پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

 

سلام به همه

 

فکر کردم شاید بد نباشه که یه قسمتی تو وبلاگ به مطالبی که مخاطبای محترمم می فرستن اختصاص پیدا کنه شاید این مطلب اولین و 

 

آخرین مطلبی باشه که شما برای این وبلاگ می فرستین شایدم نه به هر حال پر کردن این موضوع جدید با هر کسیه که دلش خواست. 

 

مطلبی که در ادامه می خونید رو یکی از مخاطبان وبلاگ برامون فرستاده و چون خودش گفته تو یه پست مستقل بزارمش اینجا می آد.

 

امیدوارم ازش خوشتون بیاد.


 

 

 

گلایه دکتر شریعتی از خدا و جواب سهراب سپهری از زبان خدا :                                                                                 

دکتر شریعتی:

پریشانم،
چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.

خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی
‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!

خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!

خداوندا!
اگر روزی‌ بشر گردی‌
ز حال بندگانت با خبر گردی‌
پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت
خداوندا تو مسئولی.         

                                                                    

 


خداوندا
تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است

 


 

جواب سهراب:

منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت.خالقت.. اینک صدایم کن مرا

 



با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن.

بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان. رهایت من نخواهم کرد

 

 

نظرات  (۳۶)

سلام

متن فوق العاده ای  بود  خیلی لذت  بردم.

سهراب سپهری خیلی جواب قشنگی داد ولی از طرفی هم شریعتی راست میگه نمیشه قضاوت کرد. این متن که سهراب گفت مربوط به ما آدم های این زمونه نیست چون انقدر مشغول زندگی هامون هستیم که یادمون میره خدایی هست که بدونیم همیشه به فکرمون هست و خودمون باید بخوایم . امروزه همه ی ما مثل شریعتی فقط از خدا گلایه داریم و نعمتهاش رو نمی بینیم به نظر من انقدر خدا هوامون رو داره ولی متاسفانه نمی بینیم. باید یکی از دعاهامون این باشه که خدا بهمون چشم بصیرت بده. بازم میگم متن فوق العاده ای بود.

سلام
خیلی خوشحالم که مخاطبایی داری که متنم میفرستن. این خیلی خوبه.
اما در رابطه با متن: اول که کوچیکتر از اونم که در رابطه با خدا حرفی بزنم اما چندنتا نکته به ذهن میرسه. یکی اینکه درباره دکتر شریعتی چندین صفحه میشه حرف زد اما نباید متن ایشون رو انقدر دست پائین بگیریم. از اونجایی که از لحاظ ادبی یکی از مفاخر ما بحساب میان این متن هم یکی از مصادیقشونه. اما نه از لحاظ واقعیت! این متن، متن ادبیه اما مطابق با واقع نیست و اصلا فکر نمیکنم که دیگه انقدر از نظر توحیدی مشکل داشته باشه! اما از نظر خلاقیت ادبی واقعا قشنگه. البته که شخصا به مسائل دیگه ش از جمله ثروت اندوزی و بی توجه به همنوع ها برداشت کردم.
سهراب سپهری هم... ایول!
در مورد نظر سرکار خانم هم با جمله دومشون مخالفم. چون واقعا همه چی معلومه. اگر متن دکتر رو اعتقادی نگاه کرد و بگیم با متن سپهری نمیشه قضاوت کرد، پس کافیه یه مقدار توحیدمون رو قوی کنیم.
متشکر
پاسخ:

      سلام سعید جون

میدونستی در حالی که همه  فکر می کنن دکتر شریعتی از دانشگاه سربن فرانسه مدرک رسمی جامعه شناسی دارن عنوان رسمی مدرک ایشون «تاریخ اسلام در قرون وسطی» بوده. سفارت ایران در پاریس مدرک ایشون رو به عنوان مدرک دکترا در ادبیات به رسمیت شناخته.

البته من برای دکتر شریعتی احترام خاصی قائلم و خودم رو از طرفدارای ایشون میدونم کاری که ایشون زمان خودشون انجام دادن خیلی از روحانیون اون زمان نتونستن از پسش بر بیان. اما فکر می کنم این جمله ی شهید مطهری درباره ی ایشون خیلی دقیق باشه.

اغلب نوشته‌های دکتر شریعتی از نظر ادبی و هنری اعلی است، از نظر علمی متوسط است، از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است.

البته من اصلا مثل شهید مطهری جرئت نمی کنم حرف بزنم و به وجود شخصیتی مثل دکتر شریعتی تو تاریخ کشورمون به خصوص نقششون تو انقلاب افتخار میکنم.

سعید جون اگه تونستی درباره ی آخرین نظری که برای مطلب رنگ زندگی گذاشته شده هم نظر بده. نظرت برام مهمه.

ممنون که سر زدی میدونی که وقتی تو نظر میزاری یه طور خاصی خوشحال میشم.

در جواب آقایی که برای من در متنشون نظر گذاشتن.

این درسته که باید به قول شما توحیدمون رو درست کنیم ولی چه بودن انسانهایی که دارای مراتب بالای ایمان بودند و پاهایشان لرزیده. ما آدم ها چه مومن چه غیر مومن وقتی مشکلی برامون پیش میاد یقه خدا رو نمیگیریم؟ هممون یک لحظه ازذهنمون خطور نمیکنه؟ من فکر نمی کنم شما آدم هایی رو دیده باشید که به خاطر بچش مجبور شده غرورش رو زیر پای نامردان بندازه همون که دکتر شریعتی گفته البته درستش اینه که اون آدم منتظر بمونه و به خدای خودش متوسل بشه آیا ما آدم ها در شرایط سخت میتونینم این کار را بکنیم؟ آیا شما واقعا به ایمان خودتون انقدر مطمئنید که به من این حرف رو میگید؟ درست که خدایی هست و باید همیشه توکلمون به اون باشه آیا ما آدمها همیشه توکل می کنیم؟ دیدید نمیشه قضاوت کرد. دوست دارم جوابتون رو بشنوم. نرید حاجی حاجی مکه.

آقای خلعتبری میخواستم یک مشکل وبلاگتون رو بگم که مربوط به متنهای شما نیست بلکه مربوط به کسایی که درش نظر میدن.

به نظر من در وبلاگ همه باید فعال باشن و فقط نظر ندن و برن . مثلا آقایی که در بالا در جواب من نظر گذاشتن ممکن که دیگه نیان در این مطلب و نظر بدن و جواب من رو بدن. اینطوری اصلا خوب نیست . خ.به که همه با هم بحث و گفتگو داشته باشیم که باعث تقویت وبلاگ هم میشه.

من زیاد آثار شریعتی رو نخوندم ولی انقدر ضعیف که دکتر مطهری در موردشان این رو میگن. کنجکاو شدم برم آثار شریعتی رو بخونم تا ببینم که این حرف مطهری درست یا نه. آخه من تا الان در مورد شریعتی چیزی در بی دینی اون نشنیدم.

ممنون

پاسخ:

سلام

          با نظرتون کاملا موافقم که همه باید بیان و بمونن و رفیق نیمه راه نباشن برای اینکه تبادل افکار اتفاق بیفته. یکی از اصلی ترین دلایل و اهداف من برای وبلاگ زدن همینه که شما میگین.

البته ایشون هم از کسایی اند که از روز اول بودن و شک ندارم تا آخرش باهامون هستن.

درباره ی دکتر شریعتی اشتباه نشه کسی نگفته ایشون آدم بی دینی هستن من کلی ازشون تعریف کردم و گفتم که به وجود شخصی مثل ایشون تو تاریخ این مملکت افتخار می کنم و خودم رو از طرفدارای ایشون میدونم.

ایراد گرفتن از دکتر شریعتی کار خیلی سختیه نه اینکه ما نتونیم اما نیاز به شناخت عمیق از دین داره گفتم که منم جرئت نمی کنم چنین کاری بکنم این کار شاید فقط از کسی مثل شهید مطهری یا یکی مثل ایشون بربیاد.

شاید دکتر شریعتی آدم کاملا دین داری بوده باشن اما در انتقال بعضی از معارف دینی اشتباه کرده باشن یا شاید اون مقداری که از دین می دونستن کار خودشون و اطرافیانشون رو راه می انداخته اما قابل تعمیم نبوده.

با خوندن آثار دکتر شریعتی بیشتر شیفتش میشین تا اینکه بخواین ایرادش رو بگیرین چون همون طور که شهید مطهری گفتن این آثار به لحاظ ادبی عالی نیست اعلی است این یعنی اینکه فوق العادست. البته می گن خود دکتر شریعتی هم در اواخر عمرشون به این نتیجه می رسن که در َآثارشون ایراداتی وجود داره و شخصی رو مامور می کنن ایراداتی که در بعد مذهبی تو آثارشون بوده بگیرن و بعد منتشرش کنن. اگر اشتباه نکنم اسم این شخص آقای حکیمی نامی بوده.

راستی اون کسی که این مطلب رو نوشته ایا رفته ببینه که شاید دکتر شریعتی اینو نوشته و گذاشته که دیگران جواب بدهند و بعدش خودش هم جواب خودش رو داده باشه. اگه میشه یک تحقیقی بکنید البته خودم هم این کار رو می کنم ببینم چی میشه

 

 

پاسخ:

سلام

        اون کسی که اینو فرستاده باید سوال شما رو جواب بده اما خیلی متداوله که یک نفر تو یک زمان حرفی زده باشه بزرگی این حرف رو بخونه و بعد جوابش رو بده بعد چون هر دوی این آدما معرفون این حرف و جوابی که اون شخصیت معروف دیگه بهش میده با هم پخش میشه.

آن قدر از ایده ی مطلب مخاطیان و خود مطلب سهراب و دکتر شریعتی خوشم آمد که خدا می داند. بسیار یاد کلاس های استاد نادعلی زاده افتادم و اون شعر : "برد کشتی آنجا که خواهد خدای................. وگر جامه از تن درد ناخدای" افتادم.
فقط کاش نویسنده یه لطفی می کرد و رفرنسش رو هم می نوشت.

پاسخ:

ممنون مهدی

                 درباره ی نظر خصوصیت هم شما هر نظری بدی برای ما کارشناسیه.

 

سلام دوست عزیز

وبلاگت رو از طریق لینک پیوندهای یکی از دوستان پیدا کردم وب نسبتا خوبی داری. این متن مناظره شعری دکتر شریعتی و استاد سپهری خیلی فوق العاده بود،اون مخاطبی که اینو برات فرستاده واقعا خوش سلیقه است، من اگه بودم ازش دعوت به همکاری می کردم.

چون وبلاگت هر از گاهی نیاز به هوای تازه داره.

پاسخ:

       سلام

               خوشحالم که نظرتون رو جلب کرده.

قشنگ بود،لذت بردم.به نظر خودت نباید اسم نویسنده اش رو میگفتی؟؟ این همه مخاطب تو وبلاگ هست آدم نباید بدونه کی کدوم مطلب رو میگذاره؟

پاسخ:

       سلام

               مهم اینه که آدم پیامی که تو یه مطلب هست رو درست بگیره. حالا هر کی اونو گفته باشه.

سلام

با عرض پوزش بابت تاخیر! همونطور که محمدحسن خان گفتن ما پای وبش هستیم به شرط دسترسی به نت!

در تکمیل نطر سرکار خانم:

اول باید گفت که همه ی ما تو شرایط دشوار این فکرا به ذهنمون خطور میکنه اما باز هم میگم که این مشکل یا از کمبود علممون به توحیده یا از عملمون.

دوم هم باید گفت همونطور که تو این دنیا خیلیا تو دشواریاشون به قول دکتر به هر نامردی دست دراز میکنن خیلیا هم هستن که تو اون شرایط و شاید هم بدتر از اون به صاحبمون توکل کردن و نتیجه بهتری هم گرفتن. به قول مرحوم مجتهدی (نقل به مضمون) "هر وقت دیدی از همه نا امید شدی بدون که کارت درست میشه." چون دیگه اونموقع محسوسا آدم خدا رو درک میکنه.

حقیر هم اصلا به توحید خودم همچین اعتمادی ندارم اما فکر میکنم که تو بحث تئوریک این چیزا مطرح نباشه بعلاوه که از ضمیر جمع استفاده کردم و اصلا قصد بی ادبی نداشتم.

اما در رابطه با متن و خود دکتر: به نظر من سخن شهید دکتر مطهری (که کاش آقای خلعتبری متنی در مورد ایشون و آشنا شدن با نظراتشون میذاشتن) در رابطه با آقای دکتر کاملا جامع و کامله. اما دوست دارم که دست پر صحبت کنیم و در مورد متنشون هم گفتم که برداشت من مذمت ثروت اندوزی و کمک نکردن به همنوع هست.

در ضمن فکر نکنم جالب باشه که از طرف مخاطبتون جواب بدید.

متشکر

و چه حرفایی که دوباره در سینه ماند...

پاسخ:

سلام

         آخی این حرفا رو نزار انقدر تو سینه بمونه.

دکتر شریعتی همچین ادمی نیست بنظرم حرف مطهری در مورد شریعتی اصلا درست نیست . اقایی که نوشتید حرف مطهری  در رابطه با دکتر کامل باید برام دلیل بیاری. اخه مطهری چه می دونه شریعتی چه شخصیت بزرگی؟ یکم وسعت دیدرو زیاد کن

پاسخ:
سلام
        اینم نظریه خوب اما من وقتی حرفم رو زدم دلیل آوردم ای کاش شما هم استدلاتون رو مینوشتین.
سلام
اول : آقای خلعتبری. نظر عمومیم اینه که زیاد نوشتن حوصله ی مخاطب رو سر میبره و نظر خصوصیم هم عمومی نشه به نفعته!
دوم: در مورد نظر ...سپنتا( ببخشید نمیدونم اسم آقایونه یا خانما) با عرض معذرت. چه کسی دقیقتر از شهید دکتر مطهری؟ چه کسی معاصر دکتر شریعتی بود؟ برای مثال شما خودتون نسبت به نظرات همکلاسی هاتون شناخت بیشتری دارید تا بنده که چندتا از نظراتم رو اینجا دیدید. شهید دکتر مطهری هم معاصر ایشون بوده و علاوه براینکه از ما دقیقتر بودن اطلاعات بیشتری رو هم نسبت به ما که چندتا متن از دکتر دیدیم و خیلی هم مطمئن نیستیم که بعضیاش برای ایشونه یا نه، داشتن. اینجا باید اعتراف کنم که منظورم از جامعیت و کاملیت نظر شهید دکتر مطهری در مورد بخش هنری و دینی و اسلامی ایشون بود چون با متن های علمی و فلسفیشون آشنایی لازم رو ندارم. از نظر ادبی صلاحیت دقیق نظر دادن رو ندارم اما واقعا خیلی کم، متنی مثل ایشون دیدم. واقعا از لحاظ خلاقیت های ادبی شخصا لذت بردم و میبرم. اما اگه اجازه بدید یه سوال ازتون بکنم. منابعی که دکتر در رابطه با نظرات دینی و اسلامی ازشون استفاده کرده رو میدونید؟ اصلا چه قدر با نظرات دکتر در مورد دین اسلام آشناییت دارید؟
پاسخ:

سلام

        درباره ی نظر خصوصیت حرفی نمی زنم چون در حدی نبود که منو به جواب دادن ترغیب کنه در همین حد که استفاده کردیمو اینا .....

اما زیاد نوشتنو شدیدا هستم و انتقادیه که به من خیلی وارده اما بالاخره چون ماهیت بعضی مطالب علمیه و می طلبه که در این حد بهش پرداخته بشه و کمتر از اون موضوع رو حیف می کنه.

درباره ی قسمت دومش هم منتظر می مونم ببینم سپنتا چه جوابی به حضرت عالی میده. ببینیم آخرش کدومتون همدیگه رو متقاعد می کنید. البته من نظر خودم رو گفتم و می دونی که نظرم به نظر شما نزدیک تره.

اما حتما مخاطب محترممون برای خودشون حرفایی دارن.

سلام

آقای سپنتا من تا الان حتی یک کتاب از دکتر رو نخوندم ولی تو این یک هفته که این متن نوشته شده رفتم یک اطلاعاتی در مورد ایشان پیدا کردم و تا اونجایی که خوندم شریعنی همیشه خودش را علاقمند به مطهری و مرید او اعلام می کرد. فکر کنم شما باید اطلاعات زیادی از ایشون داشته باشید پس چطوه که چنین چیزی رو در مورد ایشون و آقای مطهری نمی دانید؟

از دوستانی که آثار دکتر رو خوندند تقاضا دارم که هر کدوم از آثارش که خیلی خوب و دید ایشون رو منعکس می کند به من معرفی کنند. ممنون

پاسخ:
ممنون از نظرتون 
سلام
اول: آقای خلعتبری. در مورد نظر خصوصیم همونطور که گفتم شخصا باید استفاده میکردید که خوشحالم به نتیجه ی خوب و منطقی رسیدی.
دوم: نوشته بودم اما فهمیدم که منظور رو متوجه بد متوجه شدم. در نتیجه پاکش کردم.
باز هم متشکر.
پاسخ:

سلامت باشی سعید جان

                                  می دونی که شما هر چیزی هر جوری بنویسی من استقبال می کنم.

اقا پسر هنوز نمیدونی سپنتا اسم پسره. نچ نچ نچ

اینجا نمیشه صحبت کرد اگه دوست داشته باشی تو چت روم با همدیگه صحبت کنیم اینجا و اینجوری خوشم نمیاد

سرکار خانم اینو می دونستم بعدش اینکه میخواهید برید دنبال آثار شریعتی دمتون گرم، بهتون میگم چه آثاریش رو بخونید.

پاسخ:

       سلام

               لطفا هر وقت پدر ماردتون رو دیدین از قول من دستشون رو ببوسید.

خیلی زحمت کشیدن برای انتخاب اسم شما.

مهم نیست که سپنتا اسم دختر باشه یا پسر مهم اینه که همونطور که اسمتون معنی میده از نظرایی که می زارین واقعا یه چیزی به ما اضافه شه

ممنون از حضورتون

سلام
بابا مرام کش کردی ما رو لوتی

همیشه دست مامان و بابام رو می بوسم احتیاجی به اظهار فضل شما نیست بعدش هم من با اون اقا بودم چرا به خودت می گیری حالا چون دوستت باید ازش طرفداری کنی دوستت خودش زبون نداره فکر کنم وکیل وصیشی ؟ بد روشنتون کردم  تازه برای اینکه اطلاعاتتون بالا بره باید بگم که سپنتا اسم پسره و به معنی پاک و مقدس و افزایندگی حالا دیدی مامان و بابام چه اسم قشنگی برام انتخاب کردن. ببینم تو وبلاگت همیشه اینطوری حرف می زنی و طرف دوستات رو می گیری؟ مدیر وبلاگ باید همیشه برای همه بی طرف باشه. مثل اینکه دوستت برای صحبت کردن کم آورده؟ میدونستم . همیشه اینطوری حرف میزنی بعدش آخرش هم یک ممنون میذاری تنگش؟ منم مثل خودت میگم ممنون از حرفاتون.  

فکر کنم حتما عمومیش نمی کنی

پاسخ:

سلام

       به اسوه ی ادب اخلاق

نه عزیزم نه وکیل وصی کسیم نه الکی از دوستام حمایت می کنم.

اگر کسی با اسم مستعار می خواست شما رو  هم سر کار بزاره بدتر از اینا بهش جواب می دادم البته درباره ی شما ملاحظه کردم. چون بالاخره کسی که بار اول دومشه میاد اینجا با کسی که خیلی وقته داره ما رو تحمل می کنه یه فرقایی باید بکنه.

خیلی خوبه که قدر دان زحمات پدر مادرتون هستید.

بازم بخاطر اینکه سر میزنید ممنونم

مرده این ملاحظه کردنتم.  فکر نمی کنی خط دومت رو اشتباه نوشتی یک نگاهی بندازی بد نیست فکر کنم موقع نوشتنش عصبانی بودی نفهمیدی چی نوشتی.

ولی کارم با دوستتون تموم نشده؟

پاسخ:

باورم نمیشه

                  واقعا منظور منو متوجه نشدین؟!!

خوب حتما قسمت نبوده بی خیال.

سلام
خدمت جناب آقای سپنتا
اول: نمیدونم، ولی فکر کنم بد باشه که با کسی که از چیزی اطلاع نداشته باشه اینطور برخورد کنن.
دوم: من زبون دارم اما افتخاریه که مدیر این وبلاگ وکیل وصی من بشه.(نوشابه رو داشتی؟) اما جدی گفتم.
سوم: متشکر از بالابردن اطلاعات عمومیه مخاطبان.
چهارم: نظر قبلیم رو با مدیر وبلاگ بودم.
پنجم: یه جوری میگید کم آورده انگار کنار شما وایسادم و حرف نمیزنم. اصلا مگه چه حرفی زدید که آدم کم بیاره؟
ششم: اینکه میخواستم بدونم سپنتا اسم آقایونه یا خانما بخاطر اینه که شمارو سرکار خانم خطاب بدم یا جناب آقا.
هفتم:ببخشید زیاد شد اما مونده
هشتم: اسن اوم که داله نمو سله کال میذاله حسم میست
مدیر وب! البته برای رمز گشایی به افراد غدیر 90 مراجعه کنید
پاسخ:

سپاس

سلام
 الآن ساعت یکه تعداد نمایش 8!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چه قدر بیکار مثل من هستا؟!

سلام

آقایون، وبلاگ که میدون جنگ نیست ما اومدیم فقط در مورد موضوعات مختلف صحبت کنیم .  همین

حالا گذشته از این حرف ها یادم رفت بگم  ماه رجب ،ماه خدا بر همه ی دوستان مبارک

راستی امشب ، شب لیله الرغائب شب آرزوهاست این شب هم بر همه ی دوستان مبارک. امشب یک نمازی داره که نماز فوق العاده ای پیشنهاد می کنم این نماز رو برای یک بار هم که شده بخونید و امتحان کنید. ثواب فوق العاده ای داره و به آدم خیلی آرامش می دهد.

فرشته ها در ماه رجب برای آزادی انسانها از دستان شیطان

و بخشش معاصی و بردن آنها به ملکوت مسابقه داده

و منتظر ندای بنده های خدا هستند.حلول ماه مبارک رجب، مبارک باد.

 

 

 

سلام
اول: متشکر بابت نظر سرکار خانم
دوم: جناب آقای سپنتا! معنی جمله ی آخره نظر آخرتون رو نفهمیدم اگه میشه بفرمایید سوال دارید میکنید یا جواب میدید بالاخره؟! اگه سواله که باز معنیش رو نفهمیدم اما اگه جمله خبریه در خدمتم.
متشکر
سلام متن  اولی که از شریعتی نیس مال کاروه سوتی دادین ها
پاسخ:
سلام
        خیلی خوش اومدین
همونطور که مشاهده می کنید مطالب قسمت حرف شما رو دوستان می فرستن البته من به تمام مخاطبین این محترم و به خصوص فرستنده ی این مطلب در اینکه منبع صادقی هستن اطمینان دارم برای همین هم در این مورد تحقیقی نکردم. شاید فرستنده ی مطلب پاسخ شما رو بدن.
خدایا...
صدای ناله هایم را بشنوووووو
از تو مگر چه می خواهممم
خدایا پاکی وجودم را در وجودت امانتی گذاردم
خداوندا
خداونداااااااا
لگدمالش مکنن
اگه منو نمی بینی
لا اقل لهم مکن
خداوندا 
صدای نفس های آخرم را بشنوووو
عاشقانه مثل کودک گمشدههههههه

تو را نجوا میکند
پاسخ:
حرف های عمیق همیشه من رو به سکوت وا می دارن  
                                                               خدایا......
                                                                          

۰۷ آبان ۹۲ ، ۱۴:۲۹ مهرک هنرمند
وقتی اولین بار دچار الهام هنری شدم دانستم که تمامی سخنان در این‌باره گزافی بیش نبوده و نیست. چرا که خود آن راه را پیمودم.
بسیاری از سخنان نیز همینطور است. برای درک این مضوضوع باید همیشه وقتی سخنی را می‌شنویم، به این فکر کنیم که این موضوع در چه محدوده‌ای‌ست. آیا مربوط به محدوده‌ی کلام است یا اعمال یا مرحله‌ی بینایی (دیدن) یا ... وقتی حرفی را که مربوط به محدوده‌ی اعمال است می‌شنوید، بدانید که بهترین رفتار این است که از آن بگذرید و توجه‌ای نکنید. چرا که محدوده‌ی سخن در محدوده‌ی اعمال هیچ تاثیری ندارد. اصلا هیچ محدوده‌ای در محدوده‌ی دیگر راه ندارد.
این سخنان نیز فقط مُدهای جوامع بشری هستند. آقای شریعتی به دنیا؟ نه، فقط به زندگی انسانهای محدودی، در یک کشور بر روی زمین توجه کرده، و بعد آنرا به گستره‌ای؟ خیر، به لایتنهاهی غیر قابل دسترس و حتی اثبات وصل کرده. زندگی چند انسان که در روی تکه‌ای از زمین زندگی میکنند نشان دهنده‌ی هیچ چیز نیست. فقط مربوط به موقعیت و انتخابهای آن افراد در مسیر طی کردن موقعیت خود میشود. جوابی هم که آقای سپهری داده‌اند، اصلا هیچ ربطی نه به خدا دارد و نه حتی به موضوعی که آقای شریعتی گفته‌اند.
آقای شریعتی توان پرداختن به این گستره را ندارد. در وحله‌ی اول باید انقدر روی خودش کار میکرد تا بتواند حداقل رفتار خودش را درست کند. یعنی این موضوع توسط هنرمند، قبلا عنوان شده (حافظ) و ایشان باید اول بدانند که این گله‌ی خود را بصورت نثر ارائه دهند. وقتی اینقدر بی توجه هستند که حتی نمی‌دانند حرف خود را (بدون در نظر گرفتن درستی و نادرستی سخنشان) باید به چه طریقی ارائه دهند و در همین مرحله‌ی اول وارد محدوده‌ای میشوند که توان انرا ندارند (هنر)، پس دیگر مشخص میشود مشکل از کجاست. خودش مشکل است. من هنرمندم. تایید شده توسط بزرگترین متخصصین داخل و خارج از کشور. تمامی دنیا. همه کسانی که با هنرم بطور مستقیم ارتباط داشته‌اند. ولی چنین افرادی به اسم دکتر و ... جای مرا به ناحق اشغال کرده‌اند. نتیجه؛ نه پول دارم، نه خانه، نه هیچ چیز دیگر از این دنیا. فقط هنر دارم. هنر ناب. حالا این ربطی به خدا ندارد. افرادی مانند آقای شریعتی این وضع را برایم به وجود اورده‌اند. چون می‌خواهند مشهور شوند و نقش راهنمایان جوامع بشری را به خود اختصاص دهند. در حالیکه اصلا توان این کار را ندارند.
آقای سهراب هم اگر دوره‌ی تکاملی را گذرانده بود و دارای آگاهی می‌بود (اگاهی مرحله‌ی بعداز دانایی‌ست که وقتی کسی به ان مرحله برسد تازه متوجه میشود که دانایی چه مرحله‌ی احمقانه‌ای‌ست که هرگز نمیتواند از محدوده‌ی زمین خارج شود) این موضوع را می‌دانست که سخن گفتن از زبان انسانی دیگر در روی زمین، کاری‌ست نابخردانه، چرا که هیچکس نمیتواند از درون کسی به اندازه‌ای اگاه شود که بتواند به راستی از جانب او سخن گوید. چه رسد به اینکه از جانب خداوند سخن گوید. ایشان نیز خود یکی از عواملی هستند که اینگونه مشکلات را پیش می‌اورند. یعنی بدون اینکه لحظه‌ای به این فکر کنند آیا لیاقت جایی را که اشغال کرده‌اند دارند، فقط بر اساس گفته‌های افرادی ضعیفتر از خود که برایشان به‌به و چه‌چه میکنند، دچار توّهم شده و فکر میکنند به مقام هنر رسیده‌اند. در حالیکه جای هنرمند را اشغال کرده‌اند.
این همه مشکل در این جامعه نه از دولت است، نه از دین، نه از آقای خامنه‌ای، نه از آقای احمدی‌نژاد و ... از نادانی افراد نادان هم نیست. این همه مشکل فقط زاییده‌ی دانایی افرادی‌ست که فکر میکنند اطلاعات چیز ارزشمندی‌ست و آنها را بر دیگران برتری میدهد، طوریکه میتوانند دیگران را راهنمایی کنند.
راه حل سالها پیش داده شده. حافظ؛ مرحله‌ی اول؛ هزار نکته‌ی باریکتر ز مو اینجاست. کدامیک از آقایان (اخیرا خانمها نیز به آنها اضافه شده و مدعی شده‌اند) این مرحله گذرانده؟ برای بالاترین حدّ استعدا زمینی، این مرحله هرگز در یک عمر قابل به طی کردن کامل نیست. فقط کسی میتواند این مرحله را در مدت زمان عمر طبیعی طی کند که انتخاب شده باشد (قبل از تولد). مرحله‌ی دوم؛ تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز. فقط کسی که مرحله‌ی اول را طی کرده باشد میتواند به مرحله‌ی دوم برسد.
ولی... بی خیال، این حرفها برای خودم پول ساز نشد. برای کس دیگر هم پول‌ساز نمیشود. پس اصلا به درد کسی نمیخورد. نوشتم تا بدانند که یک نفر هست که مراحل را طی کرده. و بدانند که نباید به این مرحله نزدیک شوند. بدانند که برای پول درآوردن و معروف شدن و رسیدن به خانه و زندگی و زن و فرزند و ... باید از چه چیزی دوری کنند. راهنمایی از این بهتر در دنیا نیست
پاسخ:
سلام
        عذر تقصیر جهت تاخیر
خیلی لطف کردین که این نظر رو نوشتین دو دفعه خوندمش دفعه ی اول با دقت کمتر و بار دوم دقت بیشتری روش کردم. اما به نظرم اگر چند بار دیگه هم بخونمش بازم یه جاهییش برام جدیده و نکته دار.
به هر حال همونطور که خودتون هم بهش اشاره کردین راجع به این حرفا هم شاید نشه حرف کلی زد و منم نمی خوام و شاید اصلا نمی تونم حرف خاصی دربارش بزنم...
ممنون بابت نظر ارزشمندتون.

اینا از دکتر نیست کسی که عاشق خداست از خدا گلایه نمیکنه . اینا کفر نامه ی کارو هست با سوادا

 

پاسخ:
سلام
        حالا چرا انقدر عصبانی؟!!!
خیلی خوب نوشتین . شعرای خوبی انتخاب کردین ولی دکتر از شما بعیده والا
پاسخ:

چرا بعیده؟!

اگر بخواهیم از حاظ ادبی گلایه ی دکتر را بررسی کنیم نظمی جاندار است ولی این را باید بدانیم که هر نوشته ای اگر چه از لحاظ ادبی  سلیس باشد ولی اگر منافی با ذات وصفات  الهی باشد نه تنها خارج از فطرت انسانیست بلکه کفر مطلق است

خدای ما بزرگتر از اونی هست که تصورش رو می کنیم اگه یه روزی همه ما آدمها بفهمیم که اگه امید به غیر رو قطع کنیم و فقط به خدا امید داشته باشیم اون وقت نظ لطفش رو همه زوایای زندگیمون حس می کنیم .
پاسخ:

سلام

        خوش اومدین حتما همینطوره. مرسی از نظرتون.

 

اقاجون چرا بیخود جو سازی میکنید برای مرحوم دکتر شریعتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اون شعرو کارو گفته نه دکتر شریعتی!!!!!!!!!!
اخه چرا ایرانیا اینقدر جوگیر میشن زود
خیلی خوب بود...
فقط میتونم همینو بگم...
در یک کلمه عالیییییی بود...
پاسخ:
سپاس

اخدایا ! ین خیلی شعاریه که بیا به سمت من خودم کمکت میکنم.چون بعضی ها میان ولی خبری از کمک نیست.

پاسخ:
شاید به قول شما شعاری باشه. استثناهای زندگی ماها احتمالا هیچ وقت برای بقیه قاعده نمیشه...
چقد چرت و پرت گفتین در مورد رابطه ی دکتر شریعتی و شهید مطهری
دکتر وقتی بود همیشه میگفت که مرید مطهری هست
هیچکس کامل نیست و دکتر هم ایراداتی داشته ولی نه در این حد که بیاین در مقابل شهید مطهری و دین قرارش بدین
در مورد کتاباش هم تعدادی رو داده بود که ایشون اصلاحاتی دینی توش بکنن که شهید شدند و نتونستند کتب زیبای ایشون رو اصلاح دینی بکنن
اینا هم مدرک سطر دوم
http://www.teribon.ir/base/img/2012/06/Agha-Sharati-Ettelaat1.jpg
http://www.entekhab.ir/files/fa/news/1391/3/31/22363_747.jpg

۰۹ بهمن ۹۵ ، ۰۲:۵۴ تنهای وحشی
بنام خدا
سلام خدا یادته منم بندت بودم نماز میخوندم امام حسین یادته کنیزت بودم عاشقت بودم ازتون خاستم بابام خوب بشه مرد ایمانم کم شد ولی بازم گفتم خدایا شکرت خدایا خودت گفتی اگه توسختیا شکر کنی تو گریه میتونی گلایه کنی یادته گفتم ابرویه مادرمو بخر امام حسین یادته گفتم سگت میشم پس چیشد بدبخت تر از همیشه شدم شودم یه کافر یکی که شماهارو یادش رفت خدایا این بود رسمه بنده داری???خدایا اون دنیا بهم زبون بده من ازت شاکیم  خدایا ای تو گفتی از رگ گردن به من نزدیک تری بگو از حال و روز بندات باخبری????????
۱۶ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۵۵ تنهای وحشی
سلام خدا....این نبود رسم بند داری منو از خودت دور کردی زمانی بود عاشقت بودم یادته??الان چی یکی که دیگه تورو نمیشناسه خیلی ای که گفتی از رگ گردن به من نزدیک تری بگو از حال و روز بندات باخبری????خدا خیلی ازت ناراحتم کاش اون دنیا بهم زبون بدی ازت گلایه کنم بگم فقط ما بنده بد نبودیم یه جاهایی نتونستیم کم اوردیم یه جاهایی حتی سگت شدم ب دادم نرسیدی امام حسین بابام مرد گفتم تو همم بابای منی ازت خواستم ابرومو حفظ کنی نکردی امام حسین من عاشقت بودم الان چی?????میگن امام زمان میاد کی????الان ما به راهنما نیاز داریم فردا که با کلی گناه میمیرم چه فایده ای داره پس اون امام ادمای فرداست ما لیاقتمون گناه و جهنمه هرچقدم سعی ب خوبی بکنیم خدایا دستمو بگیرر این رسم بنده داری نیس
۱۶ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۵۸ تنهای وحشی
سلام خدا....این نبود رسم بند داری منو از خودت دور کردی زمانی بود عاشقت بودم یادته??الان چی یکی که دیگه تورو نمیشناسه خیلی ای که گفتی از رگ گردن به من نزدیک تری بگو از حال و روز بندات باخبری????خدا خیلی ازت ناراحتم کاش اون دنیا بهم زبون بدی ازت گلایه کنم بگم فقط ما بنده بد نبودیم یه جاهایی نتونستیم کم اوردیم یه جاهایی حتی سگت شدم ب دادم نرسیدی امام حسین بابام مرد گفتم تو همم بابای منی ازت خواستم ابرومو حفظ کنی نکردی امام حسین من عاشقت بودم الان چی?????میگن امام زمان میاد کی????الان ما به راهنما نیاز داریم فردا که با کلی گناه میمیرم چه فایده ای داره پس اون امام ادمای فرداست ما لیاقتمون گناه و جهنمه هرچقدم سعی ب خوبی بکنیم خدایا دستمو بگیرر این رسم بنده داری نیس
جواب سهراب سپهری عالی بود
اشک چشمم سرازیر شد بخدا وقتی خوندم

پاسخ:
خوشحالم از این بابت
این کلا کفرنامه کارو هست که به اسم دکتر شریعتی مینویسن ، تو‌گوگل سرچ‌‌کنید کفرنامه‌کارو کل متن شعر و براتون میاره 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی