786
سلام به همگی
امیدوارم تا اینجای سال اتفاقای خوبی براتون افتاده باشه.
تو برنامه ی چهارشنبه شب راز کانال چهار گفتگویی بود بین آقای حاتمی کیا با نادر طالب زاده، که به نظرم حداقل یه بار خوندنش خالی از لطف نباشه. به خصوص برای دوستانی که علاقه ی زیادی به سینما و زمینه های هنری دارند. این گفتکو تا حدی به شناختن نوع نگاه سینماگران ما کمک می کنه. البته امیدوارم صداهای دیگه ای که تو سینما وجود داره و همین الان جریان حاکم سینمای ما هم هست بیان و به این حرفا پاسخ بدن و از نظر خودشون به صورت منطقی دفاع کنند البته این دفاع طبیعتا نمی تونه حرفای آقای علی معلم که بعد از جشنواره زده شد باشه چون به جای نقد منطقی بیشتر حواشی رو مطرح کرده بودن.
بخشی از صحبت های سازنده ی فیلم (چ) رو با هم می خونیم:
باید بدانیم برای چه آمدهایم و میخواهیم چه بگوئیم
در اصل باید بدانیم برای چه آمدهایم که میخواهیم چه بگوئیم در این سینما؛ یک فیلمهایی در لحظه جذب مخاطب میکند و برخی فیلمها در طول زمان کارش دیده میشود و باید بعنوان سردمدار حرکت شناخته شود.
میخواستم هم به حال جواب بدهم و هم به فکر آینده باشم
مهمترین مسأله من در "چ" همین حرکت در مسیر زمان بود. فیلم ساختن درباره شهید چمران برایم ریسک بود. میترسیدم چون که خیلیها شناختهای متفاوتی از شهید چمران دارند و من باید به جنگ این شناختها میرفتم و در آن نفوذ کنم. باید حرفی که مستقل خودم هست را بزنم؛ برای همین نمیتوانستم در زمان ساخت "چ" فکر کنم که مخاطب آیا با من راه خواهد آمد یا نه؟
من میخواستم حرف زمان حال را هم جواب بدهم و به درد آینده هم بخورد. چمران را بیشتر چریک دیده بودیم درحالیکه او چهره دیگری دارد و به دنبال ختم خیر کردن ماجرا بود؛ احساس کردم به درد الان میخورد.
فیلم "چ" بازگشت به انقلاب است
کسی که دغدغه ی حضور پر رنگ اجتماعی در جامعه ی ایران را دارد باید "چ" را تحلیل کند. کسی که دغدغه اش حرف نظام است باید بیاید و این فیلم را تحلیل کند. چمران هم علم دارد و هم تجربه و ... او میخواست یک غائله را ختم کند. فیلمنامه "چ" دو قسمت دارد مذاکره برای صلح و دیگری جنگ برای صلح.
در فیلم "چ" میخواستم به ان داشته ها برگردیم و الان دارد همان اتفاقات رخ میدهد. پاوه خط مقدم آن زمان بود و یک عده از همین بچه های ما و اقلیتی باید مدافع اکثریتی می بودند که در مذاکره هم کوتاه نمی آمدند.
من در خیلی فیلمبرداریها لباس سپاه و جنگ
تنم بود و برای این لباس گریه کردم و جنگیده ام. گول جنگولک بازیها را
نخورییم و برخی سر و صداها که ارزشی ندارد.
من عشق سینما هستم اما نه اینکه زیر بیرق آن سینه بزنم
حاتمی کیا در ادامه عنوان کرد: من عشق سینما هستم اما قرار نیست زیر این بیرق سینه بزنم؛ دغدغه ام جامعه ام است ابتدا. چرا ولی این دغدغه سینمای ما نیست. اگر ممیزی است رفع کنند اما آیا فقط درد سینمای ما این است؟
او با اشاره به حواشی جشنواره فیلم فجر گفت: من فیلمسازم و با فیلمهایم حرفم را میزنم و بقیه باید روی آن تحلیل بکنند. من شاید جیغی و دادی بزنم اما همین صدا نشانه ای است که باید بقیه به آن توجه کنند. جالب است وقتی من داد میزدم میگفتند او که خورده و برده چرا داد میزند؟ حرف را به بیراهه می بردند. من سینمای در ارتباط با مردم را دوست دارم اما میبینم که کاری نشده.
انتظار دارم ناله های مرا تحلیل کنند
بعد از ینکه آقا دغدغه فرهنگی خود را مطرح کرده امیدوارم عده ای پای کار بیاند. من هم انتظار دارم که ناله مرا تحلیل کنند نه اینکه بگویند هروقت فیلم ساخته، خورده و برده و ۶میلیارد خرج فیلمش کرده و از این حرفا... متأسفانه مسئولین همیشه عقب تر از ما بوده اند.
دغدغه بچه های جشنواره عمار همان ۳۰ سال پیش من است و حرفهای ان زمان من است و زمان ۳۰ سال پیشم را در بین الان آنان میبینم.
جریان فرهنگ جریان وزارت خارجه نیست
او به جریان تحولات و ارتباطات اخیر حوزه بین الملل اشاره کرد و گفت:آقای ظریف با لبخند و ظرافت خودش باید این مسیر را پیش ببرد و پشتش هم الحمدالله محکم است. اما جریان فرهنگی جریان وزارت خارجه نیست؛ این نوع برخوردها و لبخند زدن نباید در مسئولین ارشاد و فرهنگ بیاید چون ما نیاز به رک گویی داریم.
این نهضتی که با این همه خون نگه داشته ایم باید ببینیم آیا دغدغه دوستان فرهنگی هست؟ باید ببینم که باید اینها در فیلمها جار و ساری شده؟ فیلمساز دلش میخواهد بسازد اما وقتی میدان به او نمیدهند چه کار کند. آنچه بعنوان استراتزی مطرح میشود من فیلمساز نسل انقلاب حس غربت میکنم؛ این حس به معنی جایزه دادن و ندادن و سر و صدا نیست.
لحن برخی همکاران من مثل وزارت خارجهای ها شده
او همچنین در نکتهای عنوان داشت: لحن برخی همکاران من در سینما، عین وزارت خارجه ای هاست؛ من تعجب میکنم ما هنوز داخلمان را نمیبینم و سراغ خارج میرویم.
خدا کند بنشینند و دوباره جشنواره فجر را تحلیل کنند
خدا کند بنشینیم و تحلیل کنیم که جشنواره فجر ما آیا فجر انقلاب هست یا نیست؟ الان حس میکنم این، یکی از نقطه هایی است که دوباره بر آن حرف بزنیم و تحلیل کنیم. آیا همه این فیلمهای فجر جز مسأله ماست؟
وی با تأکید بر اینکه بر اینکه سینمای خراجی هدفش مشخص است، عنوان کرد: "۱۲ سال بردگی" را بارها دیدم و معتقدم بارها بهترش را گفته و ساخته اند؟ اما میسازند چون میخواهند این نگاه قطع نشود. آنها میفهمد اما ما نمیخواهیم بفهیم
همکاران من اگر نمیخواهید حرف مردم را بزنید
پس زنده باد سینمای جشنواره ای؛ آن ور آبیها کیف هم میکنند از کارتان!
برخی فیلمسازان واقعا درگیر ردکارپت شده اند. جریان نقد جریان ترجمه ای
است؛ بروید ببیند مردم چطور فیلمهایی را دوست دارند؟ بروید ببینید. آن
مهندس بالایی چطور؟ چقدر دغدغه ی این مسائل را داریم.
آیا نگاه ما هم باید اسکاری باشد؟
دوستان غایت نگاهشان جشنواره اسکار است. ما باید بدانیم آیا نگاه ما نیز نگاه آنان باید باشد؟ من نمیخواهم به همکاران حرفی بزنم انتقاد دارم اما سرجایش الان نیاز به مهندسی فرهنگی داریم. ما که نباید نگاهمان نگاه اسکاری ها باشد.
چرا بعضی در زمینه های فرهنگی دو ملیت یا دو پاسپورت دارند؟
شاید بتوان این حرف آقای حاتمی کیا را در فضای مصداقی حرکت و سیر اصغر فرهادی از فیلم جدایی که از نظر فنی بسیار قوی و قابل تامل بود به سمت گذشته دانست که فیلمی بود که انگار اصلا برای جامعه ی فرانسه ساخته شده بود. مردم ما از اقای فرهادی بعد از گرفتن جایزه ی اسکار انتظار بیشتری داشتند. واقعا یک هنرمند چه وقت باید به درد جامعه اش بخورد؟ سازده ی (چ) در ادامه گفت:در سینمای ما هم دشمن سازی آفت شده؛ قرار نیست که اسکار برای من تعیین تکلیف کند. من حرف خودم را میخواهم بزنم. اگر حرف حقی میخواهم بزنم باید بزنم حتی اگر بقیه هم ناراحت باشند. این دو پاسپورتها بویژه در حوزه فرهنگ یعنی چه که اتفاق افتاده" چرا طرف یک پایش اینور است و یک پایش آن ور. این غم انگیز است برای ما که تا ببیند خبری است دنبال عافیت باشند و جای دیگر بروند. اگر از این مملکتی پای آن بایست. لابد دنبال عافیتطلبی هستی که در فرهنگ هم دو پاسپورت داری! البته اگر این اتفاق در مسیر پیشرفت فرد نوع نگاه و هنرش و گرفتن ابتکارها و خلاقیت ها به صورت غیر تقلیدی و ابتکاری باشد خوب است و ان شاالله که اینگونه باشد اما من به عنوان کسی که در سینما هستم و سالهاست که شناخت نسبی از فضای سینما دارم متاسفانه باید بگویم که غالبا اینطور نیست.
تندی جشنواره عمار مرا هول میکند
وی جشنواره فیام عمار را نیز مورد بحث قرار داد و گفت: تندی عمار مرا هول میکند و گاه میترسم نزدیکش شوم ولی یک چیزی را درونش دارند اینکه که چرا درست شده و چرا این بچه ها احساس میکنند که در فجر جایی ندارند؟ من در جشنواره برلین دیدم که ما حرفی در میان آنان نداریم و مسأله ما مسأله آنان نیست.
حاتمی کیا ادامه داد: دغدغه بچه های جشنواره عمار همان ۳۰ سال پیش من است و حرفهای ان زمان من است و زمان ۳۰ سال پیشم را در بین الان آنان میبینم.
حاتمی کیا و ده نمکی
ابراهیم حاتمی کیا با اشاره به فیلمهای پرفروش مسعود دهنمکی و انتقادهای همیشگی نسبت به او اعلام کرد؛ ببینید چرا فیلمهای ده نمکی میفروشد نه اینکه هر دفعه بهانه ای بیاورید و بگوید مثلا یا بازیگر و تبلیغ و ... را بهانه فروش فیلم کرده و میلیونی شده.
حالا بنشین و فقط دهنمکی را تحقیر کن
وی افزود: ده نمکی را همیشه تحقیر میکنند و حرف و متلک میزنند درحالیکه همچنان ترقی میکند و راهش را بخوبی میرود. جای این کارها، تحلیل کنید چطور پیشرفت میکند. چرا بخاطر عقبه سیاسی او به او توجه نمیکنند؟ اتفاقا ببنید چطور دارد پیشرفت میکند و چطور حتی سینماهای شهرستان بیشتر به سمت او میروند.
حاتمی کیا همچنین خاطرنشان کرد: بخشی از موفقیت ده نمکی شاید بخاطر غریب القربا بودنش است و خدا کمک او میکند. اینقدر توی سر او میزنند اما او کارش را همچنان میکند و فیلم میلیاردی میسازد.
بروید ببنید مردم چه فیلمی را دوست دارند
این کارگردان با انتقاد از برخی فیلمسازان، گفت: همکاران من اگر نمیخواهید حرف مردم را بزنید پس زنده باید سینمای جشنواره ای؛ آن ور آبیها کیف هم میکنند از کارتان! برخی فیلمسازان واقعا درگیر ردکارپت شده اند. جریان نقد جریان ترجمه ای است؛ بروید ببیند مردم چطور فیلمهایی را دوست دارند؟ بروید ببینید. آن مهندس بالایی چطور؟ چقدر دغدغه ایم مسائل را دارد.
کو امثال آقا مرتضی که جستجو کنند چموشی ماها بخاطر چیست؟
این کارگردان سینما به دوران و روابط خود با شهید آوینی اشاره کرد و تأکید کرد: من واقعا جای آقا مرتضی را خالی میبینم. چه کسی مثل او داریم که الان بیاید و جستجو کند که چرا امثال
این دوپاسپورتها بویژه در حوزه فرهنگ یعنی
چه که اتفاق افتاده" چرا طرف یک پایش اینور است و یک پایش آن ور. این غم
انگیز است برای ما که تا ببیند خبری است دنبال آفیت باشند و جای دیگر
بروند. اگر از این مملکتی پای آن بایست.
وی افزود: عین فانوس دریایی در بین تلاطم شدید بگوید که اینجا ساحل است. الان بیشتر احساس میکنم جای امثال او؛ آدمهای استخواندار. دوره او هم گل و بلبل نبود و حسابی بحث داشت. حرف او همیشه تازه بود و جلوتر از زمانه بود. متأسفم که جای او بشدت خالی است.
حاتمی کیا همچنین گفت: دوست نداشتم که به شیوه رایج درمورد مرتضی حرف بزنم؛ آقا مرتضی یک منشوری بود که انوار متنوعی داشت متأسفانه خیلی از بخشهای او را نادیده گرفتیم. ای کاش از او بگوئیم که او از شکم مادرش شهید آوینی نشده و رفته و رفته تا به این مرحله رسید. باید بخوبی در مورد او توضیح بدهیم و در مورد قبل و بعد از انقلابش بپردازیم.
امیدوارم به حق علی فانوسهایی پیدا شوند که در سینما گمراه نشویم
وی همچنین افزود: باید همه مسیرش را ببینیم تا بتوانیم با او ارتباط بگیریم که چگونه به این شخصیت رسیده است. من ندیدم بخوبی در موردش حرف بزنند. آقا مرتضی سرمدار نوگرایی بود. ای کاش بچه های آن زمان و دوران جنگ بیشتر قدرت میگرفتند. تعارف بر سر اصل و اصول نداشت با اینکه از حریم ادب خارج نمیشد.
حاتمی کیا در ادام این گفتگو اضافه کرد: میبینم حتی برخی دوستانم که لهجه شان دارد عوض میشود. ما هم خودمان را عوض نکنیم. جای این ژنرال بسیار خالی است و من بسیار دلتنگش هستم. امیدوارم به حق علی فانوسهای پیدا شوند که در سینما گمراه نشویم.
وی با انتقاد از برخی فیلمسازان گفت: به برخی دوستان میگویم که تو از بچه های ارزشی هستی اما این چیست که میسازی؛ باید این را بگویی. نیامده ایم بگوییم و بخندیم و ببریم. تعارف را باید کنار گذاشت و با ادب و رک بهم بگوئیم. دعا کنید من قدرت داشته باشم من دوران دفاع مقدس را بسازم
وی ادامه داد: در سینمای ما هم دشمن سازی آفت شده؛ قرار نیست که اسکار برای من تعیین تکلیف کند. من حرف خودم را میخواهم بزنم. اگر حرف حقی میخواهم بزنم باید بزنم حتی اگر بقیه هم ناراحت باشند.
جناب آقای روحانی جریان فرهنگی مردان بزرگ میطلبد نه کسانی که نمیتوانند 24 ساعت پای حرفهای خود بایستند.
حاتمیکیا سخنانش را اینگونه پایان داد: میدانم این حرف سبب ناراحتی میشود اما مجبورم بگویم که جناب آقای روحانی جریان فرهنگی مردان بزرگ میطلبد نه کسانی که نمیتوانند 24 ساعت پای حرفهای خود بایستند.
مطالب مرتبط