786
بررسی نظرات شخصیتهای مختلف سیاسی همواره در تاریخ کشورمان می تواند مورد توجه باشد، شخصیت هایی که بعضی حرف خوب می زنند و برخی هم فقط خوب حرف میزنند بدیهیه که ارائه یک مصاحبه در اینجا به معنی تایید حرفها و اون شخص خاص نیست بلکه شاید فقط توی این مصاحبه حرفایی زده شده باشه که شنیدنش خالی از لطف نباشه.
مشخصا در مورد این مصاحبه، علی مطهری اینبار سعی کرده متفاوت حرف بزنه و حرفای جالبی که در خصوص دولت موقت، بازرگان و حتی جنس انقلاب 1979زده کمی ذهن مخاطبین جوان و نوجوان رو نسبت به مسائل روشن می کنه پس اگر موافق باشین با هم بخونیمش...
خلاصه مصاحبه خبرگزاری نسیم با علی مطهری
علی مطهری: غربیها در سال 55 اعلام کردند که تهران در بی حجابی از ما جلو افتاده/ هنر امام این بود که اساساً دخالت در سیاست را به عنوان یک تکلیف شرعی معرفی کردند/ رفع حصر شود؛ اگر دوباره آشوب کردند، خودم جلویشان میایستم/ در مسأله گسترش نهضت اسلامی که گاهی با عنوان صدور انقلاب مطرح میشود توفیقات خوبی داشتیم/ امروز دنیا نمیتواند تصمیمی درباره خاورمیانه بدون حضور ایران بگیرد
علی مطهری در گفتگو با خبرگزاری نسیم به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب گفت: معتقدم رژیم شاه از قدرت روحانیت غافل بود. این رژیم، ظاهر جامعه را میدید و خطری احساس نمیکرد. هنر امام این بود که اساساً دخالت در سیاست را به عنوان یک تکلیف شرعی معرفی کردند؛ یعنی همین طور که ما مکلف هستیم نماز بخوانیم و روزه بگیریم و احکام دینی را اجرا کنیم، دخالت در سرنوشت خودمان و جامعهمان هم یک وظیفه دینی است.
اگر کسی در دوره شاه حدود سال 55 و 56 ظاهر جامعه را نگاه میکرد و اگر شمال تهران را ملاک قرار میدادیم ما یک جامعه شبه اروپایی داشتیم. در مسأله بیحجابی، خود غربیها اعلام کردند که تهران از ما جلو افتاده است. یادم هست دو هنرپیشه ایتالیایی به تهران آمدند و استقبالی از آنها در فرودگاه مهرآباد شد که بینظیر بود و خود اینها گفتند که ما به کشورهای زیادی رفتهایم ولی در هیچ جا مثل تهران از ما استقبال نشد. بعد حالا در مراسمی که در تهران داشتند چه فجایعی رخ داد و چه کارهایی شد.
میخواهم بگویم یک حالت خودباختگی نسبت به غرب و اروپا در بخشی از جامعه قبل از انقلاب ما وجود داشت. کسی که ظاهر جامعه را میدید وقوع یک نهضت اسلامی در این کشور را محال میدانست. ولی لایههای زیرین جامعه دیده نمیشد و اعتقاد مذهبی مردم و قدرت روحانیت زمینه ظهور و بروز پیدا نکرده بود.
س: آیا شما ریشه انقلاب را فرهنگی میدانید و مسائل اقتصادی و سیاسی را جزو عوامل اصلی نمیدانید؟
ج: بله. ریشه انقلاب، فرهنگی بود. محرومیتهای مادی، همچنین استبداد و نبود آزادی را عوامل درجه دو و سه حدوث انقلاب میدانم. شما در انقلاب دیدید که اصلاً اینطور نبود که صرفاً قشر محروم حضور داشته باشد. در انقلاب ما همه اقشار بودند و اصلاً هنر اسلام همین است. انقلاب ما با انقلاب مثلاً اکتبر روسیه که در آن صرفاً مسأله حقوق و محرومیتهای مادی و عدالت مطرح بود متفاوت است.
س: شما میگویید شاه استقلال سیاسی نداشته. سؤال این است: چرا استقلال سیاسی نداشت؟
ج: ممکن است شاه در جایی یک خودی نشان داده باشد ولی به طور کلی دخالتهای مستقیم داشتند از نظر فرهنگی هم دربست تسلیم غربیها بودند. در جایی ممکن است شاه یک بلندپروازی داشته است، مثل صدام که در نهایت یک غلام حلقه به گوش بود.
س: با توجه به وجود عنصر دین در انقلاب، نقش جریان روشنفکری و جریان بالاخص ملی مذهبی در انقلاب چه بود؟
ج: روشنفکران مسلمان در حدوث انقلاب نقش داشتند. مثلاً نهضت آزادی قطعاً در نهضت ما نقش داشته است. یک مسألهای است که باید قبول کنیم که هر مقدار هم نهضت آزادی ادامه میدادند در نهایت نمیتوانستند توده مردم را وارد میدان کنند. من معتقدم حرکت روحانیت و حرکت روشنفکران مسلمان و گروههایی مثل نهضت آزادی در واقع مکمل یکدیگرند. البته روحانیت هم با قشر دانشگاهی مرتبط بود. افرادی مثل شهید مطهری، اما قطعاً افرادی مثل آقای بازرگان نیز در سوق دادن نسل جوان به طرف اسلام نقش داشتند و نمیتوانیم نقش آنها را نادیده بگیریم.
س: چه شد که با پیروزی انقلاب همان کسانی که بعضاً با امام زاویه اندکی داشتند آمدند و حکومت را به دست گرفتند؟ من جایی خواندم که پیشنهاد انتصاب بازرگان از طرف شهید مطهری بود.
ج: مهندس بازرگان و دکتر سحابی شاید فکر نمیکردند که بتوانند شاه را سرنگون کنند. فکر میکردند که سرنگونی شاه امکانپذیر نیست لذا میگفتند که شاه سلطنت کند نه حکومت.
بازرگان انسان بسیار متدینی بود. اهل نماز شب بود و امام این چیزها را میدانست و از این نظرها ایشان را قبول داشت. با معرفی اینها حساسیت غربیها کمتر میشد و طبعاً مقاومت کمتری در مقابل انقلاب میکردند. در مجموع به نظر من انتخاب و تدبیر خوبی بود برای دولت موقت.
اصطکاک بازرگان با امام خیلی زود شروع شد. بازرگان تقریباً معتقد بود که امام در امور اجرایی دخالت نکنند و در این حوزه دولت را آزاد بگذارند. ولی طبیعت انقلاب به گونهای بود که آن اوایل لازم بود در جاهایی امام وارد شود.
شهید مطهری در روز شهادتش گفت که امام از بازرگان راضی نیست و همین روزها دولت را تغییر میدهیم
س: اگر ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اتفاق نمیافتاد باز هم دولت استعفا میکرد؟
ج: ظاهراً علت اصلی استعفای دولت موقت همین بود.
س: نسبتِ وضع موجود با شرایط انقلاب از نظر ایدهها و آرمانها و با آنچه که برایش انقلاب کردیم چیست؟
ج: در مسأله گسترش نهضت اسلامی که گاهی با عنوان صدور انقلاب مطرح میشود توفیقات خوبی داشتیم. امروز دنیا نمیتواند تصمیمی درباره خاورمیانه بدون حضور ایران بگیرد. اینها پیشرفتهایی است که حاصل شده است. امروز وضعیت اسرائیل را با زمان انقلاب واقعاً تغییر کرده است. در آن دوره با یک تشر، همه کشورهای اسلامی عقبنشینی میکردند ولی امروز نمیتواند از جایش تکان بخورد.
در بحث استقلال سیاسی ایران شاید تنها کشوری در دنیاست که خودش برای خودش تصمیم میگیرد. یا در استقلال اقتصادی، البته در مدیریت اقتصادی ضعفهایی داشتهایم ولی اینکه خودمان هستیم که برای خودمان تصمیم میگیریم و استقلال اقتصادی داریم ارزشمند است.
در خصوص استقلال فرهنگی در مجموع موفق بودهایم ولی در حد مطلوب نیستیم. تأثیرپذیری از فرهنگ غربی هنوز در برخی از ما وجود دارد. در مسأله عدالت در توزیع امکانات و مواهب کشور در مجموع خوب بودهایم. در مسأله دین و معنویت هم در مجموع پیشرفت داشتیم، ولی هنوز در میانه راه هستیم و به آن نقطه ایدهآل نرسیدهایم.
س: به همان نسبت که پیشرفت داشتهایم تهدیدات نسبت به ما خیلی بیشتر شده یعنی حملات فرهنگی نسبت به اوایل انقلاب افزایش یافته است. این را چگونه تفسیر میکنید؟
ج: بله ما در معرض تهاجم فرهنگی هستیم و این تهاجم بسیار جدی است، گاهی در عالم سیاست، اخلاق را رعایت نکردیم که اینها به اعتماد مردم آسیب میرساند.
س: عمل کردن به اخلاق سیاسی در چه دورهای بود؟
ج: مسأله آزادی بیان در دوره اصلاحات در مجموع خوب بود.
آسیب دیگر این است که ما به مسأله آزادی بیان اهمیت کمی بدهیم و برخورد خوبی با منتقد نداشته باشیم. این از آرمانهای انقلاب بوده که گفتیم هر کسی آزاد است حرف خودش را بزند.
س: اگر این اظهار نظر باعث تهدیدات امنیتی و یا باعث جنجال و آشوب شود، آنوقت چه اتفاقی میافتد؟
ج: این گونه اظهارنظرها باعث تهدید امنیتی نیست و مردم ما از رشد کافی اجتماعی و سیاسی برخوردارند.
س: برگزاری دادگاه سران فتنه ممکن است جامعهای را که پس از 5 سال بعد از فتنه به یک آرامش رسیده متشنج کند.
ج: این چه آرامشی است که برخی رجال جامعه هم به حصر اعتراض دارند ولی جرأت نمیکنند بگویند. در محافل خصوصی، بسیاری میگویند حرفهای شما را قبول داریم ولی نمیتوانیم بگوییم. این که فایده و ارزشی ندارد که بترسند و نتوانند نظر خودشان را بگویند.
حرف من این است که حصر در شرایط ویژه و اضطراری اشکالی ندارد اما بعد از اینکه جامعه آرام شد یا باید آزاد شود یا محاکمه. به عنوان نمونه آیتالله منتظری آزاد شد، هیچ اتفاقی هم نیفتاد. اگر نمیخواهند این افراد را محاکمه کنند، آزادشان کنند. همین چهار پنج سالی که در حصر بودند که بدتر از حبس است به عنوان مجازاتشان محسوب شود. هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر بعد از آزادی به فرض محال بخواهند آشوبی ایجاد کنند اولین کسی که در مقابل آنها خواهد ایستاد خود من هستم. خود آنها پیغام دادهاند که ما به دولت کمک میکنیم.
س: رهبری اسم سال را فرهنگ میگذارد در صورتیکه همه پیشبینیها بر این است که ایشان سال را اقتصادی و در حول مذاکرات نامگذاری کنند. شما به عنوان عضو کمیسیون فرهنگی و به عنوان یک شخصیت دغدغهمند یک راهکاری پیش رو بگذارید که واقعاً چه باید کرد؟
ج: فرهنگ، منحصر به حجاب نیست، شامل رعایت رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و آشغال پرت کردن از داخل خودرو هم میشود، شامل نوع معاشرتی که ما با هم در سطح جامعه داریم هم میشود، شامل عبوس بودن و شاد نبودن مردم ما هم میشود. این مسائل را با گفتن و موعظه و آموزش در مساجد و منابر و صدا و سیما و مدارس و دانشگاهها تا حد زیادی میتوان حل کرد. روحانیت باید وارد این فضا شود که متأسفانه نمیشود.
س: سر قضیه تکخوانی زن، ما مراجعه میکنیم به کمیسیون فرهنگی مجلس، میگویند که ما اصلاً اطلاع نداریم.
ج: لوح فشرده این تکخوانی را به کمیسیون آوردند. من گوش ندادم ولی آقای آقاتهرانی که گوش کرده بودند گفتند مصداق تکخوانی نیست.
بعضی از این مسؤولان معتقد هستند که اساساً تکخوانی زن اشکالی ندارد. گاهی خواندن در بین خانمها است که اشکالی ندارد ولی گاهی در بین آقایان است که طبق فتوای علما و خود رهبر انقلاب، اگر مفسدهای نداشته باشد اشکالی ندارد. پس به خود مستمع واگذار شده است. در مورد تکخوانی زن هم ممکن است اختلافاتی باشد ولی به نظر من تکلیفش باید معلوم باشد. این بینابین حرکت کردن خوب نیست و وزارت ارشاد اگر میخواهد جلوگیری کند باید درست جلوگیری کند.
راهکاری رو می خوام بهت ارائه بدم که بتونی خیلی راحت با بازدیدکنندگان وبلاگت ارتباط برقرار کنی
می تونی یک فرم الکترونیک بنابر نیاز خودت بسازی و اون رو را در سایت یا وبلاگت قرار بدی .
با هربار ارسال اطلاعات از سوی کاربران به وسیله پیامک و ایمیل مطلع می شی و سپس می تونی در سامانه اطلاعات ارسالی را مشاهده کنی .
http://www.form-saz.ir/a.php?p=2