پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴۷ مطلب با موضوع «عمومی» ثبت شده است

گزارش خبرنگار آمریکایی پس از سفر به ایران

اگر ما هم جای مردم ایران بودیم شعار مرگ بر آمریکا می‌دادیم

یک خبرنگار آمریکایی که به تازگی از سفر ایران به کشورش بازگشته در گزارشی به تشریح دلایل نفرت مردم ایران از دولت آمریکا پرداخته و نوشته است: شعار مرگ بر آمریکا مرا ناراحت می کند، چون جزیی از آمریکا هستم، ولی خاستگاه این شعار ملت ایران، جنایات آمریکا و متحدان آن علیه ایران است.

جان اسوارز خبرنگار آمریکا که به تازگی به ایران سفر کرده است در گزارشی می نویسد: برای برخی از آمریکایی ها سخت است درک کنند چرا دولت اوباما تا این اندازه مصمم است با ایران برسر قابلیت هسته ای اش به توافق برسد، با توجه به اینکه تظاهرات عظیم ایرانی ها دائما شعار "مرگ بر آمریکا" سر می دهند. من می دانم که این شعار مرا ناراحت می کند، چون جزئی از آمریکا هستم و به شدت مخالف مرگ خودم هستم. اما اگر از تاریخچه واقعی مان با ایران آگاه شوید، متوجه خواهید شد خاستگاه و منشاء این نفرت و انزجار از کجاست. آنها دلایل قابل فهمی برای عصبانیت و ترس از ما دارند (کارهایی که اگر به عنوان مثال نروژ با ما کرده بود، باعث می شد به خیابان ها آمده و شعار مرگ بر نروژ سر دهیم) اگر ما هم جای مردم ایران بودیم شعار مرگ بر آمریکا می دادیم. متاسفانه، نه تنها آمریکا و متحدان شان اقدامات وحشتناکی علیه ایران انجام داده اند، بلکه حتی به اندازه کافی مبادی آداب و با نزاکت نیستیم که آنها را بیاد بیاوریم

هفت کاری که آمریکا و متحدانش با ایران کردند و از آنها بی اطلاعید.


 بین افطار تا سحر روزه داران می توانند از نوشیدنی های سنتی، چای کمرنگ، آب میوه های طبیعی و انواع میوه های تابستانی استفاده کنند.

786



نمی دانم چرا بعضی اصرار دارند به زور هم که شده همه جای دین را با عقل پیوند بزنند. درست است که اسلام دین عقلانیت است اما گره زدن همه چیز آن با عقل و اصول منطقی هم کمی بی مزه گیست. سطحی نگری در دین است. حتما وقتی می خواهیم درباره قواعد عام اجتماعی صحبت کنیم بهتر است با زبان عقل سخن بگوییم اما این سخن گفتن نباید منجر به آن شود که حقیقتی را سطحی بیان کنیم.


عقل کامل


در جمعی خانوادگی نشسته بودیم، سخن از گرمای هوا بود و فلسفه روزه گرفتن... یکی از همبازی های عزیز زمان کودکی که دیگر برای خودش مردی شده بود روزه گرفتن را مسخره کرد و گفت: به نظر من که خرافات منشأ چنین عقایدی است. دوست دیگری شروع کرد به اثبات عقلی روزه و اینکه پزشکان چه تأییداتی نسبت به این دستور دینی کرده اند. از قضا پدر دوست اولمان پزشک بود و جواب مبسوطی در رد دلایل پزشکی اثبات روزه داد...

گفت: این حرف ها را بعضی پزشکان ایرانی از خودشان درآورده اند و اتفاقا اینکه این مدت طولانی معده خالی بماند سود که ندارد هیچ؛ ضرر جدی برای بدن هم دارد.

همبازی قدیمی رویش را به طرف من کرد و گفت نظر تو چیه؟

تو روزه می گیری؟

گفتم آره...

گفت  کدوم پزشک این همه سختی رو برای بدن تایید می کنه؟

یاد یه حرف خیلی کلیشه ای افتادم که قبلا چند بار شنیده بودم اما هر چی تلاش کردم که بخاطر کلیشه ای بودن نگمش نشد و بدون معطلی گفتم: همون که وقتی همه پزشکا جوابت کردن، برات معجزه می کنه....

همبازی عزیز لبخند ملیحی زد و بحث رو عوض کرد...

گاهی حرفای کلیشه ای گویا تر از استدلال های عقلی عمل می کند؛ اینجور وقت ها بدترین زبانی که میشود  چیزی را با آن  توضیح داد زبان عقل است.




لیست قوی ترین ارتش های جهان در سال ۲۰۱۵


اطلاع از قدرت نظامی کشورهای مختلف همواره توجه بسیاری را به خود جلب می‌کند، بنابراین انتشار لیست قوی ترین ارتش های جهان در سال ۲۰۱۵ بار دیگر کارشناسان را به چالش فراخوانده است. در ماه‌های اخیر فهرست قدرتمندترین ارتش‌های جهان در سال ۲۰۱۴ در همین سایت منتشر شده بود.  و هم اکنون نیز لیست سال ۲۰۱۵ منتشر شده است. لازم به ذکر است که رتبه‌بندی قدرتمندترین ارتش‌های جهان توسط موسسه گلوبال فایر پاور (Global Firepower) انتشار می‌یابد و در این زمینه معتبرترین مرجع به شمار می‌رود. بدیهی است که این لیست دارای اشکالاتی نیز هست که کارشناسان نظامی نیز به آن‌ها اشاره داشته‌اند.

قدرتمندترین ارتش‌های جهان در سال ۲۰۱۴

موسسه گلوبال فایر پاور (Global Firepower) یک موسسه بسیار مشهور در زمینه طبقه‌بندی ارتش‌ها و نیروهای نظامی کشورهای مختلف است. این موسسه هم اکنون مرجع بسیاری از تحلیل‌گران نظامی است. رتبه بندی این موسسه از قدرتمندترین ارتش‌های جهان هر ساله مباحث فراوانی را در میان تحلیل‌گران سیاسی به راه می‌اندازد. با وجود انتقادات فراوانی که به این طبقه‌بندی وارد است از جمله لحاظ نکردن قدرت هسته‌ای کشورها و توجه به کمیت و نه کیفیت، اما همچنان می‌توان از آن به عنوان یک مرجع مناسب استفاده کرد.


عکس: رونمایی از جدیدترین ...

10 بازی برتر که باید در سال 94 منتظر آنها باشیم

سال جدید آغاز شده و گیمرها منتظر انتشار بازی‌های جدید هستند تا به فهرست بازی‌های مورد علاقه خود بیفزایند.

  هفته نامه کلیک در جدیدترین شماره خود  فهرستی از بازی‌هایی را که به احتمال زیاد امسال عرضه می‌شوند را منتشر کرد. که در ادامه آمده است:

Bloodborne
گیمرهای هاردکور، یعنی آنها که دوست دارند در بازی‌ها به چالش کشیده شده و طعم حقیقی لذت پس از موفقیت را بچشند، علاقه‌ای انکارناشدنی به سری بازی‌های معرکه From Software (ارواح اهریمنی، ارواح ظلمانی 1 و 2) دارند. قطعا برای بسیاری از این گیمرها عرضه‌ نسخه‌ بعدی از این تیم محترم، انحصارا برای PS4 عرضه خواهد شد، ولی این حقیقت چیزی از ستایش ما برای این بازی کم نخواهد کرد. این بازی مشترکات زیادی با عناوین قبلی From Software دارد. مبارزات بازی سرعتی است و برای مغلوب کردن دشمنان فراوان خود باید رویکردی تهاجمی اتخاذ کنید. سیستم خطر در برابر پاداش هم که در ازای حملات بموقع، مقداری از سلامت بازیکن را برمی‌گرداند، او را بیشتر به خطر کردن ترغیب می‌کند.

10 بازی برتر که باید در سال 94 منتظر آنها باشیم

5)

یک سینما، یک دنیا مشکل

حالا به سراغ مسئله اول مقاله می رویم یعنی تحلیل گاردین از فجر و مشکلات سینمای ایران، اولین نکته این است که سینمای ایران ازنظر فرهنگی در قسمت هنر قرار می گیرد. درباره هنر به مواردی اشاره کردیم. گفته شد هنر حساسیت های خاصی نسبت به ادبیات، زبان ، علم و دانش و حتی مذهب دارد، بیشتر مورد توجه است. مشکلاتش بیشتر از سایر قسمت ها بیان می شود و به نوعی ویترین فرهنگی یک کشور است. حالا در خود هنر هم اقسام زیادی بود، که سینما تنها یکی از آنهاست. همان حالتی را که هنر نسبت به فرهنگ دارد سینما و موسیقی نسبت به هنر دارند. یعنی زمانی که یک نفر موسیقیدان را در کنار یک دکترای ادبیات بگذارید و بعد در عرف جامعه بگویید کدام یک فرهنگی ترند 90 درصد مردم آن فرد موسیقیدان را انتخاب می کنند در حالی که یک ادیب  سالهای متمادی درس می خواند و با قله های فرهنگی کشور آشنا می شود. اما همینکه یک جوان گیتار در دستش بگیرد و کمی هم بتواند بنوازد، در نگاه جامعه او یک هنرمند و اهل فرهنگ است، حتی بیشتر از آن ادیب شست، هفتاد ساله. یک سینماگر با اولین فیلمی که اکران می شود هنرمند شده است. البته این نگاه در میان اصحاب هنر وجود ندارد. موسیقیدانان و سینماگران برجسته عیار سنجی می کنند. اما در میان مردم ماجرا طور دیگریست.

پس این طبیعیست که مهمترین رویداد فرهنگی ایران در جامعه از نظر خیلی ها جشنواره فیلم فجر باشد یعنی یک شاخه از فرهنگ که نه، یک شاخه از هنر به نام سینما. یکی از دلایل این مسئله هم آن است که سینما به نوعی سایر هنرها را هم درخود دارد موسیقی در سینما است. البته موسیقی مطلوب در فیلم موسیقی است که به گونه ای به خورد فیلم رفته باشد که شنیده نشود.

 با توجه به همه این حرفها می توانیم بگوییم که اولا تحلیل گاردین از روی سیاه نمایی نبوده است و با صداقت نظرش را گفته است. چرا که مضامین بیشتر فیلم های جشنواره فجر امسال همین هایی بود که در آن گزارش آمده است. نه فقط امسال که ما سالهای قبل نیز شاهد چنین موضوعاتی بودیم. خیانت چند سال است که موضوع اول جشنواره فجر است. دو دلیلی که برای این مسئله هم آورده دلایل اشتباهی نیست. کمبود بودجه وفیلم نساختن افراد کار بلد سینما از دلایل مهم است اما مهم تر از آن هم وجود دارد. مهم تر از آن این است که این جشنواره سینمایی اساسا هیچ ربطی به فجر انقلاب اسلامی ندارد. پدیده های فرهنگی در جشنواره فجر که همان فیلمها هستند دوگانگی و تضاد را فریاد می زنند، اما نه آنقدر که بعضی تصور می کنند، این تضاد تا حدی ریشه در همان تکثر فرهنگی و تکثر نظر دارد. اما در جشنواره فجر ما این تکثر متعادل که لازمه فضای فرهنگیست درنیامده است و حتی به سمت تک قطبی شدن و بیگانگی از فضای سیاسی و اجتماعی می رود. طلاق، سقط جنین، خیانت، تجمل گرایی همه مسائل یک زندگی و جامعه مدرن است. که البته حضور این مضامین در هرجشنواره ای که قرار است از جامعه ایران حرف بزند از جمله جشنواره فجر ضروری است. چرا که تمام اینها جزئی از جامعه ماست. از طرفی همه جامعه ما هم فق اینها نیست. جشنواره ای که کلش را صرفا همین مضامین دربربگیرد چگونه می خواهد از زبان زندگی همه مردم ایران حرف بزند. یک زمانی نقدی در سینما مطرح میشد که می گفتند سینمای ایران فقط برای مردم شمال تهران است. بعضی فکر کردند همین که در فیلم هایشان شهرستانها را نمایش دهند کفایت می کند. کمتر به روح این حرف توجهی میشد. درست است که جامعه ایران به سمت مدرن شدن در حال حرکت است. اما تقابل بین سنت و مدرنیته هنوز در فضای فرهنگی و حتی سیاسی ما وجود دارد.

واقعیت این است که سنت ، مضامین و زندگی های سنتی هنوز هم جزئی از جامعه و فرهنگ ایرانی هستند. سنت در جامعه ایران زنده است. نفس می کشد و باید به همان میزانی که در جامعه وجود دارد به آن بها داده شود باید به همان میزان فیلمهایی در جشنواره فجر زندگی سنتی مردم را نمایندگی کنند. یکی از کمبود های جشنواره فجر نداشتن مضامینی بود که بتواند سنت را به زبان سینما بیان کند. چه بسا یکی از اصلی ترین دلایل اقبال فیلم یه حبه قند میر کریمی در سال قبل این بود که توانست تا حدی این بار را بر دوش بکشد. نوستالوژی های سنتی هنوز هم می تواند اصلی ترین برگ برنده یک فیلم نامه نویس ایرانی باشد. واقعیت این است که هر چه جلوتر می رویم این نیاز بیشتر احساس می شود.

مشکل دیگر ما اما فیلم های مدرن ماست. برخلاف کششی که در فیلم نامه هایی با مضامین سنتی وجود دارد فیلمنامه هایی که موضوعاتی مدرن دارند و مسائل یک زندگی مدرن را نمایندگی می کنند، بعضا از واقعیت های موجود به دور هستند. البته باید گفت که این حرف درباه همه این فیلمها صدق نمی کند. به نظر می رسد فیلم هایی که درباره زندگی های مدرن است با وجود سرعت حرکت جامعه به این سمت هنوز آن پختگی لازم را ندارند. چه از نظر فیلمنامه که بعضی آن را اساسی ترین مشکل سینمای ایران می دانند، چه از نظر فیلمبرداری و چه از نگاه کارگردانی.

از نگاه ساختاری که گاردین به کمبود بودجه اشاره کرده بود، مشکل سینمای ایران کمبود بودجه نیست. بلکه وابستگی به بودجه دولتیست. این وابستگی به بودجه دولتی است که باعث میشود کارگردانان ما سفارشی ساز شوند. بودجه دولتی پایه های فضای هنری را متزلزل می کند. نکته این است که بودجه دولتی هیچگاه تنها نمی آید. بودجه دولتی با خود سفارشات دارد. این را بکن آن را نکن دارد. تهیه کننده ها در حالت طبیعی در سینما همه کاره هستند. حال فکر کنید این همه کاره خود سیاستگذار هم باشد. خودش انتخاب کند. خودش جشنواره برگزار کند وخودش هم جایزه دهد. هنر هنرمند در چنین فضایی نابود می شود.

عدم درک متقابل عامل جدایی سینما و فرهنگ از انقلاب

مسئله دیگر همانطور که گفته شد این است که جشنواره فجر فقط نامش جشنواره فجر انقلاب اسلامی است و  درحقیقت هیچ ربطی به فجر انقلاب اسلامی ندارد. حدود 30وچند سال پیش یک تغییر اساسی در جامعه، سیاست و فرهنگ ایران اتفاق افتاد. اقتضای این تغییر در نهاد سیاست تغییر در سایر نهادهای اجتماعی بود. سایر نهادها از جمله فرهنگ بعد از گذشت 30وچند سال هنوز نتوانستند خود را با این تغییر تطبیق دهند که هیچ به عاملی بر ضد این تغییر مبدل شده اند. طبیعی است نهاد فرهنگ روی مردم تاثیر گذار است. جالبتر آنکه سیاستمداران ما نیز اقبال چندانی به هنرمندان نشان نداده اند. این اقبالی که می گویم کمی بیشتر از لبخند زدن ها و شرکت در ختم هنرمندان  و دادن پیام های سیاسی است. در همه جای دنیا حدی از تفاهم میان سیاستمداران و اهل فرهنگ وجود دارد. به عبارتی زمانی که می خواهد تغییر اجتماعی یا انقلابی رخ دهد این نخبگان فرهنگ هستند که حرکت را شکل می دهند. جریان از روشنفکران شروع می شود اما روشنفکران بدون حمایت اهل فرهنگ در به حرکت درآوردن توده مردم  توفیق چندانی ندارند.پس انقلاب تعدادی هنرمند دارد که عقایدش را، افکارش را جلو ببرد. حدود 30وچند سال پیش یک تغییر اساسی در جامعه، سیاست و فرهنگ ایران اتفاق افتاد. ابتدای انقلاب 1979هنرمندان فضای فکری متفاوتی داشتند. ما هنرمند انقلابی کم نداشتیم اما ایدئولوژی انقلاب یک ایدئولوژی حد اکثری با شعار های حد اقلی بود. برای همین هنرمندان نیز ذهنیت چندانی از آینده سیاسی کشور نداشتند. نمیدانستند قرار است چه رخ دهد و در توده سازی مردم توفیق چندانی نداشتند. دغدغه شان چیز دیگری بود برای همین اینبار روحانیون آن زمان هنرمندانه کار روشنفکران و هنرمندان را با هم انجام دادند. روشنفکرانمان هم روشنفکران دینی بودند. روحانیون آن موقع چند ویژگی داشتند. از مردم بودند، در مردم بودند، با مردم بودند و برای مردم بودند. یعنی نقطه مقابل بعضی از روحانیون فعلی بودند. این تغییر اجتماعی در حالی بود که جامعه از نظر اقتصادی رو به رشد بود. رسانه دولت پهلوی جزء قدرتمندترین رسانه های منطقه بود. از نظر تسلیهات نظامی ایران در منطقه حرف اول را می زد. جامعه به سمت مدرن شدن و زندگی شهری در حرکت بود. در مجموع  لغت توسعه واژه ای بود که جامعه ایران به سمت آن حرکت می کرد. اینجا به این مسئله کاری نداریم که آیا این توسعه وابسته بود، یا درونزا. آیا مبتنی بر ظرفیت های داخلی بود یا از خارج تامین می شد. مسئولین سیاسی ما در اداره امور کشور تا چه میزان استقلال رای و نظر داشتند. فقط توصیفی از شرایط جامعه ایران در 1979ارائه کرده ایم. با توجه به اینکه بررسی های علمی می گفت علت تقریبا تمام انقلاب های قرن مسئله سیاسی بوده است پس چرا در ایران انقلاب شد. بعد از بررسی به این نتیجه رسیدند که ریشه انقلاب ایران مسئله فرهنگ بود. شعارهای مردم در روزهای انقلاب اسلامی عمدتا فرهنگی بوده است اما این چه انقلاب فرهنگی بوده است که نتوانسته ابزارهای فرهنگی برای خود داشته باشد؟ یک انقلابی که به قول دانشمندان جنسش فرهنگیست، باید راحت تر بتواند ابزارها و تریبون های فرهنگی برای خودش دست و پا کند. انقلاب 1979یک انقلاب حداکثری، آرمانگرایانه، فرهنگی ، به معنای واقعی کلمه مردمی و توده گرا بوده است. احتمالا تعابیری چون انقلاب مستضعفین یا انقلاب پابرهنگان را زیاد شنیده اید. اما امروز طبقه متوسط شهری در ایران چاق تر از هر طبقه ای است. انقلاب اسلامی تا حدی غلبه سنت بر مدرنیته بود. جامعه امروز ایران به سمت مدرن شدن در حال حرکت است. درست است که ارزشهای سنتی هنوز در عمق باورهای فرهنگی مردم ما ریشه دارند اما گسترش شهرنشینی و فرهنگ مدرن در جامعه ایران 1394یک واقعیت اجتماعی است. خیلی طول کشیده است تا پدیده های جدید فرهنگی از جمله سینما، موسیقی و تئاتر در میان برخی از نهادهای فرهنگی ما در یک بازتعریف مبنایی خودش را با دین تطبیق دهد. اتفاقی که هنوز هم تا رسیدن به آن فاصله زیادی داریم اما تا حدی به این سمت حرکت کردیم. نشانه هایش هم در فیلمی مثل مختار نامه، محمد (ص)، ملک سلیمان و حتی یه حبه قند، آژانس شیشه ای، محیا، خیلی دور خیلی نزدیک و....مشهود است. اما هنوز هم فاصله زیادی بین نهاد سیاست و نهاد فرهنگ وجود دارد. این دو نهاد حتی خیلی جاها قابلیت تکلم با هم را ندارند. آنها اصلا زبان هم را نمی فهمند و حقیقت آن است که از هیچ کدام از آنها هم نمی شود ایراد گرفت. هنرمند اقتضای وجودیش را در هنرش می آورد. سیاستمدار ما باید هنرمند را بفهمد وهنرمند برای اینکه حرف مردم را بزند باید نیم نگاهی به سیاست داشته باشد.

با این وجود مشکل دیگر سینمای ما سیاست زدگی در هنر است. اما این بار نه از طرف سیاستمداران، گویا سینماگران ما هم بدشان نمی آید از نگاه سیاست هنر را تفسیر کنند. متاسفانه هنر مثل بچه ای که در دعوای پدر و مادرش از بین می رود در سینمای ما رو به زوال است.

فرض کنید برای تحویل سال می خواهید به یکی از شهرهای شمالی کشور سفر کنید. متناسب با مسیر دقیقتان جاده مورد نظر را انتخاب می کنید. کسی که بخواهده به شرق استان مازندران برود باید از جاده فیروزکوه یا هراز برود. جاده چالوس زیباست اما اگر مقصد شما آمل یا بابل باشد و از چالوس یا جاده رشت بروید، چند ساعت راه خود را دور کرده اید. ما معمولا در کارهای فرهنگی برای رسیدن به آمل از چالوس می رویم. یعنی هدفمان را با مسیری که می خواهیم در آن قدم بگذاریم نمی سنجیم. و جالب این است که انتظار داریم نتیجه ایده آل هم کسب کنیم. همین مقاله که شما در حال خواندن آن هستید، یک قالب ارائه مطلب است. قالب مکتوب در ارائه پیام برای یک نوع خاصی از مخاطب است. برای کسی که اولین بار است درباره یک مسئله فرهنگی حرفی را می شنود و برای ورود به یک مسئله قالب مکتوب مناسب نیست. نثر هیچگاه جاذبه عکس، صدا و تصویر را ندارد. کسی که اولین بارش است که در یک مسئله ورود پیدا می کند جذابیت می خواهد، باید برایش فیلم پخش کرد، موسیقی گذاشت. اما قالب مکتوب در ارائه پیام برای آدمهای عمیق تر است. برای عمق بیشتر پیدا کردن نسبت به یک موضوع یا مسئله، مخاطبان خاص با نثر خوب ارتباط برقرار می کند. کسی که در در زمینه فرهنگی و سینمااطلاعاتی داشته و الان دنبال کامل کردن آن است. مثل شما مخاطب عمیق که همین الان مشغول خواندن این مقاله هستید.

منابع:

کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت

مبانی سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی، نویسنده: دکتر صالحی امیری

روزنامه گاردین

کتاب دغدغه های فرهنگی موسسه صهبا

کتاب پویایی فرهنگ و تمدن اسلام، نویسنده: علی اکبر ولایتی

مقاله انقلاب سیاسی ایران؛ خیانت و یک دروغ بزرگ

مقاله در ایران آزادی وجود ندارد؟! روزنامه کیهان

                                                                          (سخن بی عیب و نقص تنها بر زبان معصومین جارسیت.)

                                                                                                         محمد حسن خلعتبری

 

786
پرویز پرستویی گزینه اول بازیگر نقش سردارسلیمانی 
  

نام حاج قاسم سلیمانی چند وقتی است که بیش از پیش در میان مردم شنیده می شود و عملیات های موفق او در عراق و در مبارزه با گروه تروریستی داعش، این سردار را کانون توجه افکار داخلی و جهانی قرار داده است. اما عظمت سردار سلیمانی فقط محدود و منحصر به حضور اخیر ایشان نیست و حاج قاسم در دوران دفاع مقدس، فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را به عهده داشت.

 
چهره جذاب و کاریزماتیک سردار سلیمانی، ظرفیت فراوانی برای یک روایت تصویری و سینمایی دارد؛ موردی که باعث شد فیلمساز جوانی به نام سیدسعید حسن پور که سابقه ساخت چند مستند، فیلم کوتاه و نیمه بلند را در کارنامه دارد، در نخستین تجربه بلند و سینمایی اش سراغ ساخت فیلمی بر اساس زندگی و مبارزات سردار پرآوازه ایرانی برود.
 
حسن پور درباره ساخت فیلم «سردار» گفت: حدود شش ماه قبل که عملیات های سپاه قدس در عراق آغاز شد و عکس های حاج قاسم سلیمانی میان سربازان عراقی و بعدا در فضای مجازی منتشر می شد، در ذهنم کلید خورد که ما به یک فیلم استراتژیک و راهبردی در سینما نیاز داریم و سردار سلیمانی هم شخصیت پرتره و بسیار مناسبی برای طرح چنین موضوعی است. فیلم «سردار» قصد دارد با محوریت زندگی و مبارزات حاج قاسم سلیمانی، قهرمانی و روحیه مقاومت رزمندگان ایرانی را به تصویر بکشد.

پرویز پرستویی

 این اثر می تواند گوشه ای از توان های نظامی و سیاسی و دیگر توانایی های جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و جهان به نمایش بگذارد. این فیلمساز ادامه داد: الان به اتفاق شورای نویسندگان که افرادی چون رضا امیرخانی و سیدمهدی شجاعی در آن حضور دارند، مشغول آماده کردن طرح کلی اثر و نوشتن سیناپس (خلاصه فیلمنامه) هستیم، اما خود فیلمنامه توسط دو نویسنده نوشته خواهد شد. از آنجا که فیلم راهبردی است و طرح موضوعات در آن از حساسیت بالایی برخوردار است، فیلمنامه زیر نظر آقای حسن عباسی نوشته می شود. حسن پور ضمن بیان این نکته که با طی شدن روند پیش تولید و فراهم آمدن مقدمات کار، فیلم در نیمه دوم سال کلید می خورد، درباره بازیگران این فیلم هم گفت: ان شاءالله پس از تصویب فیلمنامه اولیه، سراغ انتخاب بازیگران فیلم خواهیم رفت که پروسه بسیار سختی خواهد بود. اما گروه سازنده برای نقش سردار سلیمانی روی پرویز پرستویی، بازیگر خوب و توانای کشورمان اتفاق نظر دارند.

ParvizParastoee
 
این کارگردان در خصوص بازتاب های احتمالی این فیلم هم گفت: از ابتدا می دانستیم که فیلم حاشیه سازی خواهد بود و مطمئن هستیم بازتاب زیادی در زمان تولید و نمایش خواهد داشت.حسن پور افزود: متاسفانه هنوز موفق نشده ایم با شخص سردار به صورت مستقیم در این زمینه صحبت کنیم، اما از سوی برخی افراد نزدیک ایشان غیرمستقیم سردار را در جریان تولید این فیلم قرار داده ایم. در واقع ما در این زمینه موافقت کتبی نداریم، اما موافقت لفظی و شفاهی داریم.
 
شورجه: سردار سلیمانی شخصیت سینمایی و جذابی دارد


 
جمال شورجه، کارگردان شناخته شده سینمای ایران که به گفته حسن پور، یکی از مشاوران کارگردان فیلم «سردار» است، دراین خصوص به جام جم گفت: آقای حسن پور در این زمینه صحبت هایی با من داشت و یکی دو جلسه ای هم به دفتر آمد و با هم صحبت کردیم. من در این جلسات به ایشان گفتم بهتر است قبل از این که پروژه «سردار» کلید بخورد، ابتدا یک فیلم کوتاه و مستندی در این خصوص ساخته شود تا میزان آمادگی در این زمینه محک بخورد.
 
کارگردان فیلم های «۳۳ روز» و «حماسه مجنون» ادامه داد: قطع به یقین شخصیت و زندگی سردار حاج قاسم سلیمانی واجد ویژگی های خیلی جذاب و سینمایی است؛ منتها این که کدام یک از بخش های زندگی ایشان را بشود روایت کرد یا کدام بخش ها را نه، بحث دیگری است. حتی به لحاظ مباحث اطلاعاتی و نظامی و سیاسی شاید به صلاح نباشد برخی از بخش های زندگی سردار در قالب فیلم مطرح شود.
 پرویز پرستویی بازیگر سینما در نمایی از فیلم آژانس شیشه ای به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا
با این اوصاف باید دید کارگردان و گروه سازنده روی چه بخشی در این زمینه تمرکز خواهند کرد.

4)

با توجه به این ویژگی های اساسی که هر گفتمان باید داشته باشد اعم ازوضعیت1)دلالت های روشن و مشخص در نظر مردم با قرائت های واحد از این دلالت ها2)افراد یا گروه های مرجع درون گفتمانی3) گستره4 ) استقرار فضایی/ زمانی مشخص و عملکرد روشن در اذهان5) عمق و ضریب نفوذ 6) عوامل زمینه ای

می شود به بررسی گفتمان اعتدال پرداخت. اول از آخر شروع میکنیم یعنی از عوامل زمینه ای همانطور که گفتیم در عوامل زمینه ای سوال اینجاست که آیا در خرداد 92از نظر شرایط اجتماعی جامعه پذیرش یک گفتمان جدید به عنوان گفتمان مستقر را داشت یا نه. برای پاسخ به این سوال باید نبض جامعه ایران را گرفت و بر اساس آن در این زمینه اظهار نظر کرد. جامعه ایران در حال حاضر یک جامعه متکثر است. در جامعه ایران پدیده های جمعی مثل توده و همگان شکل گرفته است. روزبه روز تمایل مردان به ازدواج کمتر می شود آمار طلاق رو به افزایش است. پدیده ای به اسم طلاق عاطفی به وجود آمده.

3)

مفهوم توسعه را آیت الله هاشمی رفسنجانی برای اولین بار وارد ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی کرد. از منظر علوم اجتماعی توسعه انواع مختلفی دارد از جمله توسعه درون زا، توسعه برون زا، توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، توسعه عمودی ، توسعه افقی و....

دو گفتمان توسعه سیاسی(آقای خاتمی) و توسعه اقتصادی(دولت سازندگی) که از آنها صحبت کردیم گفتمان های معمول و بین المللی هستند با استانداردهای تعریف شده جهانی. برای مثال در کل دنیا ما برای سنجش توسعه یافتگی در ابعاد مختلف شاخصهای تعریف شده ای داریم. و کشورهای مختلف دنیا را بر این اساس به توسعه یافته و در حال توسعه تقسیم بندی می کنند.

در نتیجه قرابت این دو گفتمان با هم در فضای نظری می تواند یکی از دلایل نزدیکی این شخصیتهای سیاسی به هم باشد.

اما گفتمان دولت تدبیر و امید...

آقای روحانی در سخنرانی های خود مولفه های گفتمانی زیادی را مطرح کرده اند. عنوانی که رئیس جمهور برای گفتمان دولت یازدهم در نظر گرفته اند، گفتمان (اعتدال) است. تا مدتها خبرنگاران این سوال را که گفتمان اعتدال چیست و تعریف رئیس جمهور از این گفتمان کدام است مطرح می کردند. تا اینکه رهبری در دیدار دانشجویی از گفتمان دکتر روحانی در فضای نظری به صورت تلویحی حمایت کردند، کار به آنجا کشیده شد که در دیدار دانشجویی با رهبری یکی از دانشجویان این سوال را از رهبر انقلاب پرسید.