پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۰۶ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

786

نامه وزیر بهداشت به سرافراز درباره سریال جدید مهران مدیری

وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در نامه‌ای به رییس صدا و سیما دغدغه‌های خود را درباره پخش سریال جدید مهران مدیری با عنوان «در حاشیه» بیان کرد.


"جناب آقای دکتر سرافراز

رئیس محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

با سلام و احترام؛

1- همان‌گونه که مستحضرید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی نظام سلامت کشور، مأمور «فراهم آوردن موجبات تأمین بهداشت و درمان کلیه افراد کشور از طریق تعمیم و گسترش خدمات بهداشتی، درمانی و آموزش» در نظام جمهوری اسلامی می‌باشد. تحقق این امر منوط به فراهم آوردن شرایط لازم در حوزه سلامت از جمله آموزش و تأمین نیروی انسانی متخصص و متعهد بوده که در یک دوره نسبتاً طولانی با سرمایه گذاری‌های کلان مادی و معنوی آموزش داده تا نیروی انسانی کارآمد و مؤثر تأمین شود.


786

آیت الله هاشمی رفسنجانی از ریاست خبرگان رهبری بازماند/ با 47 رأی اعضای مجلس خبرگانآیت‌الله محمد یزدی رئیس مجلس خبرگان شد

آیت‌الله محمد یزدی با 47 رای به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با کسب 24 رای از این مسئولیت بازماند.

خبرگزاری فارس: آیت‌الله محمد یزدی رئیس مجلس خبرگان شد

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن کازرونی، عضو مجلس خبرگان رهبری از انتخاب آیت‌الله محمد یزدی با 47 رای به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری خبر داد.

786


یادداشت سیدمهدی شجاعی بر فیلم «محمد رسول‌الله»

سید مهدی شجاعی: فیلم محمد(ص) اثری قابل اعتنا و کاری سترگ، تاثیرگذار و ماندگار است که آغازگر جریانی در سینمای دینی خواهد بود/ این ظرف اخلاص است که به همه عناصر فیلم، هویت و برکت بخشیده است/ گفته می‌شود که فیلم محمد (ص) با حمایت مستقیم مقام معظم رهبری ساخته شده این قضیه تا چه حدی صحت دارد؟/ یکی از پیام ها به مسئولان نظام و سیاستگزاران و مدیران فرهنگی و هنری این است که افق نگاهشان را و همتشان را اعتلا ببخشند/ اگر در همه سال های پشت سر، یکی از مدیران و مسئولین فرهنگی کشور، از چنین دغدغه و ظرفیت و همّتی برخوردار بود و چنین گام بلندی را در عرصه فرهنگ و هنر برمی داشت، ایشان ناگزیر نمی شدند که مستقیماً به این عرصه ورود کنند/ دولت ها می آیند و می روند و حرف می زنند اما قدم از قدم برنمی دارند، حتی دولت هایی که ادعای صبغه فرهنگی دارند/ مشکل ما در بخش فرهنگ و هنر، قطعا فقدان بودجه نیست/ بدون تعارف و مداهنه می توان گفت که فیلم عظیم و بی بدیل محمد (ص) محصول اعتماد مقام معظم رهبری، به هنرمند متعهد است.

 

786



ره بر در اظهارنظرهای زیادی بر نقش فرهنگ در پیشبرد ارزش ها و اهداف نظام تاکید کرده اند. اما یکی از تاکیدات ایشان همواره وجود ظرفیتی همانند فیلمسازی در کشور برای پیام‌رسانی است.

ایشان فیلم و سینما را عنصر جذاب و رسانه‌ی فوق‌العاده‌ای توصیف کرده اند که از لحاظ اثرگذاری کم نظیر است و بر همین اساس از اهالی فرهنگ می خواهند کارهای ابتکاری در این زمینه انجام دهند.
مروری بر اظهارنظرهای رهبری در مورد برخی فیلم ها و سریال ها را مرور کرده که در زیر می آید:

1. محمد(ص):
این فیلم به کارگردانی مجید مجیدی جدیدترین فیلمی است که رهبر انقلاب در مورد آن اظهارنظر کرده اند. حجت الاسلام سید علی طاهری، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس نقل کرده که مقام معظم رهبری فیلم محمد (ص) را کامل دیده و آن را مورد تأیید قرار داده اند.

786

بررسی نظرات شخصیتهای مختلف سیاسی همواره در تاریخ کشورمان می تواند مورد توجه باشد، شخصیت هایی که بعضی حرف خوب می زنند و برخی هم فقط خوب حرف میزنند بدیهیه که ارائه یک مصاحبه در اینجا به معنی تایید حرفها و اون شخص خاص نیست بلکه شاید فقط توی این مصاحبه حرفایی زده شده باشه که شنیدنش خالی از لطف نباشه.

مشخصا در مورد این مصاحبه، علی مطهری اینبار سعی کرده متفاوت حرف بزنه و حرفای جالبی که در خصوص دولت موقت، بازرگان و حتی جنس انقلاب 1979زده کمی ذهن مخاطبین جوان و نوجوان رو نسبت به مسائل روشن می کنه پس اگر موافق باشین با هم بخونیمش...


خلاصه مصاحبه خبرگزاری نسیم با علی مطهری


علی مطهری: غربی‌ها در سال 55 اعلام کردند که تهران در بی حجابی از ما جلو افتاده/ هنر امام این بود که اساساً دخالت در سیاست را به عنوان یک تکلیف شرعی معرفی کردند/ رفع حصر شود؛ اگر دوباره آشوب کردند، خودم جلویشان می‌ایستم/ در مسأله گسترش نهضت اسلامی که گاهی با عنوان صدور انقلاب مطرح می‌شود توفیقات خوبی داشتیم/ امروز دنیا نمی‌تواند تصمیمی درباره خاورمیانه بدون حضور ایران بگیرد


آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , تصاویر مربوط به انقلاب اسلامی , والپیپرهای انقلاب اسلامی , پوستر آقاسی , پوستر اشخاص انقلابی , پوستر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی , پوستر حذب الله

786


برگی از تاریخ


سخته به کسی که ۸صبح تا ۸شب یه لنگه پا دم دفتر اینو و اون وای میسه بگی بیا روز بیست و دو بهمن با هم قدم بزنیم. 

به کسی که چند سالی از برخورد جدیش با سیستم حکومتی نگذشته یا کسی که احیانا کتک خورده برای تشخیصی که تو یه موقعیت خاص داشته...آدمی که شرایط و اتفاقات بهش قبولونده که آخرین سنگر سکوت خیلی حرفا گفتنی نیست....سخته که بخای به جای کسی فکر کنی، یا خودتو جای اون بذاری....



786

عید همگی مبارک گفتم بیام اینجا یه چیزی بگم دیدم بهترین حرفی که تو این لحظه ها میشه زد رو قبلا یکی زده. برای چنین روز مبارکی چه کسی بهتر از دختر پیامبر برای پیامبر و چه حرفی بهتر از این حرف معلم انقلاب علی شریعتی



قطره، افتادن، آب، موج، دایره ای، تصویر زمینه، Drop, fall, water, wave, circle wallpaper

خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است، دیدم فاطمه نیست.

خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست.


خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست.


خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است. دیدم که فاطمه نیست.


خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.

Untitled 11 کتاب موبایل فاطمه فاطمه است از استاد شریعتی – فرمت pdf


(نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است.)



786


گفت دانایی که: گرگی خیره سر،

هست پنهان در نهاد هر بشر!



لاجرم جاری است پیکاری سترگ

 

روز و شب، مابین این انسان و گرگ

 

زور بازو چاره ی این گرگ نیست

 

صاحب اندیشه داند چاره چیست



786


/حرف خوب/


1)۵ چیز را از کودکان بیاموز:

  • در حال زندگی کن تا لذت ببری.
  • شادی را گران نکن
  • با تمام وجود (از خدا) بخواه.
  • کینه را از ذهن و زندگی دور کن.
  • همواره در حال تلاش باش.



2) خدایا ما را ببخش که، در کار خوب یا جا زدیم یا جار زدیم.


عکس و تصویر جاخالی دادن به روش گربه


3) هر گاه پست های بزرگ به انسان های کوچک سپرده شود، پست ها پایکوبی می کنند.


جشن پایکوبی هیلاری کلینتون اینبار در آفریقا ! + عکسها


4)کسی که هیچ کاری نمی کند، هیچ اشتباهی نمی کند و کسی که هیچ اشتباهی نمی کند، هیچ چیز یاد نمی گیرد.


1x1.trans ترس از اشتباه کردن


5) کسی شایسته آزادی است که بر هوس های خود مسلط شود- “گوته”


786

قبل از هر چیز باید یاداوری کنم که آوردن این مطلب در این صفحه صرفا به دلیل نو بودن و تازگی آنهاست و نمایانگر هیچگونه تایید مستقیم و یا حتی ضمن صاحب این وبلاگ نیست. این نوع نگاه نسبت به مسئله مک فارلین تا به امروز در رسانه ها به صورت علنی وشفاف بیان نشده است. لذا صحبتهای محمد خامنه ای در این گفتگو و حتی جزئیات آن از اهمیت فوق العاده برخوردار است، حداقل به عنوان یک نوع نگاه و زاویه دید جدید نسبت به مسئله مک فارلین.


                                           خوانشی از ماجرای مک فارلین که مطمئنا تا به حال نشنیده اید

گفت و گوی صریحی با آیت الله سیدمحمد خامنه ای داشته ایم که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید

رازگشایی از سفر «مک فارلین» به ایران

این گفت وگو پس از آن انجام شد که مجله ای به نام «رمز عبور» در شماره های پیشین اش، روایتی شنیده نشده از وقایع سیاسی دهه ۶۰ ارائه دارد و این روایت مورد توجه سید محمد خامنه ای قرار گرفته بود. وی پس از پیگیری های فراوان، راضی به مصاحبه شد و تأکید داشت که این اظهارات را نه از منظر سیاسی، بلکه به دلیل ثبت آن در تاریخ و ضرورت ارائه نسخه ای واقعی و شفاف از حوادث آن روزها، بیان می دارد. وی تأکید می کند حرف ها و مستندات بسیار دیگری نیز دارد که اگر ضرورت ایجاب کند، آنها را نیز بازگو خواهد کرد.

 

ریشه های تمایل {حواشی} آقای هاشمی رفسنجانی برای ارتباط با امریکا از ابتدای پیروزی انقلاب چه بود؟

این موضوع ریشه عمیقی دارد و به نگاه آمریکا به نظام و انقلاب اسلامی برمی گردد، وقوع انقلاب اسلامی ایران برای غرب استکباری واقعه باورنکردنی و سنگین و گیج کننده بود. آمریکا به سبب سیاست غلط، نزدیک بین و عجولی که دارد بلافاصله برای براندازی انقلاب و نظام دست به کار شد. اول طرح کودتای ۲۲ بهمن ۵۷ بود که عمل نکرد. بعد از آن بر سیاست مقابله سریع و نابودکننده انقلاب را پیش گرفت تا قبل از آن که موج انقلاب اسلامی ایران به ملل دیگر برسد آن را کسب کنند و مثل مصر چند سال گذشته، آن را به حال اول و بدتر از آن درآورند.

 

پس از آنکه با عنایت الهی طرح های آمریکا با شکست روبه رو شد، امید به نفوذی های خود در ایران بستند که بیشتر آنها در آن زمان در نهضت آزادی و جبهه ملی بودند. هوشیاری امام و عزم ملت مسلمان ایران باعث شد که گرچه قدری دیر شده بود ولی امام خمینی (ره) مهدی بازرگان را به کناری بگذارد و نهضت آزادی را که برای اسارت دوباره ملت نقشه ریخته بود، ابطال و برکنار کند.

امید بعد آمریکا به منافقین و بنی صدر بود که آنهم به شکست انجامید. در این بین و در تمام مدت، توجه اتاق فکر سیاست خارجی آمریکا و گروه صهیونیستی پشت سر آن، به راه دیگری هم بود، اول آنکه اگر شد امام را مستقیم یا غیر مستقیم از بین ببرند و شخصی مناسب و مورد قبول خود را نصب کنند و از آن راه به تدریج انقلاب را به تحلیل ببرند و ساقط کنند و اگر نشد با توجه به بیماری قلبی امام و امکان وقوع رحلت امام با صبر و تأمل به فکر جانشین امام باشند.


تصمیم سرنوشت‌ساز در 6 فروردین+ تصاویر

این فکر از اول انقلاب هم وجود داشت و شهید کردن شهید مطهری بر همین اساس بود چون به طور طبیعی همه آگاهان می دانستند که جانشین امام یا شهید مطهری یا آقای منتظری و یا آقای بهشتی است و دشمن فکر می کرد در صورتی که راهی با توافق با آنها پیدا نشود باید آنها را از سر راه برداشت، پس از شهادت استاد مطهری نگاه به سمت این ۲ نفر دیگر رفت. آقای منتظری شخصاً دست دوستی با آمریکا نمی داد ولی در اطراف او کسانی بودند که با ساواک سابقه همکاری داشتند و به آمریکا ندای همکاری داده بودند. مرحوم شهید بهشتی هم ... باز مردی دشوار و علی رغم ظاهری لیبرالیستی، متدین و به انقلاب وفادار بود. و خودش را به غرب نمی فروخت و شهادت او نشان داد که اولاً از همکاری با وی مأیوس بودند ثانیاً مانع توجه و کار کردن آنها روی دیگران از جمله شیخ اکبر هاشمی می شد که آمریکا در گوشه چشم او را هم نامزد کرده بود و بخوبی نقاط ضعف او را می دانست. بنابراین گزینه مورد نظر فقط هاشمی و بیت مرحوم منتظری بود. چون آمریکا طبق معمول همواره بیش از یک گزینه و نامزد را در نظر می گیرد و مستقلاً و بدون اطلاع دیگری روی او مطالعه می کند، همانطور که امروز هم یکی از دلایل وقوع سفر مک فارلین به ایران و میهمان هاشمی شدن او و بعد از آن افشای آن توسط بیت منتظری همین رقابت پنهانی بیت منتظری و حواشی هاشمی بر سر تماس و معامله و حتی قرارداد با آمریکا و اقمار او بود

22 590x440 تصاویر شهید بهشتی به مناسبت هفتم تیر ماه.


یعنی سفر مک فارلین را بیت منتظری قاپیدن آمریکا توسط رقیب می دانستند و لذا پته هاشمی را بر آب زدند تا به تصور آنها از طرف امام مطرود و منزوی و حتی محاکمه و رسوا شود و خودشان در مقام طرف معامله با آمریکا باقی بمانند. ..

 

چرا مک فارلین و هیأت همراه به تهران سفر کردند، تحلیل آمریکاییها از این سفر چه بود؟

{حواشی} هاشمی از مدتها پیش با آمریکا ارتباط داشتند مثلاً کنگرلو مشاور سیاسی میرحسین یکی از آنها بود. اقوام نزدیک هاشمی هم به اروپا در رفت و آمد بودند. اصل ارتباط هاشمی و اطرافیانش با آمریکا از چند طریق بود، اولاً ساواکی فراری محکوم به اعدامی قربانی فر که نقش دلال اسلحه را بازی می کرد و طرف سازمانی او همان مشاور موسوی بود، دوم برادرزاده هاشمی که به بهانه تهیه اسلحه با قربانی فر آشنایی پیدا کرده بود و مورد توجه آمریکاییها و امید آنها به وساطت مستقیم قرار گرفته بود.


نهایتاً پس از مطالعات و بررسی هایی که دو طرف ایرانی و آمریکایی درباره نوعی توافق برای مدیریت آینده کشور کرده بودند، اصل توافق نهایی را که مهمترین قسمت روابط مذکور بود به همان ملاقات معروف مک فارلین معاون رئیس جمهور آمریکا با شخص اکبر هاشمی موکول کرده و برنامه سفر کاملاً محرمانه را تدوین و هتل اقامتگاه و امور امنیتی هم پیش بینی شده بود تمام این اقدامات از لحاظ ظاهری و به اصطلاح فیزیکی در پوشش معامله اسلحه و آزادسازی گروگان های آمریکایی در لبنان بود ولی عمق قضیه سری بود و فقط چند نفر اطلاع داشتند. تحلیل آمریکایی تثبیت آینده نفوذشان در ایران و به تحلیل بردن تدریجی نظام اسلامی و انقلابی بود و با این سفر می خواستند به موضع مطمئنی برسند.

 

در واقع ملاقات مهم و محرمانه مک فارلین، برای محکم کاری و قرارداد رسمی با طرف ایرانی بود و شاید به نظر آنها بیت منتظری مهره سوخته ای بود و گزینه هاشمی قطعی و تمام شده به نظرشان می رسید. هاشمی در ایران هم اطرافی یا اطرافیانی داشت که این ارتباط را در رقابت با بیت منتظری تقویت و تسریع می کردند و در مذاکرات تهران او را مترجم فیمابین معروف کردند و ارتباط او با ساواک در عراق را بیت منتظری قبلاً منتشر کرده و مدرک آن بطور گسترده در مجلس شورای اسلامی پخش کرده بودند که گویا با حمایت جریان رئیس مجلس ماست مالی شد. موضوع اصلی ملاقات مک فارلین و ریسک سفر او که اگر کشف می شد کاخ سفید و حزب متبوع رئیس جمهور آمریکا ریگان را سخت در فشار قرار می داد، موضوع حفظ آینده ایران بعد از امام موضوعی فوق سری بود که باید کاملاً محرمانه میماند و جز اصحاب سرّ، باید حتی کنگره آمریکا و همه مقامات ایرانی ـ چه رسد به مجلس و امام ـ هم بویی نمی بردند. در صورت قطعی شدن پیمان فیمابین، جان امام هم بیشتر به خطر می افتاد چون ممکن بود آمریکا عجولانه دست به جنایت دیگری بزند، همانطور که طرح ترور امام توسط قطب زاده یکی از آنها توطئه ها و از قرار شنیده ها ـ اصرار منافق نفوذی در ریاست جمهوری زمان مرحوم رجائی به نام کشمیری برای بردن کیف محرمانه به همراهی رجایی به ملاقات امام ـ که آقای سیداحمد خمینی اجازه بردن کیف بدون بازدید را نداده و جان امام را حفظ کرده بود ـ توطئه دیگر بود.


به هرحال، این ملاقات ها کاملاً حساب شده و امنیتی بود، مک فارلین با گذرنامه ایرلندی و با نام دروغی به ایران آمده بود. برای آنکه سفر او کشف نشود، به کمک یکی از همدستان آنها ...، او را بدون عبور از گذرگاه های رسمی مستقیماً به هتل برده بودند، بدون آنکه کسی حتی مأمورین حساس دولتی متوجه شوند. پس از یک جلسه مقدماتی، قاعدتاً خود هاشمی وارد مذاکره شده بود چون مسلماً شخص دوم آمریکا حاضر نبود پیام و هدایای خود را به کس دیگری غیر از مقام بالا (رئیس مجلس) بدهد گر چه به دروغ این ملاقات را منکر شدند و گفتند که مک فارلین از اینکه با مقامات عالیه روبرو نشده عصبانی بوده. ولی خود هاشمی در جلسه غیر رسمی مجلس (که ضبط شده) پس از بروز فضاحت موضوع هرگز نگفت که ملاقاتی نکرده است بلکه گفت: حیف نگذاشتند که کار به آخر برسد چون این کار یک «فتح الفتوح» بود. اما به دروغ ...وانمود کردند که مک فارلین بدون اطلاع دادن به ایرانیها سرخود و محرمانه به ایران آمده و هتل گرفته و آرزوی ملاقات با هاشمی را داشته ولی حسرت آن را به دلش گذاشته اند و ناامید از ایران رفته که ادعایی نامعقول و غیر قابل قبول بود. ... وانمود کردند که این هیأت بلند پایه آمریکایی خودسرانه و بدون اطلاع مقامات ایرانی به فرودگاه تهران و سپس هتل آمده اند و گذرنامه تقلبی داشته اند و حال آنکه در گزارش ها و مصاحبه های بعدی هاشمی و هیأت مربوط ایرانی با تمام تناقض هایی که در گفتارشان هست، به این موضوع اقرار دارند که حداقل از یک سال پیش ا زآن یعنی در سال ۱۳۶۴ این روابط برقرار بوده و ایرانی ها از خصوصیات سفر و حتی ساعت ورود آنها و اسامی واقعی افراد آمریکایی- اسرائیلی مطلع بوده اند و ... علم و اطلاع هیأت ایرانی به جعل گذرنامه و اقدام قضایی و جزایی نشدن مجرمین، گناه دیگر هیأت ایرانی است جرم جعل چند سال زندانی دارد. ... «گزارش خلاف» دادن مأمور دولتی هم جرم است که بایستی دنبال می شد. چه نیازی بود که شخص دوم آمریکا با آن همه ذلت و ترس و نگرانی و گذرنامه مجعول به تهران بیاید. دولت آمریکا با زیرکی برای پنهان کردن اصل منظور از سفر به سرعت خودش موضوع کونتراها را مطرح کرد تا مهره های آینده سوخته نشوند و فقط موضوع یک تخلف از ناحیه کاخ سفید در برابر کنگره باشد و با مختصر مجازات سیاسی فراموش شود. و به همین دلیل بود که مک فارلین در برابر محاکمه در استیضاح خود در کنگره از ارائه مدارک مذاکره خودداری کرد و گویا به دروغ مدعی شده بود که مدارک از بین برده شده، و حتی تظاهر به خودکشی کرد. امّا اصل قضیه دلالی سیاسی ... تمام نشد و شکل عوض کرد... البته آمریکا از خامی و بی تجربگی طرف ایرانی استفاده های موردی هم می کرد از جمله آزادسازی گروگان های آمریکایی در لبنان. طی ریاست جمهوری هم زمزمه مادام العمر کردن ریاست جمهوری برای هاشمی هم شروع شد...

 

سفر مک فارلین و هیأت مرکب آمریکایی- اسرائیلی به ایران کاملاً مخفی بود و کشف آن جرم بزرگی در چشم امام و مردم به حساب می آید و شاید اکبر هاشمی را برای همیشه از اهدافش دور می کرد به همین دلیل طبق اظهار خود هاشمی فقط چند نفر آنرا می دانستد که یکی از آنها کنگرلو مشاور سیاسی نخست وزیر موسوی بود گرچه به احتمالی خود موسوی در جریان نبود. البته بعد از رسوایی به سرعت به یکی دو نفر سربسته و تحت عنوان کشف راهی جدید برای تهیه اسلحه مطالبی گفته بودند تا ادعا کنند که موضوع سری نبوده ولی با وجود این، وقتی ما از وزیر خارجه به طور خصوصی پرسیدیم که آیا از این سفر سری اطلاع داشته؟ جواب داد که به هیچ وجه اطلاع نداشته است.

یعنی شخصی ... در روابط خارجی دست به ریسک بزرگی برای ایجاد رابطه صمیمی و خودمانی با دشمن انقلاب زده بود که مسئول ترین مقام های جمهوری اسلامی ایران از آن مطلقاً خبری نداشت و این اهمیت سرّی و محرمانه بودن آنرا می رساند و علت سرّی بودن آن هم معلوم بود.


چرا {حواشی} مهدی هاشمی معدوم ماجرای سفر مک فارلین را افشا کرد؟

به علت افشاگری سید مهدی هاشمی اشاره کردم و نتیجه تعارض و جنگ پنهانی بیت آقای منتظری و باند اکبر هاشمی رفسنجانی و لو رفتن سفر مک فارلین به طرفیت هاشمی که از طرف سیدمهدی هاشمی انجام شده بود، انتقام از او ... بیت آقای منتظری را از دور سیاست خارج می کرد. روابط سری و نزاع اخیر این دو باند سابقه زیادی داشت. در اوایل که قرار جانشینی آقای منتظری در میان بود {حواشی} هاشمی و افرادی در جماران طمع داشتند که به این وسیله به اهدافشان برسند و با نام منتظری و رهبری او نفوذ و جایگاه خود را حفظ کنند ولی پس از مدتی متوجه شدند که سیدمهدی هاشمی و باند بیت منتظری حصاری دور او کشیده اند و کسی را در آن مجموعه راه نخواهند داد، وضع برگشت و حمله به سیدمهدی هاشمی شروع شد و موضوع قتل و شهادت مرحوم 2شمس آبادی و نگهداری اسلحه قاچاق و مانند اینها را مطرح کردند و ... 

 

شما از چه زمانی وارد این مسأله شدید و زمانی که ۸ نماینده از آقای ولایتی سوال پرسیدند چه اطلاعاتی داشتند؟ دلیل سخنان امام خمینی که منجر به پس گرفتن سوالات شد، چه بود؟ 

من در آن ایام به حوزه انتخابیه خودم رفته بودم وقتی برگشتم این موضوع را شنیدم. ابتدا باور نمی کردم ... بلافاصله به تحقیق پرداختم و موضوع مسلم شد بیشتر نمایندگان دلسوز هم ناراحت بودند ولی اقدامی نکرده بودند.

من شخصا طبق وظیفه خودم نامه ای با طرح یک سؤال کلّی به وزیر خارجه نوشتم دو نفر از دوستان هم مایل به امضا شدند. این موضوع باعث دستپاچگی رئیس مجلس و ... شده بودند و با مشورت کسانی در جماران و دولت، ... سؤالاتی را که امام را عصبانی و ناراحت می کردند تهیه و به زور و اصرار برای امضا به دست افرادی داده بودند که به هشت نفر معروف شدند. پیش من هم آوردند من قبول نکردم که آن را امضا کنم ولی خیلی اصرار کردند که شما فقط یک امضا دارید اینجا ۷ امضا هست همه را یک کاسه بکنید بهتر است. از دو نفر دیگر هم امضا گرفته بودند.

 

من در آن شدت ناراحتی که از آن موضوع داشتم (که در واقع افتضاح ایران بود نه آمریکا ولی آنرا وارونه جلوه دادند) قهراً امضا کردم و به دام آنها افتادم. شیاطین بلافاصله آنرا به ضمیمه پیش فرض های دیگری، ...امام هم در یک سخنرانی به امضا کننده ها حمله شدید کردند و کار آنها را بدتر از کار اسرائیل دانستند.

 

وقتی من سخنرانی امام را شنیدم در منزل بودم بجای آنکه ناراحت شوم ،سجده شکر بجا آوردم و گفتم خدا را شکر که امام بار مسئولیت را بعد از این از دوش ما برداشت...

 

از قضا آن روز در صحن مجلس طرح سؤال از قوه قضائیه مطرح بود و من یکی از سخنرانان و اولین سخنران موافق طرح بودم. منشی وقتی طرح را مطرح کرد و گفت آقای خامنه ای موافق اول صحبت کنند، رئیس مجلس که شاید باور نمی کرد من در مجلس آن روز شرکت کنم و مرا هم ندیده بود ،گفت: آقای خامنه ای نیامده! منشی گفت: ایشان حضور دارند و من مشغول دفاع از طرح شدم.

 

هاشمی در این باره در سایت شخصی خودش با عبارت تحقیر آمیزی نوشته که آنروز «محمد خامنه ای» بدون آقا و سید و القاب رایج، خیلی ترسیده بود! گوینده این ادعا باید اینقدر شعور داشته باشد که کسی که ترسیده باشد آن گونه اول وقت به مجلس نمی آید و اولین نفر از طرحی که عنوان خطرناک «سؤال از قوه قضائیه» را دارد، دفاع نمی کند.

 

...دلیل آنکه سؤالی را پس گرفتیم هم، نوعی احترام به اعتراض حضرت امام بود و هم نشان دادن مظلومیت این ۸ نفر که با وجود ابراز غیرت ملی و اسلامی و انجام وظیفه در قالب قانون اساسی و قوانین دیگر، ...توده مردم هم هر جا به ما می رسیدند در مساجد و نماز جمعه به ما دلداری می دادند و ابراز حمایت می کردند، هیچکس جز معدود {حواشی}هاشمی و ... به ما ۸ نفر توهین نکرد و هدف آنها نه فقط ۸ نفر بلکه به جناح معروف به ۹۹ نفر مخالف موسوی بود و حتی کار به حمله به روزنامه رسالت و بازاریان رسید. همیشه تهمت طرفداری از مالکین و خوانین به این جماعت می زدند.

 

غیر از این فشار مصنوعی فحاشان ...و امثال آنها، هیچ فشاری به ما نرسید بلکه همان طور که گفتم جوّ سیاسی جامعه همه به نفع ما و خط امام بود و خط چپ که ادعای مخالفت با آمریکا و لیبرالها را داشتند، مفتضح شده بودند که در جناح طرفداران آمریکا قرار گرفته اند و به دروغ شعار میدهند.

 

اگر صلاح میدانید درباره ماجرای ۹۹ نفر و رای منفی تان به نخست وزیری میر حسین موسوی هم بفرمایید.

درباره ماجرای ۹۹ نفر نماینده مجلس که به نخست وزیری میرحسین موسوی در دور دوم نخست وزیریش رأی ندادند من قبلاً مطالبی گفته ام، حاصل موضوع این بود که رئیس جمهور وقت (آقای خامنه ای) با آن که در دوره اول ریاست قوه مجریه خود با علاقه و اصرار میرحسین موسوی را برای نخست وزیری انتخاب کرده بود ولی در دو سال اخیر آن دوره حرکات و اقداماتی سیاسی و اجتماعی و اداری از طرف موسوی پدید آمد که رئیس جمهور وقت احساس خطر برای نظام کرده و اندک اندک به این نتیجه رسیده بود که در دوره دوم او را انتخاب نکنند. موسوی با هاشمی و بخش هایی از جماران از جمله فرزند امام ارتباطاتی مستقیم و مؤثر ایجاد کرده بود و به محض اطلاع از نظر آقای خامنه ای به آنها متوسل شده بود که امام را واسطه قرار دهند و در نتیجه امام خمینی بدون آنکه دستور و امر شرعی یا قانونی بکند، برای حفظ مصلحت فرضی اظهار میل کرده بودند که موسوی بماند، گفته شد که به امام گفته بودند اگر موسوی نخست وزیر نشود در جبهه جنگ خلل وارد میشود و مدافعان جنگ طرفدار موسوی هستند.

 

از این تمایل اخلاقی امام، غوغایی بزرگ بر پا کردند و در مجلس اقلیت طرفدار هاشمی و موسوی آن را چماقی ساختند تا نمایندگان را مرعوب کنند. عده ای از نمایندگان واقعاً به عدم صداقت و صلاحیت میرحسین موسوی و دروغ بودن تأثیر او در جبهه جنگ و روحیه سربازان علم داشتند، عده ای هم مردّد شده بودند. نتیجه تردیدهای نمایندگان این شد که عده ای ،۹۹ نفر وظیفه خود را در این دانستند که به وی رأی ندهند با آنکه مرید و عاشق امام بودند ولی فریب اطرافیان و طرفداران موسوی را هم می دانستند.

 

خود من تا صبح روز رأی گیری در یک بن بست و برسر یک دو راهی قرار گرفته بودم از طرفی حقیقت امر و دروغی را که به امام گفته بودند می دانستم و از طرفی ... جرات به رأی مخالفت پیدا نمی کردم. اما اول صبح قبل از حرکت از منزل به خودم جنبیدم و تصمیم گرفتم دل یکدله کنم مخصوصاً عده زیادی از نمایندگان درباره رأیی که می خواستند بدهند همیشه با من مشورت می کردند و من باید برای آنها جواب داشتم، این بود که قرآن را برداشتم و استخاره کردم و جواب عجیبی آمد که تکلیف مرا روشن کرد. آخر آیه آمده بود که «حُرمَّت ذلک علی المؤمنین!» وقتی به مجلس وارد شدم بسیاری از نمایندگان که از نظر و رأی من پرسش می کردند گفتم که قطعاً رأی نخواهم داد، نتیجه رأی مجلس امضای نخست وزیری میرحسین موسوی شد منهای ۹۹ نفر که رأی نداده بودند و بعدها هم امام با هوشیاری به عمق قضایا پی برده بود و شخص رئیس جمهور (آقای خامنه ای) هم بعدها گفته بود که ایشان هم نفر صدم بوده است.

 

انتخاب میرحسین در دوره دوم وزر و وبالی است که دامن همه را گرفت ...یک نمونه و مصداق آن تحمیل پذیرش قطعنامه ضد جنگ به امام و امّت و کمک به صدام و به سیاست آمریکا بود.

 

تحلیل کلان شما از این ماجرا پس از گذشت نزدیک به ۳۰ سال چیست و آیا ماجرای مک فارلین برای امروز، مخصوصاً اکنون که درگیر مذاکرات هسته ای هستیم درسی دارد؟

 

ماجرای ارتباط به ظاهر کاخ سفید با {حواشی}هاشمی، در واقع فقط ارتباط رئیس جمهور وقت آمریکا با ایرانیها نبود بلکه حکومت در سایه و مدیران سیاست آمریکا که بیشترشان صهیونیست هستند دنبال آن بودند و هستند. یعنی با تغییر رئیس جمهوری آمریکا، آن سیاست از بین نرفت و به صورت های مختلف، از جمله کارگزاران ـ اصلاح طلبان و امثال آنها ـ خودش را نشان داد و فتنه ۸۸ و فتنه آزمایشی سال ۷۸ هم از جلوه های همان سیاست بوده است.


طرح مسأله خرید اسلحه از آمریکا، برای اداره جنگ یکی از سیاست های طرف ایرانی بود و مسأله کمک به کونتراهای ضد ساندنیست از سیاست های طرف آمریکایی، و هر دو هدف اصلی مشترک را در پوشش قابل قبول و باورکردنی این دو بهانه دنبال می کردند. دلایل و قراینی بر این حقیقت همیشه وجود داشته و گاه گاه تکرار می شود. حضور فعال و به اصطلاح تکیه گاه شدن هاشمی در همه وقایعی مثل فتنه سال ۸۸ و قبل از آن و عدم انصراف او از پیگیری رسیدن به رهبری نظام و دفاع از اهداف و منافع آمریکا در نقل قول های دروغ از امام و اصرارهای چند ساله او در اتمام جنگ و باصطلاح نوشاندن جام زهر قطعنامه منحوس به امام و دیگر گفته ها و مصاحبه های مشابه دیگر و مخصوصاً روابط مستحکم دیپلماتیک و سیاسی با سعودی های خصم لدود ایران و شیعه، همه قراین و دلایلی عقل پسند بر وجود رابطه پنهانی و اصرار آمریکا بر به قدرت رساندن این شخص است.

 

این ماجرای به ظاهر شکست خورده و فراموش شده، یک برنامه و سیاست دائمی آمریکاست و در هر مقطعی به صورتی خاص ظاهر و عمل میشود و در ایران هم از طرف افراد سست عنصر و وطن فروش همیشه استعداد همبستگی با آمریکا وجود داشته و خواهد داشت، بنابراین در همه مقاطع سیاسی باید منتظر نوعی نزدیکی با آمریکا و خیانت به ضرر ملت و نظام از طرف برخی افراد طرفدار تماس با آمریکا بود.

منبع: رمز عبور