به مجمع تشخیص مصلحت ارسال گردید و بالاخره با تعویض رئیس قوه قضائیه و سپس تغییر اکثریت مجلس در پی برگزاری انتخابات مجلس هفتم، رئیس جدید قوه قضائیه از مجمع تشخیص مصلحت درخواست کرد رسیدگی به مصوبه مجلس ششم درباره تعریف جرم سیاسی از دستور کار مجمع خارج شود. بعد از ناکامی اصلاح طلبان در تصویب قانون جرم سیاسی،دورجدید کوشش هابرای تدارک وتمهید مجدداین قانون، پس ازچندسال وقفه وباحکم مندرج درماده 130 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور مبنی برتکلیف قوه قضائیه به تهیه لایحه تعریف جرم سیاسی وتفکیک آن ازسایرجرایم، آغاز شدکه این کوشش ها نیز به نتیجه نرسید. حوادث سال1388وشرایط سیاسی کشور در سال های اخیرنقطه عطف تازه ای در موضوع کهنه ودنباله دارجرم سیاسی ایجادکرد و باروی کارآمدن دولت جدید، مرحله دیگری از داستان قانون جرم سیاسی آغاز شد. در دورجدید، طرحی راجع به جرم سیاسی با امضای جمعی از نمایندگان مجلس به جریان افتاده است که رویکردی متفاوت به مقوله جرم سیاسی داردوفاقد مبانی ونشانه های شناخته شده در موضوع تفکیک جرم سیاسی از غیرسیاسی است. مقدمه توجیهی طرح فعلی جرم سیاسی ازتقسیم بندی خودساخته ای درماهیت جرایم سیاسی سخن گفته که درادبیات موضوع کاملا ناشناخته است وتا پیش ازاین درهیچ یک ازمتون متضمن موضوع جرم سیاسی –نه درواژگان ونه درمفهوم- سابقه ندارد.

در این مقدمه، با تفکیک وتعریف دونوع جرم سیاسی برون سیستمی ودرون سیستمی، هرگونه اعمال مجرمانه علیه نظام سیاسی– که جرم سیاسی برون سیستمی تلقی می شود-از عدادجرایم سیاسی مشمول اصل168قانون اساسی خارج شده وبرهمین اساس درفصل اول طرح، عناوین مجرمانه سیاسی در حد پاره ای ازجرایم علیه برخی مقامات کشوری ونیز جرایم انتخاباتی وجرایم موضوع قانون احزاب فروکاسته شده است. محتوای طرح قانونی تعریف جرم سیاسی - که اکنون درکمیسیون قضایی مجلس مراحل تصویب را می گذراند واصل آن به مقاله ای بازمی گردد که پیش تر توسط یکی از دست اندرکاران مرکز پژوهش های مجلس منتشرشده - به تنهایی سند گویایی بر تعریف ناپذیری جرم سیاسی است ازآن روی که به نام «تعریف» جرم سیاسی به «تحریف» این مفهوم  پرداخته است. این طرح که اکنون درقالب آخرین تدبیر نطام تقنین کشوربرای برون رفت ازچالش 35 ساله راجع به تعریف جرم سیاسی در دست بررسی است ،آیینه تمام نمایی از انگاره «قانونگذاری ناگریر» پیش رو می گذارد که سایه اش درسه دهه گذشته بر سرنهاد قانونگذاری سنگینی کرده ودست کم نزدیک به دودهه، تمهید قانون جرم سیاسی را ازباب رفع تکلیف قانونی- ونه حل معضلی واقعی- به دغدغه متولیان امورقضایی وتقنینی مبدل کرده است.

براستی اگرتعریف قانونی حرم سیاسی درچارچوب منطق ومبنای اصلی واولیه آن - یعنی تدارک قانونی ارفاق های قبل،حین وپس از دادرسی درحق معارضین حکومت- مقدور ومطلوب ومصلحت ومفید وموجه بود، آیا به خلق و ابداع مفاهیم بیگانه با موجهات رژیم ارفاقی، وبرساختن نظامی خلاف مقصود مقنن اساسی از انشاء اصل 168، نیازی وجود داشت؟    

این طرح حتی اگر تصویب شود و از صافی شورای نگهبان هم بگذرد نه تنها برداستان ملال انگیز تعریف جرم سیاسی نقطه پایان نخواهد گذاشت، که باب تازه ای از مطالبات سیاسی ومناقشات حقوقی– به خصوص با وضع جدیدکشور درمناسبات بین المللی که تشدیدتهاجم گسترده ویکپارچه غرب علیه جمهوری اسلامی به بهانه نقض حقوق بشررا موجب شده است - خواهد گشود و نه تنها باری از دوش نظام عدلیه برنخواهد داشت که دستاویز جدیدی برای هجمه به تمامیت نظام سیاسی فراهم خواهدکرد.

برادران عزیز و نمایندگان شریف! طرحی که ازباب اسکات خصم به تصویب آن همت گماشته اید نه تنها به مقصود موردنظر منتهی نخواهدشد بلکه زبان اصحاب خصم را در طعن و تعریض علیه نظام در داخل و خارج گشوده ترخواهدکرد.

تعریف جرم سیاسی  میسر نیست وتحریف به جای تعریف هم پسندیده نیست.شایدوقت آن رسیده باشد که با اتکا به ادله استوار، یک بار برای همیشه ،روراست وبی رودربایستی اعلام کنید الزام قانون گذاربه تعریف قانونی جرم سیاسی، موجه و مفید و مصلحت و ممدوح و مقدور و مشکل گشا نیست.

اگر برای اعلام چنین موضعی آمادگی ندارید، دست کم درتصویب طرح کذایی درنگ کنید و پرسش زیر را پیش روی خود و همه دست اندرکاران و صاحب نظران موضوع قراردهید:

(صرف نظر از الزام مقنن، کدام دلایل و موجهات حقوقی و قضایی اصرار بر تعریف جرم سیاسی را قابل توجیه می‌کند؟)

 

 

786

خبر

صفحه ی یک روزنامه ی جوان امروز / وقتی که داد علی مطهری هم در می آید

علی مطهری در مجلس:

" وزیر کشور باید پاسخ دهد که چرا نسبت به پدیده بانوان ساپورت‌پوش در سطح تهران و برخی از شهرها بی تفاوت است. این چه پوششی است که تا ٣٠ سانت بالای زانو آشکار است؟ از ابتدای انقلاب اسلامی حجاب استاندارد گذشته از چادر عبارت بود از شلوار، مانتو تا زانو و روسری و مقنعه. دولت اسلامی موظف است آن بخش از امر به معروف و نهی از منکر که مستلزم اعمال قانون است و کار مردم نیست را انجام دهد و بدیهی است که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، مجلس شورای اسلامی به وظیفه خود عمل خواهد کرد."

786

ممکن است به آرامی راه بروم اما هیپگاه عقب نخواهم رفت؛
مگر زمانی که خود را آماده ی پرش طول ببینم.


جملات زیبا گیله مرد

قتی که حتی خوردن قهوه ی تلخ هم میتونه برای آدم لذت بخش باشه...

-تجربه ی زندگی با دور تند!!

-زندگی جاریست و من اینبار بیشتر از همیشه آماده ی رویارویی با جریان های خروشان آن ......

-گاهی بهترین گهواره ی نور و روشنایی امواج دریای تاریک و وحشیست. و بی شک هنر آدم ها در پیدا کردن روشنایی میان این تاریکی هاست.

موج دریا و غروب sunset and sea wave