پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۰۶ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

786

سلام به همه ی استقلالی های عزیز


صرفا جهت اطلاع


6تایی

البته تو فوتبال نتیجه خیلی مهم نیست ای کاش یه کم هم به ابعاد فرهنگی اجتماعی ورزش توجه بشه نه صرفا نتایج مسابقه ها.

نمی دونم شما ها تا حالا استادیوم رفتین یا نه من که خیلی نرفتم فقط دوتا بازی اونم یکیش ایران و آلمان بود که خیلی حساس بود جاتون خالی انقدر شعار های قشنگ قشنگ می دادن که نگو و نپرس!!!!

نمی دونم بعد از مسابقه صحنه ی شکسته شدن شیشه های اتوبوس های شرکت واحد رو دیدین یا نه تا همین چند سال پیش که تو استادیوم بدون استثنا هر سال چند نفر کشته می شدند واقعا حیف نیست که یه اتفاقی که میتونه یه رویداد فرهنگی بزرک باشه و کلی نشاط و شادابی تو جامعه ایجاد کنه به یه بحران تبدیل بشه!!!حالا ایشالا نقد و تحلیل جامعه شناسی فوتبال باشه برای بعد.... بچسبیم به بازی امروز.

پرسپولیس همیشه ثابت کرده اگر نتیجه ی بازی رو نبره حداقل تو اخلاق برنده ست.

البته من به فامیل عزیز گفتم امروز به آبی ها آوانس بده امیدوارم حرفم رو گوش نکنه!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

کوه یخ (2)

 با توجه به اهمیت گروه سنی نوجوان و تاثیر گذاری بیشتر محصولات فرهنگی روی این گروه و همچنین فعالیت شدید کشورهای توسعه ی یافته در زمینه هایی که به نوجوانان و تاثیر گذاری بر آن ها مربوط میشود از جمله صنعت سرگرمی برای نوجوانان تا جایی که کیفیت تصاویر امروز در بازی های رایانه ای ازتصاویر یک فیلم سینمایی چیزی کم ندارد درصد آسیب  پذیری فرهنگی در این زمینه به مراتب افزایش می یابد. برخی از کارشناسان روان شناسی اسرائیلی چند سال پیش ادعایی را مطرح کرده اند. آنها گفتند اگر کسی کودکش را تا سن هفت سالگی به ما بدهد ما میتوانیم در این هفت سال تمامی آنچه را که می خواهیم از نظر  ایدئولوژیک و برخی از مبناهای فرهنگی در او نهادینه کنیم. شاید در نگاه اول این حرف خیلی اغراق آمیز و غیر منطقی به نظر بیاید اما با کمی تامل و بعد از بررسی نظریات سایر دانشمندان روان شناس به این نتیجه میرسم که: شاید این حرف را به تمامی نتوان پذیرفت اما در کل حرفی نیست که بشود به راحتی از کنارش گذشت. این ادعا یک ادعای بی پایه و اساس غیر علمی نیست و حرف تامل برانگیزی است.

 از دیگر مجاری انتقال محصولات ضدفرهنگی که در سالهای اخیر شاهد چند برابر شدن آن هستیم ماهواره ها هستند. بر اساس آمار  وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال گذاشته حدود 60درصد مردم تهران از مصرف کنندگان ماهواره بودند

بسم الله الرحمن الرحیم

(کوه یخ)

فرهنگ اساسا یک مقوله ی پیچیده و چند وجهیست برای همین اظهار نظر در این زمینه نیاز به تامل و تفکر عمیق دارد. جنس مسائل فرهنگی با جنس سایر مسائل اجتماعی متفاوت است به این معنا که مثلا اگر در حوزه ی سیاست سیاست مداری یک اظهار نظر ساده بکند در واکنش به این اظهار نظر آن سیاستمدار نه چندان مطرح، شاهد سیل واکنش ها و پیامدها خواهیم بود اما در زمنیه های فرهنگی ماجرا به گونه ای دیگر است. سخت ترین تندترین و بعضا شدید ترین اقدامات در این زمینه ها شاید دچار واکنش هایی با تاخیر و تردید شدید شود که البته این امر علل زیادی دارد. تمثیل فرهنگ به کوه یخ شاید بتواند به خوبی ذهن ما را با جنس فرهنگ و مسائل فرهنگی آشنا کند. همچنین علت اینکه چرا کار در زمینه های فرهنگی مشکلات زیادی با خود به همراه دارد.

  

اما آنچیزی که ما در این مقاله به دنبال آن هستیم بحث دیگریست. جدای از همه ی مباحث مطرح در این زمینه از مسائلی که همواره مورد غفلت واقع شده مسئله ی نحوه ی توزیع محصولات ضد فرهنگی در سطح جامعه است. برای اینکه بتوانیم ذهنیت روشنی در این باره پیدا کنیم ابتدا به تعریف مفاهیم کلی بحث مورد نظر می پردازیم.

786

انتقاد رسانه‌های جهان از هجوم ایرانی‌ها به فیس‌بوک مسی

دو روز پس از هجوم گسترده برخی کاربران ایرانی فیسبوک به صفحه لیونل مسی و فرناندا لیما خبر این رویداد را برخی رسانه های بین المللی با لحنی سرزنش آمیز منتشر کرده اند. تا کنون اشپیگل، دی ولت، فوکوس و اسپرت از رسانه های معروف آلمانی و همچنین مجله لوپوئن فرانسه گزارشهایی در این باره منتشر کرده اند.

ماجرا از روز قرعه کشی مسابقات جام جهانی برزیل آغاز شد، فرناندا لیما مدل و مجری این برنامه بود و تلویزیون ایران به دلیل نوع پوشش او نتوانست مراسم را به صورت زنده پخش کند. لیونل مسی نیز شناخته شده ترین بازیکن تیم ملی آرژانتین بود که بر اساس قرعه، رقیب تیم ملی ایران در جام جهانی خواهد بود.

بلافاصله پس از پایان قرعه کشی لشکرکشی به صفحات فیسبوک این دو نفر آغاز شد. بر اساس برخی خبرها تا کنون کاربران ایرانی بین ۳۰ تا ۱۰۰ هزار کامنت در صفحه مسی نوشته اند که بخش زیادی از آنها توهین آمیز یا حاوی جملاتی تمسخر آمیزند.

786

 

وقتی که اول شدن بدترین اتفاق ممکنه.

 

 


 

ایران رتبه اول مصرف نوشابه در دنیا!/ کارتون: طاهر شعبانی


786

دولت در زنگ حساب

انشاء خواند



صبح امروز یکی از روزنامه های کشور برای پوشش خبری گزارش صد روزه ی رئیس جمهور از این تیتر بالا استفاده کرده بود.

 عده ی زیادی بر این باورند که کشور ما هم اکنون در شرایط خاص سیاسی به سر می برد به قول بعضی از دوستان که البته این حرفشان با کمی کنایه همراه است سی سال است که ما در شرایط حساس کنونی هستیم. با این پیش زمینه ی فکری امروز ما بیش از هر زمان دیگری به هم صدایی و اتحاد نیازمندیم.

حال به نظر شما چنین تیترهایی در چنین شرایطی باعث تضعیف کشور و ایجاد تفرقه نمی شود؟ در شرایطی که حتی رهبری هم از مذاکرات ژنو دفاع کرده اند ما نباید در افکار عمومی از دولت آقای روحانی دفاع کنیم؟ در یک نگاه اولیه شاید اینطور به نظر برسد اما واقعیت ماجرا می تواند کمی چند لایه تر و پیچیده تر از این باشد.


در درجه ی اول ما نباید مسائل را با هم درآمیزیم حمایت رهبری از مذاکرات ژنو امری طبیعی و در خور انتظار است ایشان از همه ی دولت ها به خصوص در ابتدای کارشان و سیاست های اولیه دفاع می کنند در ضمن نباید فراموش شود که حمایت درجه دارد سطح دارد اگر مثلا امام خمینی یک جا از کسی دفاع کرد آیا این به آن معنی است که دیگر کسی این فرد را نقد نکند مگر غیر از این است که خود آقای روحانی بارها بر تنوع افکار و لزوم مطرح شدن همه ی افکار مخالف و موافق تاکید کرده اند البته من اینجا نمی خواهم به درستی یا نادرستی سیاست های دولت و ایشان بپردازم. چه بسا خیلی از این سیاست ها قابل دفاع و با توجه به شرایط کنونی درست و منطقی به نظر برسد عملکرد آقای روحانی تا همین الان در بعضی از ابعاد نه تنها قابل دفاع است که شاید قابل تقدیر و تشکر هم باشد.

اما زمانی که وعده ای داده شده و آقای رئیس جمهور برای گزارش آن وعده و اینکه این وعده چه قدر تحقق یافته مصاحبه می کنند بهتر است عملکرد خودشان را توضیح دهند تا اینکه به نقد عملکرد پیشینیان بپردازند البته من اینجا قصد دفاع از عملکرد آقای احمدی نژاد را هم ندارم.

سوال اساسی من این است که زمانی که آقای روحانی وعده ی صد روزه حل کردن بعضی از این مشکلات را دادند مگر از شرایط کشور اطلاع نداشتند؟ مگر می شود کسی بدون اطلاع از شرایط کشور قولی بدهد؟ برفرض که تمام صحبت های ایشان درست است مطمئنا مخاطبان ایشان و مردم عزیز مشتاق بودند بداند ایشان برای رفع این مشکلات چه اقداماتی انجام داده اند. این حرف مثل استدلال برخی از اطرافیان آقای احمدی نژاد است که می گویند می خواست خدمت کند اما بعضی نگذاشتند. ما که آخر دقیقا متوجه نشدیم این بعضی چه کسانی بوده اند. البته اینجا به درست یا غلط بودن این حرف هم کاری ندارم وهمچنین قصد رد کردن این حرف را در تمام ابعادش، غرض این است که ای کاش به جای خالی کردن دل مردم رئیس دولت تدبیر و امید کمی به مردم امید می دادند و افق های روشن تری را ترسیم می کردند. طبیعتا منظور نویسنده این نیست که واقعیات کشور را نگویند این نیست که عملکرد ایشان به عملکرد دولت قبل هیچ ربطی ندارد طبیعتا عملکرد دولت آقای احمدی نژاد بر دولت بعدی تاثیرگذار است. حرف چیز دیگریست مشکل این است که این استدلال کم کم در بین سیاست مداران ما به یک رویه تبدیل می شود که ضعف مدیریتی خودشان در برخی سطوح را به عوامل خارجی نسبت می دهند.

در پایان این امید می رود که رئیس جمهور منتخب حداقل در گزارش صد روزه آینده از عملکرد مثبت دولت خود بگویند و همچنین تدبیرهایی که در دولت تدبیر و امید در سطح کشور اتفاق افتاده است.

(سخن بی عیب و نقص تنها بر زبان معصومین جاریست.)

......محمد حسن خلعتبری.....


1-قهرمانی تیم ملی فوتبال ساحلی ایران در جام بین قاره ها

قهرمانی تیم فوتبال ساحلی ایران/ کارتون: طاهر شعبانی
 
خبر قهرمانی تیم فوتبال ساحلی این روزها بین موج خبری مذاکرات ژنو گم شد برای همین من اینجا این خبر رو خبر اول میارم انصافا خیلی زحمت کشیدن با کمترین امکانات و با وجود ناداوری فراوان تیم روسیه رو شکست دادند و بزرگترین افتخار تاریخ ملی فوتبال ساحلی رو کسب کردند و باعث افزایش غرور ملی شدند.
 
2-واکنش ها به توافق ژنو:
اسرائیل توافق با ایران را توافقی بد دانست.
عصبانیت رژیم اشغالگر از مذاکرات مثبت ایران/ کارتون: محمدعلی خلجی
 
هیگ: توافقی که انجام شد برای دنیا و ایرن خوب است.
لاوروف:5+1حق غنی سازی ایران را به رسمیت شناخت.
کری: در این توافق نامه حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته نشده است.
ظریف: متن توافق نامه مشخص است و کشورها در شانی نیستند که حق غنی سازی ایران را به رسمیت نشناسند.
توپ ظریف در زمین حریف/ کارتون: محمدعلی رجبی
 
اوباما:توانستیم گسترش برنامه ی هسته ای ایران را متوقف و بخش هایی از آن را به عقب ببریم. با این کار از دسترسی به ایران به بمب اتم جلوگری کردیم.
بازتاب توافقات هسته ای ایران با اجلاس 1+5/ کارتون: محمد کارگر
 
از 100میلیارد دلار دارایی خارجی ایران به دلیل تحریم تنها 30میلیارد دلار قابل دسترس است.
نامه ی رئیس جمهور به رهبر:فرزندان انقلابی شما توانستند حقانیت ملت ایران در فعالیت های هسته ای را در صحن بین المللی اثبات کنند/ حقوق هسته ای ملت ایران مورد اذعان قدرت های جهانی قرار گرفت.
پاسخ رهبر به رئیس جمهور:دستیابی به آنچه مرقوم داشته اید درخور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هسته ای است/ایستادگی در برابر زیاده خواهی ها همواره شاخص خط مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد.
یکی از مقامات دولتی عربستان از این توافق اعلام ناراحتی کرد/عربستان و رژیم صهیونیستی تنها کشورهایی هستند که از این توافق ابراز نگرانی کردند.
ناکامی اسرائیل و عربستان و توافقات اجلاس هسته ای ایران/ کارتون: محمود نظری
 
در کل امیدواریم که این توافق نامه به نفع کشورمون باشه که تا اونجایی که از ظاهر امر هم پیداست اینطوره اما بندهایی از اون هست که شاید برای ما چندان خوشایند نباشه و به نوعی از گسترش و توسعه برنامه ی هسته ای جلوگیری میشه. خب این اتفاق هم چندان غیر طبیعی نیست طبیعتا شما در یک مذاکره یک امتیازاتی باید بدید تا بتونید امتیازات دیگری بگیرید اما اینکه وزن امتیازاتی که دادیم در برابر امتیازات دریافت شده چقدر هست الله اعلم.. بالاخره باید تکلیف این تناقض گویی ها هم معلوم بشه.
در کل به دیپلمات های کشورمون خسته نباشید میگیم و امیدواریم این تلاش ها اثر حقیقی و بلند مدت داشته باشه.
 

بسم الله الرحمن الرحیم


نسبت هنر ودین


در عصر جدید ما شاهد استفاده ی ابزاری شدید از هنر هستیم.

دیگر هنر برای هنر عبارتی بی معنی تلقی می شود، حداقل در عرصه ی معادلات اجتماعی. البته این امر بیش از هرچیز در جوامع توسعه یافته مطرح است. جایگاه همه چیز کاملا مشخص است؛ مثل بازی شطرنج همه ی مهره ها در خدمت شاه هستند. حال اینکه شاه چیست قابل بررسی است ولی انقدر می دانم که شاه قطعا سیاست نیست.

در چنین جامعه ای همه چیز منظم است، هنر هم سر جای خودش است. بعضی وقت ها در حد سرباز و بعضی وقت ها حتی قدرت وزیر را پیدا می کند اما هیچ وقت و به هیچ عنوان شاه نمی شود.

این موقعیت در مبنای جوامع توسعه یافته ی امروزی و با مبانی تاریخی و جامعه شناسی غرب صادق است و الا هنر در مشرق زمین داستان خود را دارد و به خصوص هنر اسلامی که حقیقتا مطالب خیلی زیادی راجع به آن می توان گفت؛ مطالبی که متاسفانه امروز به آن توجهی نمی شود. اساسا جنس جامعه ی اسلامی و تاریخ آن، با جوامع غربی متفاوت است و این وضعیت هم اکنون نیز صادق است . انتقال فرهنگ غربی هنوز مبانی فرهنگی جوامع اسلامی را تغییر نداده، هرچند تا حدی برآن تاثیر گذاشته است.

در جوامع اسلامی به خصوص ایران دین و هنر رابطه ی تنگاتنگی با هم داشته اند. امن ترین جایگاه برای جلوه گری هنر مذهب بود و هنر و مذهب مکمل هم بودند، از جمله می توان به هنر معماری اشاره کرد که هنرمندان ایرانی انگیزه ی خود را از مذهب می گرفتند و این امر باعث رشد و ارتقای هنر و هنرمند در ایران می شد.

 میوه ی آن هم نمایان بودن هنرِ هنرمندانِ ایرانی در سراسر دنیاست از جمله بنای تاج محل در هند که از عجایب هفتگانه در جهان است، شاید بتوان گفت هنر روح دین بوده، نه ابزاری در خدمت دین.

در آن زمان لازم نبود برای لذت بردن از هنر به موزه ها یا.........رفت بلکه هنر در متن زندگی مردم جاری بود، قابل خرید و فروش نبود، ارزشش انقدر بالا بود که تنها خرج ارزشمندترین اعتقاد مردم میشد یعنی دین.

                             

در ساختن مسجدها توجه خاصی به معماری شده و حتی بهترین معماران هنر خود را در مسجدها نمایان می ساختند، هنری که در اصفهان نظیر آن را کم ندیده ایم. معماران ایرانی به ریزترین مسائل از قبیل رنگ کاشی ها هم توجه می کردند که رنگ مساجد رنگ آرامش بخشی باشد و روح انسان در آن به پرواز در بیاید و اصلا نماز و مناجات در چنین فضایی برای انسان لذت بخش خواهد بود.

اما امروز هنر دقیقا همان چیزی است که ما برای انتقال فرهنگ پیشینیانمان به آن نیاز داریم شاید تنها راه انتقال درست و عمیق فرهنگ نیاکان ما و همچنین اعتقادات دیرین جامعه ی مان در شرایط فرهنگی کنونی که به نوعی برخورد فرهنگی یا جنگ فرهنگی شباهت دارد هنر باشد. هنر بهترین زبان برای زدن حرفهایمان است.

حرفهایی که شاید امروز برخی فکر کنند که دیگر خریداری ندارد. پس برای دیندار بودن در شرایط فعلی اول باید هنرمند باشیم...

(سخن بی عیب و نقص تنها بر زبان معصومین جاریست.)

 ....محمدحسن خلعتبری...

 

درخشش ستارگان ایرانی در سیاره ی زمین

سلام

من در یکی از سایت ها در مورد یک استاد ایرانی که شاید برامون آشنا نباشه آگاهی پیدا کردم و دیدم خیلی جالب و ما چنین افرادی را داریم و همه دنیا در موردشون می دونن و ما که یک ایرانی هستیم هیچی در موردشون نمی دونیم. برای همین یک پیشنهاد برای وبلاگ دارم شاید بد نباشه اگر در مورد دانشمندان ایرانی در سراسر دنیا یک اطلاعی به دوستان بدیم و فکر کنم کار جالبی از آب در بیاد.


پروفسور توفیق موسیوند، چوپان نوجوانی که قلب مصنوعی را اختراع کرد


برای پسربچه‌ای که تا چهارده‌سالگی چوپانی می‌کرده و حتی بعد از مهاجرت نیز شب‌ها را به ظرف شستن می‌گذرانده چه سرنوشتی را پیش‌بینی می‌کنید؟ خیلی بعید است که او را یکی از برترین مخترعین و جراحان قلب جهان تصور کنید. پروفسور توفیق موسیوند که در خارج از ایران Tofy Mussivand نامیده می‌شود، در روستای ورکانه استان همدان چشم به جهان گشود. او که در دوران کودکی و نوجوانی مجبور به چوپانی بود شب‌های تابستان که روی پشت‌بام دراز می‌کشید، مدت‌ها به آسمان و ستارگانی که به او چشمک می‌زدند خیره می‌شد، به دلایل آفرینش جهان فکر می‌کرد و از خود می‌پرسید: «هدف و منظور از خلقت این نقاط نورانی و زیبا چیست؟ من چه کسی هستم و در کجای این دنیای بزرگ ایستاده‌ام؟».

                                                        

 

 

این‌که چنین سوالاتی از ذهن یک کودک چوپان بگذرد به‌ نظر عجیب می‌رسد ولی دکتر موسیوند از همان کودکی نیز مشتاق خواندن و یادگیری چیزهای جدید بود و همین ویژگی به او کمک کرد که از محیط روستا خارج شده و ابتدا به دانشگاه تهران و سپس با بورسیه‌ای که به دست آورد به دانشگاه آلبرتا کانادا برسد. البته او کسی نیست که گذشته خود را انکار کرده یا از آن احساس پشیمانی کند، به همین دلیل وقتی برای همایش بین‌المللی بوعلی‌سینا بعد از 37 سال به ایران سفر می‌کند چنین می‌گوید: «آمده‌ام تا سرى به زادگاهم، ورکانه، بزنم و گله گوسفندها را ببینم و به آسمان صاف و پرستاره خیره بشوم و یک بار دیگر به سال‌هاى دور کودکى‌ام بازگردم و آن نقطه عزیمتى را بیابم که هرگز فراموشش نکرده و نمى‌کنم. راستش من با یاد کودکى آرامش پیدا مى‌کنم. آنجا هم همیشه دنبال خاطراتى بوده‌ام که در دنیاى مدرن و پیچیده به من آرامش بدهد که آن‌ها را در چوپانى و همان شب‌هاى مهتابى مى‌یافتم. چوپانى انسان را به اصل خود و خدا و طبیعت نزدیک مى‌کند».

                                                     

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

 

با اجازه دوست بزرگواری که مطلب رو برامون فرستادن یه چند خطی رو ابتداش اضافه می کنم برای اینکه احیانا برای بعضی از مخاطبان محترم سوء تفاهم پیش نیاد.

هر کسی که با این وبلاگ آشنا باشه این حرف من رو تایید میکنه که ما اینجا به هیچ وجه قصد تخریب شخص یا گروهی رو نداریم. اتفاقا کشورمون و مدیرانش رو خیلی دوست داریم و برای همینم هست که الان داریم این حرفای پایین رو در قالب طنز می زنیم. این حرفا هم تو فضای درون خانوانگی می زینم .

ما باید مشکلاتی که درون جامعمون داریم رو با یه دید نقادانه بررسی کنیم و سعی کنیم که هر کدوممون هر وقت در هر مسئولیتی که داشتیم این مشکلات رو نداشته باشیم.

شک نداریم که اگر وقت نقد کردم جوامع دیگه بشه مثل خیلی از این کشورای اروپایی کلی انتقاد ریز و درشت داریم که شاید یه کتاب صد صفحه ای بشه.

در ضمن مراتب تشکرم رو از فرستنده ی محترم مطلب از همین تیریبون اعلام می کنم.

با همه ی این پیش فرض های بالا باهم مطلب طنز پایین رو می خونیم.

 

تفاوت مدیران در ایرن و اروپا

اروپا:موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده می‌شود ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمی‌شود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است

 

اروپا: مدیران بعضی وقتها استعفا می‌دهند ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا می‌شود

                      

اروپا:افراد از مشاغل پایین شروع می‌کنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند ایران: افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت بزرگترین‌های کشور است

 

اروپا:برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر می‌گردند ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت می‌گردند و در صورت لزوم این پست ساخته می‌شود .

                                                                          

اروپا:یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده