پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵۶ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

گزارش خبرنگار آمریکایی پس از سفر به ایران

اگر ما هم جای مردم ایران بودیم شعار مرگ بر آمریکا می‌دادیم

یک خبرنگار آمریکایی که به تازگی از سفر ایران به کشورش بازگشته در گزارشی به تشریح دلایل نفرت مردم ایران از دولت آمریکا پرداخته و نوشته است: شعار مرگ بر آمریکا مرا ناراحت می کند، چون جزیی از آمریکا هستم، ولی خاستگاه این شعار ملت ایران، جنایات آمریکا و متحدان آن علیه ایران است.

جان اسوارز خبرنگار آمریکا که به تازگی به ایران سفر کرده است در گزارشی می نویسد: برای برخی از آمریکایی ها سخت است درک کنند چرا دولت اوباما تا این اندازه مصمم است با ایران برسر قابلیت هسته ای اش به توافق برسد، با توجه به اینکه تظاهرات عظیم ایرانی ها دائما شعار "مرگ بر آمریکا" سر می دهند. من می دانم که این شعار مرا ناراحت می کند، چون جزئی از آمریکا هستم و به شدت مخالف مرگ خودم هستم. اما اگر از تاریخچه واقعی مان با ایران آگاه شوید، متوجه خواهید شد خاستگاه و منشاء این نفرت و انزجار از کجاست. آنها دلایل قابل فهمی برای عصبانیت و ترس از ما دارند (کارهایی که اگر به عنوان مثال نروژ با ما کرده بود، باعث می شد به خیابان ها آمده و شعار مرگ بر نروژ سر دهیم) اگر ما هم جای مردم ایران بودیم شعار مرگ بر آمریکا می دادیم. متاسفانه، نه تنها آمریکا و متحدان شان اقدامات وحشتناکی علیه ایران انجام داده اند، بلکه حتی به اندازه کافی مبادی آداب و با نزاکت نیستیم که آنها را بیاد بیاوریم

هفت کاری که آمریکا و متحدانش با ایران کردند و از آنها بی اطلاعید.

786

دولت بنفش و چالش پایگاه اجتماعی

حسن روحانی رئیس‌جمهور کشورمان اخیرا در بیستمین همایش سراسری فرماندهان ناجا گفت: "پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، پلیس یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم اجرای قانون است." این اظهار نظر در شبکه های اجتماعی بازتاب قابل توجهی داشت. تا آنجا که تقریبا بیشتر سران کشوری و لشگری نسبت به صحبت رئیس دولت اعتدال موضع گیری رسمی کردند.

این در حالی است که حسن روحانی بر خلاف محمود احمدی نژاد نسبت به مثبت نگهداشتن نظر مراجع و شخصیت‌ها به اقدامات دولت اعتدال تاکید دارد. چند هفته از سفر رئیس جمهور به قم نمی گذرد. سفری که رسانه های اصلاح طلب، سایت ریاست جمهوری و خبرگزاری ایرنا برای گزارش آن تیتر زدند: حمایت آیات عظام و مراجع تقلید از اقدامات دولت یازدهم؛ بدون شک آقای رئیس جمهور روی حمایت مراجع برای جلب افکار عمومی حساب باز کرده است. بنابراین چرا دکتر روحانی باید حرف‌هایی بزنند که جمعی از شخصیت‌ها علیه او و دولتش موضع گیری کنند. اتفاقی که در هفته گذشت شاهد آن بودیم. شروع موضع گیری ها از قم بود. آیت الله نوری همدانی با انتقاد از اظهارات رئیس جمهور گفت: قانون اساسی ما برگرفته از موازین اسلامی است. آیت الله صافی، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس و حتی فرمانده سپاه پاسداران که از طرف برخی به حمایت بیش از حد ازسیاست های دولت متهم است نیز نسبت به این اظهارات موضع گیری کردند.

 آیا آقای رئیس جمهور قبل از بیان این سخنرانی به بازتاب‌های آن توجهی نداشته اند؟ کمی تامل درباره شخصیت دکتر روحانی می تواند پاسخ این سوال را بدهد. روحانی همان فردی است که از نظر برخی تحلیلگران سیاسی بازی از پیش باخته انتخابات ریاست جمهوری را به یک برد قطعی برای خود مبدل ساخت.  کمتر کسی چند ماه قبل از انتخابات دولت به ذهنش خطور می کرد حسن روحانی رئیس جمهور شود. حتی آقای روحانی گفته بودند در صورت کاندید شدن آیت الله هاشمی از رقابت انصراف می دهد. از چنین شخصیتی برمی آید حرف نسنجیده ای بر زبان بیاورد. پس رئیس جمهور حرفی را بدون منظور و توجه به پیامدهای آن بیان نمی کنند.

سوال اینجاست، آورده این اظهار نظر برای رئیس دولت چیست؟ یا به عبارتی چه چیزی تا این حد برای آقای رئیس جمهور ارزش دارد که برایش مخالفت مراجع را هزینه کند؟

وی در بخش دیگری از این صحبت‌ها که گفته است: "امنیت جامعه با امنیتی کردن جامعه ۲ مقوله متفاوتند". آیا او عقیده شخصی اش را مطرح کرده است؟ اجالتا باید گفت اگر بخواهیم این جمله دوم را بررسی کنیم بیان آن یک حقیقت بدیهیست. بررسی درست یا غلط بودن این اظهار نظر مد نظر نویسنده نیست. غرض یافتن علت بیان این سخنان است. آیا علت بیان این حرف را باید در جسارت اقای رئیس جمهور جستجو کنیم. حتما بیان چنین صحبتی جسارت می‌خواهد اما برای طرح چنین دیدگاهی حتما نباید رئیس جمهور باشید. صادق زیبا کلام هم خیلی تندتر و هم خیلی صریح تر از این جنس صحبت‌ها می کند. به عبارتی کسی که می تواند بودجه نیروی انتظامی و حتی سپاه را کم کند و این کار را هم کرده است، بیان این صحبت‌ها برایش چندان کار دشواری نیست. گویا پاسخ را باید جای دیگری جستجو کرد؟ آورده این اظهار نظر برای دولت اعتدال چیزی بیش از اینهاست. دولت اعتدال حیات خود را در این اظهار نظرها می بیند.

 حیات سیاسی هر دولتی در یک نظام دموکراتیک به جلب نظر مردم و پایگاه اجتماعی آن بستگی دارد. نقطه ای که دقیقا پاشنه آشیل دولت دکتر روحانیست. پایگاه اجتماعی گفتمان اعتدال یک پایگاه ترکیبی است. یعنی بخشی از بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به کمک دکتر روحانی آمده است تا شبه گفتمان اعتدال از بدنه اجتماعی مورد نیاز یک دولت بهره مند شود. اما آیا این بدنه اجتماعی برای همیشه با روحان و دولتش می ماند؟ آیا روحانی منهای خاتمی همین طبقه اجتماعی را خواهد داشت؟ چه تضمینی برای دولت وجود دارد که در صورت برآورده نکردن انتظارات اصلاح طلبان پای گفتمان اعتدال بمانند؟ حقیقت امر اما با پرده نمایی از واقعیت داشتن یک شایعه نمایان تر می شود. مدتی است که خبری در محافل سیاسی شنیده می شود مبنی بر اینکه قرار است گروه "اعتدال" با مجموعه ای که نام آنها را "اصولگرایان معتدل" نامیده اند، در انتخابات مجلس دهم ائتلاف کنند.

این خبر اما همچنان در حد یک شایعه مورد توجه قرار می گرفت تا اینکه چند روز قبل، صفر نعیمی رز، سخنگوی فراکسیون رهروان ولایت (فراکسیون منتسب به لاریجانی) این خبر را تایید کرد و گفت: "من به عنوان سخنگوی فراکسیون رهروان ولایت اعلام می‌کنم ما (طیف لاریجانی و روحانی) هم برای انتخابات مجلس و هم موضوعات دیگر می‌توانیم کنار هم قرار بگیریم." این نماینده نزدیک به لاریجانی درباره روابط رییس مجلس فعلی با روحانی تاکید کرد: "ما همواره گفته‌ایم که مواضع آقای لاریجانی ریاست محترم مجلس به آقای روحانی رئیس‌جمهوری کشورمان نزدیکتر است."

روی کار آمدن یک مجلس هم راستا با سیاست‌های دولت بدون شک از اصلی ترین اولویت های دولت در سال جاریست، یک مجلس متحد علاوه بر اینکه انسجام ملی را بالا می برد و تاثیر مستقیم در موفقیت سیاست های دولت دارد می تواند آینده سیاسی دولت روحانی برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری را نیز تضمین کند. حتی اگر این تضمین نتیجه ائتلاف با یک اصولگرای به اصطلاح معتدل و  اهل گفتگو مثل لاریجانی باشد.

حال آیا اگر این ائتلاف رخ دهد اصلاح طلبان روحانی را خواهند پذیرفت؟ اظهار نظرهایی که تا این لحظه از برخی از آنها مطرح شده است که این را نمی گوید؛ ابراهیم امینی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در پاسخ به این پرسش که اگر این ائتلاف صورت بگیرد آیا فردا روزی اگر روحانی بخواهد باز به سمت اصلاح‌طلبان مایل شود این طیف مجددا روحانی را خواهند پذیرفت یا خیر؟ گفت: خیر البته این بستگی به این دارد که اصلاح‌طلبان چقدر قدرت مانور داشته باشد. ما اگر از جریان خود کاندیدایی داشته باشیم قطعا به روحانی اجازه بازگشت نمی‌‌دهیم.

بدون این اظهار نظر هم درک این مطلب کار چندان دشواری به نظر نمی رسید چراکه رابطه دولت اعتدال با اصلاح طلبان بیشتر یک ائتلاف است نه اتحاد. در انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان راهی به غیر از روحانی نداشتند. آنها می خواستند حیات سیاسی داشته باشند اما کسی نبود که بتواند در رقابت های سیاسی دست بالا را داشته باشد. محمد رضا عارف با وجود شخصیت علمی و روش سیستماتیکش در انجام کارها ظرفیت چنین بازی را نداشت. اما سوال اینجاست. آیا چنین بازیگر قابلی ظرفیت نمایندگی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس را نخواهد داشت؟ اصلا با وجود شخصی مثل عارف که می تواند تا حد زیادی منافع دولت را پیش ببرد چرا روحانی باید با لاریجانی ائتلاف کند؟ آیا آقای رئیس جمهور از تکرار تاریخ نگران هستند. اصلاح طلبان قبلا زیرپای شبیه ترین فرد به دکتر روحانی را خالی کردند. آیا روحانی از تجربیات آقای هاشمی بهره مند شده است که به فکر ائتلاف با اصول گرایان افتاده است؟ باید چند ماهی صبر کنیم تا جواب این سوال‌ها را بشود با قطعیت داد.

این اولین بار نیست که این جنس اظهار نظرها را از آقای روحانی مشاهده می کنیم و بدون شک آخرین بار هم نخواهد بود. تا زمانی که گفتمان اعتدال از خودش پایگاه اجتماعی مستقل نداشته باشد آش همین آش است و کاسه همین کاسه. اگر مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد این فرصت برای دولت آقای روحانی فراهم می شود که طبقه اجتماعی مستقلی را نمایندگی کند. در صورت موفق بودن مذاکرات این طبقه اجتماعی هم از اصولگراها برای آقای رئیس جمهور فراهم می شود و هم از اصلاح طلب‌ها. به عبارتی گفتمان اعتدال بخشی از طبقه اجتماعی اصولگریان و اصلاح طلب‌ها را مال خود می کند.

اما تا آن زمان رئیس جمهور باید با هر هزینه ای که شده بتواند این بدنه اجتماعی غرضی را برای خود نگهدارد و این اتفاق نمی افتد مگر با چنین اظهار نظرهایی. دولت روحانی تا زمانی که خود را مخالف وضع موجود معرفی کند و دولت احمدی نژاد را وضع موجود می تواند از این بدنه اجتماعی بهره مند شود. تنها حسن روحانی نیست که در تاریخ دست به این تاکتیک زده است. رئیس دولت قبل هم می خواست در اواخر کارش خود را مخالف وضع موجود معرفی کند و از ادبیات اپوزیسیون ها استفاده کند تا آنجا که اظهار نظر تاریخی برادران قاچاقچی را خطاب به سپاه مطرح کرد. که البته باورپذیری مخالف وضع موجود بودن برای کسی که 8سال در کشور بودجه همین برادرانی که از آنها صحبت کرده است را تعیین کرده است و به نوعی همه کاره بوده است سخت بود. مردم باور نکردند که احمدی نژاد مخالف وضع موجود است.

بنابر این می شود تحلیل کرد، دکتر روحانی کاملا هدفمند و حساب شده این اظهار نظرها را می کنند، و حتی به قول اقای شریعتمداری در زنگ حساب انشاء می خوانند. مخالفت های مراجع را به جان می خرند هر چقدر این مخالفت ها بیشتر باشد برای دولت و وجه اش و پایگاه اجتماعی اش در بین اصلاح طلبان بهتر است. اما این وضعیت برای مدت زیادی امکان دوام ندارد. بالاخره دولت باید ابتکاری به خرج دهد تا بتواند پایگاه اجتماعی بدست بیاورد. آن وقت شبه گفتمان اعتدال فرصت این را پیدا می کند که به یک گفتمان تمام عیار در سپهر سیاسی ایران تبدیل شود.

قائله ای که روحانی آغازگر آن بود با این سخنان رهبری تمام شد که: "مقابله با ناامنی‌های روانی در جامعه همچون نگرانی خانواده‌ها از حضور فرزندانشان در خیابان‌ها و بوستان‌ها به دلیل احتمال کشیده شدن آنها به سمت مواد مخدر و یا نگرانی از کشانده شدن جوانان به سمت فحشا و منکرات، بسیار بااهمیت‌تر از مقابله با ناامنی‌های فیزیکی است و باید با چنین ناامنی‌هایی به‌طور جدی مقابله شود." و این عبارت که گفتند: "به دنبال اقتدار هالیوودی نیستیم"

حال این آینده است که اثر بخشی این تاکتیک ها را مشخص می کند. آینده به ما می گوید که آیا دولت روحانی اولین دولت ماندگار نظام سیاسی خواهد بود؟ و یا اولین دولت چهار ساله آن...


...محمد حسن خلعتبری...

باسلام و احترام

اول تشکر می کنم از نظرای خصوصی که دوستان عزیزم دادن برای اینکه بقیه نسبت به مطلب ذهنیت پیدا نکن پاسخش رو برای ایملتون فرستادم.

امیدوارم هر دوست عزیزی که به خودش زحمت خوندن این متن رو داده تا اینجا از کارش لذت برده باشه و تا حدی روی تحلیلش نسبت به شرایط سیاسی تاثیرگذار بوده باشه هر چند که این انتظار از یک مقاله خیلی توقع زیادیه. در هر صورت حرف عمده ای که توی این مقاله هست با خوندن قسمت ششمش کامل میشه.

 


6)

سوال چهارم این بود:

4)پایگاه اجتماعی و مردمی دولت یازدهم چگونه است؟

جواب این سوال یک قید زمانی دارد در حال حاضر این پایگاه اجتماعی نسبت به اوایل روی کار آمدن دولت رو به کاهش است. اگر با همین روال پیش برویم امکان ریزش لحظه ای و جدی این بدنه اجتماعی می رود. که مباحثش را در بالا طرح کردیم. آقای روحانی چند راه برای حل کردن این مشکل دارد 1)می تواند پایگاه اجتماعی اصلاح طلبی را مال خود کند. که این کار نیازه مقدمات جدی دارد و بسیار مشکل است.2)از بدنه اجتماعی اصولگرایان استفاده کند. با توجه به اینکه اقای روحانی ذاتا اصولگرا بوده اما در میان پایگاه مردمی اصولگرایی قبل و بعد از ریاست جمهوری اقبالی نداشته است.3)یک بدنه اجتماعی جدید متشکل از برخی اصولگرایان و اصلاح طلبان برای خود درست کند. تا این لحظه دولت مسیر سوم را انتخاب کرده است اما برای رسیدن به این مهم نیاز به دستاوردهای عملی جدی در دولتش دارد برای رسیدن به این دستاوردها هم زمان چندانی ندارد. نقطه عطف حالت سوم توافق هسته ای است یک توافق هسته ای متوسط و نه ضعیف می تواند برای دولت حداقل تا انتخابات آتی یک بدنه اجتماعی مستقل و موقت دست و پا کند.

اما سوال نهایی و هدف اصلی این مقاله یعنی پیش بینی آینده مناسبات سیاسی اصلاح طلبان با دولت. سوال طرح شده در ابتدای مقاله این بود:

5)با توجه به پاسخ چهار سوال ابتدایی، آینده روابط سیاسی میان دولت اعتدال با گفتمان اصلاحات چگونه خواهد بود؟

 

5)

با توجه به مقدمات گفته شده در 4 مقاله قبلی مجدد سوال اول مقاله را طرح می کنم:

1)اولویت اول یا مسئله اصلی دولت فعلی چیست؟ یا به عبارتی گفتمان کلی دولت یازدهم چیست و چه اقتضائاتی را با خود به همراه دارد؟

پاسخ روشن است. "توسعه"

 با توجه به صحبتهایی که ارائه شد و قرابتی که بین شخصیتها و اولویتهای اصلاح طلبان و جبهه مشارکتی ها بیان شد باید گفت اولویت و مسئله اصلی دولت فعلی نیز بحث توسعه است. اما هنوز دولت شاخه مشخصی از توسعه را هدف نگرفت چرا که از طرفی در بعد آزادی های سیاسی شعار می دهد که از ابعاد توسعه سیاسی است و اط طرفی هم علم توسعه اقتصادی را برافراشته است چرا که قرابت این دولت با جریان آقای هاشمی از تمام گرایش های سیاسی بیشتر است و وزیران آقای هاشمی بیشترین سهم را در کابینه دارند. تیم اقتصادی دولت تقریبا همان تیم اقتصادی آقای هاشمی است. نکته اینجاست زمانی که شما بخواهد دو مسئله را با هم در الویت داشته باشید ناگزیر به تعریف حد اقلی از اولیتها و اهداف خود می شوید که این امر اعتراضهای زیادی را دربرخواهد داشت. که البته دولت فعلی هوشمند تر از آن است و خوانش حقیراز عملکرد دولت این است که دولت نقشه راهش را میداند و اولویتهایش را اما به دلایل سیاسی سعی می کنم مسائلی را برای خود اولویت نشان دهد. زمانی که ما یک چیز را به عنوان اولویت اولمان انتخاب می کنیم این دقیقا به معنای حذف سایر اولیات هاست زمانی که در تقابل با اولویت اول قرار می گیرند.

اما سوال دوم مقاله:

2)نسبت دولت فعلی با دولت احمدی نژاد چیست؟ یا به عبارتی دولت یازدهم خود را چگونه در مقابل دولت دهم تعریف می کند؟ و اساسا چه تعریفی از دولت نهم و دهم دارد؟

از عوامل رای آوردن آقای روحانی این بود که خود را مخالف وضع موجود معرفی کرده بود. و دولت احمدی نژاد را نماد وضع موجود.

4)

با توجه به این ویژگی های اساسی که هر گفتمان باید داشته باشد اعم ازوضعیت1)دلالت های روشن و مشخص در نظر مردم با قرائت های واحد از این دلالت ها2)افراد یا گروه های مرجع درون گفتمانی3) گستره4 ) استقرار فضایی/ زمانی مشخص و عملکرد روشن در اذهان5) عمق و ضریب نفوذ 6) عوامل زمینه ای

می شود به بررسی گفتمان اعتدال پرداخت. اول از آخر شروع میکنیم یعنی از عوامل زمینه ای همانطور که گفتیم در عوامل زمینه ای سوال اینجاست که آیا در خرداد 92از نظر شرایط اجتماعی جامعه پذیرش یک گفتمان جدید به عنوان گفتمان مستقر را داشت یا نه. برای پاسخ به این سوال باید نبض جامعه ایران را گرفت و بر اساس آن در این زمینه اظهار نظر کرد. جامعه ایران در حال حاضر یک جامعه متکثر است. در جامعه ایران پدیده های جمعی مثل توده و همگان شکل گرفته است. روزبه روز تمایل مردان به ازدواج کمتر می شود آمار طلاق رو به افزایش است. پدیده ای به اسم طلاق عاطفی به وجود آمده.

3)

مفهوم توسعه را آیت الله هاشمی رفسنجانی برای اولین بار وارد ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی کرد. از منظر علوم اجتماعی توسعه انواع مختلفی دارد از جمله توسعه درون زا، توسعه برون زا، توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، توسعه عمودی ، توسعه افقی و....

دو گفتمان توسعه سیاسی(آقای خاتمی) و توسعه اقتصادی(دولت سازندگی) که از آنها صحبت کردیم گفتمان های معمول و بین المللی هستند با استانداردهای تعریف شده جهانی. برای مثال در کل دنیا ما برای سنجش توسعه یافتگی در ابعاد مختلف شاخصهای تعریف شده ای داریم. و کشورهای مختلف دنیا را بر این اساس به توسعه یافته و در حال توسعه تقسیم بندی می کنند.

در نتیجه قرابت این دو گفتمان با هم در فضای نظری می تواند یکی از دلایل نزدیکی این شخصیتهای سیاسی به هم باشد.

اما گفتمان دولت تدبیر و امید...

آقای روحانی در سخنرانی های خود مولفه های گفتمانی زیادی را مطرح کرده اند. عنوانی که رئیس جمهور برای گفتمان دولت یازدهم در نظر گرفته اند، گفتمان (اعتدال) است. تا مدتها خبرنگاران این سوال را که گفتمان اعتدال چیست و تعریف رئیس جمهور از این گفتمان کدام است مطرح می کردند. تا اینکه رهبری در دیدار دانشجویی از گفتمان دکتر روحانی در فضای نظری به صورت تلویحی حمایت کردند، کار به آنجا کشیده شد که در دیدار دانشجویی با رهبری یکی از دانشجویان این سوال را از رهبر انقلاب پرسید.

2)

نزدیک به دوسال است که ما در صحنه سیاسی کشور با یک پدیده جدید به نام دولت یازدهم روبرو هستیم. پدیده ای که از زمانی که وارد ادبیات سیاسی شده است اقتضائات جدیدی را به وجود آورده و به نوعی هندسه سیاسی کشور را دستخوش تغییر کرده است. جناحبندی ها، جریانات سیاسی، صف بندی شخصیتها همه و همه نسبت به گذشته تغییر کرده است.

در برخورد با این پدیده سیاسی چند سوال اساسی به ذهن می رسد.

1)اولویت اول یا مسئله اصلی دولت فعلی چیست؟ یا به عبارتی گفتمان کلی دولت یازدهم چیست و چه اقتضائاتی را با خود به همراه دارد؟

2)نسبت دولت فعلی با دولت احمدی نژاد چیست؟ یا به عبارتی دولت یازدهم خود را چگونه در مقابل دولت دهم تعریف می کند؟ و اساسا چه تعریفی از دولت نهم و دهم دارد؟

3)موانعی که امکان دارد دولت سر راهش داشته باشد و چالش های اصلی دولت فعلی با توجه به شعارهای گفتمانی اش و جریانها و گفتمان های درون جامعه چیست؟

4)پایگاه اجتماعی و مردمی دولت یازدهم چگونه است؟

5)با توجه به پاسخ چهار سوال ابتدایی، آینده روابط سیاسی میان دولت اعتدال با گفتمان اصلاحات چگونه خواهد بود؟

786

6مقاله ای که با عنوان طلاق عاطفی، پایان راه ائتلاف دوگفتمان/ آینده پژوهی روابط دولت اعتدال وجریان اصلاحات در وبلاگ می آورم در حقیقت یک مقاله است که به 6 قسمت تقسیم شده.
پس از ارائه در اینجا بناست به صورت عمومی کار بشه خواهشا نکات و نظراتتون رو به صورت خصوص یا عمومی در مورد هر قسمت از این 6قسمت مرقوم بفرمایید.
ممنون...


1)

تصور کنید در جایگاه مسئول ناوبری کشتی قرار دارید. هنگامی که مشغول دیده بانی افق مقابل هستید (رصد محیطی)، دو چیز نظر شما را به خود جلب می‌کند. «یک کوه یخ» و «یک کشتی تدارکاتی» که باید به آن بپیوندید. شما سرعت‌ها و جهت‌های محتمل کوه یخ و نیز کشتی تدارکاتی را بررسی می‌کنید (تجزیه و تحلیل روندها) و اطلاعات حاصله را وارد رایانه کشتی می‌کنید (مدل سازی). سپس مسیر حرکت را چنان ترسیم می‌کنید که بجای برخورد با کوه یخ به کشتی تدارکاتی بپیوندید (نقشه راه). در حین انجام تمام این فعالیت‌ها رویای خوردن غذای مطبوع و دیدار با دوستان قدیمی پس از پیوستن به کشتی تدارکاتی را در سر می‌پرورانید (چشم انداز سازی). متوجه می‌شوید که سرعت‌ها و جهت‌های کوه یخ و کشتی تدارکاتی ممکن است تغییر کند. لذا شروع به بررسی بر روی گزینه‌های ممکن در خصوص این تغییرات می‌کنید تا این اطمینان حاصل شود که بیشترین بخت برای پیوستن به کشتی تدارکاتی وجود داشته باشد (سناریو پردازی). علی‌رغم تمامی این برنامه ریزی‌ها، شما میدانید که احتمال وقوع حادثه‌ای غیر منتظره و برخورد با کوه یخ همچنان وجود دارد. لذا از خدمه کشتی می‌خواهید که به تمرین تخلیه اضطراری کشتی مبادرت ورزند (Gaming). هنگامی که آنان مشغول به تمرین هستند، شما خود را در موقعیت محتمل‌ترین وضعیت کشتی تدارکاتی فرض کرده و مراحل رسیدن به این وضعیت نهایی را ترسیم می‌کنید. (پس نگری)

786

قاسم سلیمانی برترین چهره کاربران مهر شد


کاربران خبرگزاری مهر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران را با ۴۷ درصد آرا به عنوان چهره سال ۹۳ انتخاب کردند. همچنین مرتضی پاشایی و محمدجواد ظریف در رده های بعدی قرار گرفتند.

مجله مهر: سال ۹۳ هم به روزهای پایانی‌اش نزدیک می‌شود؛ اما افراد و چهره‌‌هایی برای همیشه در این سال ماندگار شدند. چهره‌هایی که سروصدای زیادی کردند و نقل محافل خبری و حتی مردمی شدند. کاربران خبرگزاری مهر هم بیشترین رای خود را به «قاسم سلیمانی» داده‌اند تا این سردار سپاه به عنوان چهره سال ۱۳۹۳ انتخاب شود. برترین انتخاب ها از سوی کاربران خبرگزاری مهر در ادامه آمده است:

قاسم سلیمانی

سردار «قاسم سلیمانی» در این نظرسنجی با نسبت ۴۷درصد در صدر قرار گرفت. فرمانده نیروی قدس با تاثیر گذاری در جبهه‌های سوریه و عراق علیه داعش نه تنها به چهره سال ایران که به نوعی به چهره سال کشورهای منطقه تبدیل شده است. کاربران مهر سردار سلیمانی را به خاطر عزت دادن به مسلمانان در جهان و حفظ آبروی ایران و اسلام انتخاب کرده‌اند. «سورنای ثانی» لقبی است که از سوی برخی کاربران به این سردار سپاه نسبت داده شده است. 

 786304.jpg

786

آیت الله هاشمی رفسنجانی از ریاست خبرگان رهبری بازماند/ با 47 رأی اعضای مجلس خبرگانآیت‌الله محمد یزدی رئیس مجلس خبرگان شد

آیت‌الله محمد یزدی با 47 رای به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با کسب 24 رای از این مسئولیت بازماند.

خبرگزاری فارس: آیت‌الله محمد یزدی رئیس مجلس خبرگان شد

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن کازرونی، عضو مجلس خبرگان رهبری از انتخاب آیت‌الله محمد یزدی با 47 رای به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری خبر داد.