پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۰۶ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

786

در این 66 سال زندگی

ژان ژاک روسو در روز ۲۸ ژوئن سال ۱۷۱۲ در ژنو به دنیا آمد. اندیشه‌های او در زمینه‌های سیاسی، ادبی و تربیتی، تأثیر بزرگی بر معاصران گذاشت.روسو واپسین سال‌های حیاتش را در روستایی در حومه پاریس، با آرامش گذراند و به نگارش زندگانی شخصی و عاطفی خود پرداخت. او سرانجام در روز ۲ ژوئیه ۱۷۷۸ به علت سکته مغزی، در منزل خود در نزدیکی پاریس چشم از جهان فروبست.


«ژان ژاک» اندکی پس از تولد مادر خود را از دست داد و اقوامش از او پرستاری کردند. پدرش ساعت ساز بود و تا ده سالگی از او مواظبت می کرد و کتاب های زیادی را برای مطالعه در اختیار وی می گذاشت تا  قوای عقلی و فکری او پرورش یابد. «روسو» علاقه زیادی به کتاب «زندگی مردان بزرگ» اثر «پلوتارک» داشت. پس از چندی پدر روسو در اثر زد و خورد با یک شخص ناشناس از «ژنو» گریخت و پسرش «ژان ژاک» 10 ساله را به برادر خود که مردی عیاش بود سپرد. این عمو  تربیت برادرزاده را به کشیشی موسوم به «لامبرسیه» در قریه «بسی» محول کرد و «ژان ژاک» در آن قریه بود که با طبیعت مأنوس گردید و خصایص روحی او یعنی عشق به طبیعت و درخت و سبزه و صحرا تجلی کرد. پس از تحصیلات ابتدایی و بازگشت به «ژنو» ، شاگرد یک عریضه نویس دادگستری شد. در آوریل 1725 پس از چند هفته منشی گری شاگرد یک گراورساز شد و سه سال نزد او کار کرد اما چون استادش او راکتک می زد، در 14 مارس 1728 از «ژنو» فرار کرد.

در سال ۱۷۳۹ اولین کتاب خود را در وصف دهکده‌ای که در آن زندگی می‌کرد نوشت.در سال ۱۷۴۹، روسو با دیگر فیلسوفان عصر روشنگری همراه شد و به نوشتن مقالاتی در رابطه با موسیقی در آنسیکلوپدی پرداخت. او با شرکت و برنده شدن در مسابقهٔ آکادمی دیژون در سال ۱۷۵۰ و نوشتن نخستین رساله خود در پاسخ به سؤال ««آیا بسط، توسعه و استقرار علوم و هنر موجب اصلاح اخلاق مردم است یا خیر؟»»، که برنده جایزه اول این آکادمی شد، شهرت یافت. به علت اندیشه‌های احساساتی و نو روسو، کم‌کم موجی از انتقاد و تمسخر از طرف روشن‌فکران و فیلسوفان این عصر همچون ولتر، دیدرو و دالامبر برخاست.

Allan Ramsay 003.jpg

در سال ۱۷۶۱، رمان «رمانتیک» (این صفت حدود یک قرن بعد به سبک روسو داده شد) الوئیز جدید یا ژولی را با موفقیت منتشر کرد. پس از آن، قرارداد اجتماعی و امیل را در سال ۱۷۶۲ نوشت. این دو اثر خشم پارلمان فرانسه و نیز هلند را برانگیخت، و حتی در ژنو و برن نیز ممنوع شد. امیل در ژنو در برابر جمع عموم پاره و آتش زده شد، و روسو به ناچار شبانه به نوشاتل گریخت و تحت حمایت فریدریک دوم (کبیر) پادشاه پروس درآمد. خشم مردم روسو را ناگزیر به فرار دوباره کرد و در سال ۱۷۶۵ به انگلستان روی آورد و نزد دیوید هیوم(به انگلیسی: David Hume)، نویسنده و فیلسوف انگلیسی پناه یافت. او در انگلستان نوشتن اتوبیوگرافی خود، اعترافات را آغاز نمود.انزوا، آوارگی و زندگی پر فشار روح و روان او را چنان پریشان کردند که روسو را تا مرز جنون پیش بردند، و او تا پایان زندگی خود دچار اختلالات مازوخیستی و پارانویا بود، به طوری که فکر می‌کرد همه علیه او توطئه می‌کنند.
روسو در سال ۱۷۷۰ با شرط عدم انتشار کتاب اجازه یافت تا به فرانسه بازگردد.


(مقبره ی روسو درپاریس)

کتابهای ژان ژاک روسو:
امیل - نا مه های اخلاقی- گفتار درباره ی منشاء نابرابری میان انسانها - قرارداد اجتماعی -غیب گوی روستا

786

ژان ژآک روسو میگه:


ایمان داشتن به توانایی های خویش ، نیمی از موفقیت و کامیابی است .


میتوان حقیقتی را دوست نداشت ، اما نمیتوان منکر آن شد.


حقیقت تلخ امروز


مردم بدون عشق کورانی هستند که به هیچ وجه به منزل نخواهند رسید.



بزرگترین تفاوت انسان و حیوان ،فهم و اندیشه نیست ،بلکه اراده و اختیار اوست.


افراد سست اراده همیشه منتظر معجزه ها و رویدادهای شگفت انگیزند اما افراد قوی ، خود آفریننده معجزه ها و رویدادهای شگفت انگیزند.

axj

786


می کشیم

خیلی ها بعد از دیدن این کلیپ تصویری نظرشون نسبت به این خواننده عوض شد یعنی یه جورایی از سبک این آهنگ خوششون نیومده بود اما من فکر می کنم حامد زمانی با این کلیپ تصویری ثابت کرد که مخاطب خودش رو خوب میشناسه خلا های موجود رو تشخیص میده و متناسب با اون عمل می کنه درسته که شعر این کار ایراد وزنی داره و خواننده سعی کرده اون رو با آهنگ پر کنه درسته که شاید صد درصد استاندارد نباشه و نقطه ضعف داشته باشه اما با همه ی اینا حتما این کلیپ رو از طریق این لینک دانلود کنید و نگاه کنید نگاه کردنش خالی از لطف نیست

http://www.takmelody.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%BE-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D9%85.htmll

% دانلود آهنگ جدید حامد زمانی به نام میکشیم

متن شعر:

میکشیم ، میکشیم ، میکشیم

ما به کشتن و شکستن و دریدن خوشیم

میکشیم ، میکشیم ، میکشیم

ما به کشتن و شکستن و دریدن خوشیم

توی خشکی توی کشتی توی کوچه توی خونه میکشیم

حقمونه میکشیم دونه دونه دونه دونه میکشیم

دنیا امنه و امانه میکشیم

توی غزه و اریحا میکشیم

توی صبرا و شتیلا میکشیم

ما به کشتن و شکستن و دریدن و بریدن خوشیم

میکشیم ، میکشیم ، میکشیم

توی غزه و اریحا میکشیم

توی صبرا و شتیلا میکشیم

ما به کشتن و شکستن و دریدن و بریدن خوشیم

میکشیم ، میکشیم ، میکشیم

کی به کیه چی به چیه کی به فکر این چیزاست

بی بی سی با ماست سی ان ان با ماست

ما خبر داریم حقوق بشر چرنده میکشیم

در کمال خونسردی و با خنده میکشیم

سازمان ملل کیلویی چنده میکشیم

در کمال خونسردی و با خنده میکشیم

ما خبر داریم حقوق بشر چرنده میکشیم

میکشیم ، میکشیم ، میکشیم

دنیا چشم گذاشته تا موشک قایم کنیم

دست قلم کنیم پاها قلم کنیم

کی به فکر اینه کی قاتله کی جانیه

چشم دوربینا به جام جهانیه

واقعا که خوب جهانیه

راستی کی باید می برد کاپ قهرمانی رو

پپ گواردیولا یا خوزه لوییز مورینیو

جنب دروازه ها میدن عدس پلو

عدس پلو

توی غزه و اریحا میکشیم

توی صبرا و شتیلا میکشیم

ما به کشتن و شکستن و دریدن و بریدن خوشیم

میکشیم ، میکشیم ، میکشیم

توی غزه و اریحا میکشیم

توی صبرا و شتیلا میکشیم

ما به کشتن و شکستن و دریدن و بریدن خوشیم

میکشیم ، میکشیم ، میکشیم

786

 

/صدای امید/

سلام

اگر الان شما توی غزه زندگی می کردین و 1400نفر از هموطن هاتون ظرف بیست و چند  روز برای عقده گشایی یک کشور همسایه رو از دست میدادید.

چشم امیدتون به سایر کشورها و نهاد های بین المملی می موند که مگه میشه یه گوشه ی دنیا با وجود این همه رسانه این همه انسان بی گناه رو با مظلومیت کامل، بخاطر هیچ چیز بکشند و کسی هم صداش در نیاد.

بعد که از همه ی اینا ناامید میشدین همچین پیامی رو از قول کسی که به زعم کارشناسان و تحلیل گران داخلی و خارجی قوی ترین ژنرال در خاورمیانه هست میشنیدین چه حسی بهتون دست می داد.

من امروز یه بار دیگه به ایرانی بودنم با وجود تمام مشکلاتی که تو کشورمون هست افتخار کردم.

 

 

متن کامل پیام مهم فرمانده نیروی قدس سپاه درخصوص فلسطین

 

خلع سلاح مقاومت وهمی است که محقق نمی‌شود/ جام خشم را بر سر صهیونیست‌ها می‌ریزیم/ زمین و آسمان و دریا باید برای آنها تبدیل به جهنم شود

سرلشکر سلیمانی در پیام مهمی بر مسلح ماندن مقاومت فلسطینی تاکید کرد و گفت: تمام جهان بداند که خلع سلاح مقاومت، جوسازی باطلی است؛ وهمی است که محقق نمی شود.


سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران روز گذشته در پیام مهمی به موضوع این روزهای غزه و تاکید بر مسلح ماندن مقاومت فلسطینی در برابر تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی پرداخت که متن کامل این پیام مهم به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

أّلا تقاتلون قوماً نکثوا أیمانهم وهموا بإخراج الرسول وهم بدؤوکم أول مرة أتخشونهم فالله أحق أن تخشوه ان کنتم مؤمنین..(سوره مبارکه التوبة 13(

عزیران فلسطین، تمامی فلسطین و در غزه پایمرد و مقاوم...

سلام بر شما از قلب و رحمت و برکات پرودگار بلند مرتبه.

ای کسانی که در این لحظات باشکوه از تاریخ امت و آزادگی انسانیت، زیباترین نشانه های مقاومت و مقابله با دشمنی ستمکارانه بر ملت فلسطینی قهرمان ما را درغزه می نویسید...

ای کسانی که به دشمن اشغالگر و توطئه گران همراه او از دور و نزدیک درس مبارزطلبی و مبارزه برای حق و کرامت را می دهید.

جهاد و شهادت

فلسطین آن قلب تپنده ای است که خون را در رگ های بشریت جاری می‌کند تا به انسانیت حیاتی جدید را در هر زمان تقدیم کند.

فلسطین به جهان سعادت را هدیه می کند و با خون فرزندان و کودکان مظلومش خوشه های آزادی و آزادگی را آبیاری می کند، وجدان ها را تکان می دهد و ملت ها را از خواب عمیق خود بیدار می کند.

فلسطین در این برهه از زمان، حد فاصل بین حق و باطل، ستم و عدالت و ظالم و مظلوم است.

فلسطین آتشفشانی الهی است که نمی توان آن را جز با نابودی اشغالگر غاصب خاموش کرد.

سلام خدا بر این زنان و مردان محکم و مقاوم که پرچم انسانیت پاک و مطهر را بالا بردند و با پایمردی شان، رایت اسلام را بر فراز نشاندند.

رحمت و غفران خدا بر شهدا؛ شهدای فلسطین و مقاومت.

سلام بر فرماندهان مقاومت که نام های خود را با حروف شرف در تاریخ فلسطین ثبت کردند؛ فرماندهانی که سازش نمی پذیرند و در برابر فشارهای تسلیم و توطئه های تسلیم پذیری، عقب نشینی نمی کنند.

سلام بر برادران من، سران سیاسی حماس و جهاد اسلامی و همه گروه های مقاومت...

سلام و درود به فرماندهان و مقاومان در گردان های قسام، گروهان های قدس، ابوعلی مصطفی، شهدای الاقصی و تیپ ناصر صلاح الدین و همه مجاهدان و جنبش های مقاومت در روی زمین.

منظره‌های دردناک فلسطین قلب‌های ما را خون می‌کند و سینه‌هامان را اندوه شدید در بر می‌گیرد؛ اندوهی که در جوهره خود خشم عمیق را دارد؛ خشمی که جام آن در زمانی مناسب بر سر صهیونیست‌های جنایتکار خواهد ریخت.

لعنت خدا بر آنکه بر شما ستم کرد و می‌کند...


لعنت خدا بر هر ظالمی که از این رژیم جنایتکار دفاع کرد و می‌کند؛ از آن حمایت کرد و می‌کند و به ویژه در رأس این ستم جهانی، آمریکا...


ملاقات پنهانی کلینتون با اوباما در کاخ سفید

لعنت خدا بر هر کس که راه های امدادرسانی را به روی شما بست و با صهیونیست ها در جنایت هایشان شریک شد.

لعنت خدا بر هر کس که اندوه شما و تلخکامی تان را می بیند و با سکوت بزدلانه اجازه قتل ملت مظلومتان را می دهد.


تمام جهان بداند که خلع سلاح مقاومت، جوسازی باطلی است؛ وهمی است که محقق نمی شود؛ رویاهایی که در بیداری تعبیر نمی شوند و آرزوهایی که به گورها برده خواهند شد.

ما در محضر خدای عزوجل، با شهدا عهد می‌بندیم که بر عهد خود پایبند بمانیم و دگرگونه نشویم؛ همانگونه که بودیم و هستیم به تکلیف دینی خود در حمایت از مقاومت عمل کنیم؛ ما تأکید می کنیم که در اصرار برای پیروزی مقاومت و بالابردن آن تا پیروزی ادامه خواهیم داد تا اینکه زمین و آسمان و دریا برای صهیونیست ها تبدیل به جهنم شود و قاتلان و مزدوران بدانند که حتی یک لحظه هم از دفاع از مقاومت، حمایت آن و پشتیبانی ملت فلسطین دست برنخواهیم داشت و تردیدی در این امر نخواهیم کرد.

به همه یادآوری می کنیم که ما عاشقان شهادتیم و شهادت در راه فلسطین و در مسیر قدس، آرزویی برای هر مسلمان شریف است و بلکه آزادگان به این امر افتخار می‌کنند.

در این لحظه مهم در تاریخ امت مان، می گوییم و همه براداران را توصیه می کنیم که تفنگ و سلاح و خون و کرامت خود را در دفاع از انسانیت و اسلام که در فلسطین خلاصه شده است، به کار گیرند؛ به جای اینکه با یکدیگر بجنگند، جنگی که دشمنان را شاد می کند و توان ها (در جبهه خودی) را می‌زداید.

وحدت برای فلسطین، دشمنان را دچار وحشت و تمام جهان را برای غاصبان آن ناامن می‌کند.

سربلندی، اعتلا، پیروزی و توفیق الهی برای همه زنان و مردان مجاهد و مقاوم و شجاع و صبور در راه فلسطین عزیز آرزو دارم.

واقتلوهم من حیث ثقفتموهم وأخرجوهم من حیث أخرجوکم (البقرة 191(

قاتلوهم یعدبهم الله بأیدیکم ویخزهم وینصرکم علیهم ویشف صدور قوم مؤمنین(التوبة 14(

 

افسران -  هشدار سردار قاسم سلیمانی، سرباز فداکار امام خامنه ای، به غرب منتشر شد:

اظهار نظر این سردار ایرانی قبلا هم سرنوشت یک رویداد نظامی دیگر را به هم زده. فرماندهان آمریکایی و سربازانشان این جملات را هیچ وقت از خاطر نخواهند برد که:

«هر چتربازی که قرار است از هواپیما هلی برن شود،

هر تفنگداری که قرار است از ناوها پیاده شود،

هر کماندویی که قرار است از با نفربر وارد شود،

یادش باشد که قبلاً تابوتش را سفارش داده باشد،

شامات (سوریه) خط قرمز انقلاب اسلامی است،

همان جایی که می‌تواند معراج ما و گورستان شما باشد.»


اما قاسم سلیمانی واقعا کیست؟


گزارش تلویزیون چین از سردار سلیمانی + فیلم

چرا قاسم سلیمانی خطرناک ترین مرد سال از نگاه آمریکاست؟

 هر قدر او آرام و بی‌سر و صدا می‌رود و می‌آید و کار‌هایش را انجام می‌دهد، بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی در مورد او، خیلی خبر‌ها هست. آن‌ها از او و سپاه تحت امرش می‌ترسند و همین ترس سرآغاز خبرهای بعدی است، آن‌ها او را تروریست می‌خوانند، بار‌ها و بار‌ها تحریمش می‌کنند، به او اتهام دخالت در امور سایر کشور‌ها را می‌زنند، او را فردی بسیار قدرتمند در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در خاورمیانه توصیف می‌کنند، او را متهم پرونده ترور رفیق حریری می‌دانند و سرانجام آنکه، آن‌ها در کنگره امریکا، صریحاً و رسماً پیشنهاد ترور او را می‌دهند! شاید این همه تعارضات رفتاری و گفتاری برای قاسم سلیمانی تعجبی هم نداشته باشد.

 و این البته همه آن چیزی نیست که در مورد او گفته می‌شود. روزنامه انگلیسی گاردین در مورد قاسم سلیمانی می‌نویسد: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی با هوش می‌دانند. بسیاری از مقامات امریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن سلیمانی کرده‌اند، می‌گویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شده‌اند».

 شاید از سر همین بهت است که یکی از مقامات بلندپایه ارتش امریکا عاجزانه می‌گوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه می‌خواهد؟»

 

  

 

از رابر تا بغداد

 سردار سلیمانی متولد اسفند ۱۳۳۶است. روستای کوهستانی و دورافتاده رابُر در استان کرمان در جنوب شرقی ایران زادگاه اوست که ساختاری طایفه‌ای دارد. شاید همین ویژگی و شناخت یگانه او یکی از دلایل اصلی انتخابش برای فرماندهی نیروی قدس بوده است.وی در ۱۲سالگی، پس از پایان تحصیـلات دوره پنج ساله دبستان، روستای رابُر را ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد و به عنوان پیمانکار در سازمان آب مشغول به کار شد و در‌‌ همان سال‌ها نیز فعالیت‌های انقلابی خود را شروع کرد.

 بنا به گفته خودش، وی پس از پیروزی انقلاب، در عین ادامه کار در سازمان آب کرمان، به عضویت مجموعه «سپاه افتخاری» که به وسیله پدر شهید قاضی تاسیس شده بود، درآمد.با شروع جنگ، وی راهی جبهه شد و کمی بعد، این جوان بسیجی فرمانده بسیجی‌های هم‌ولایتی‌اش شد و سپس لشکری از همین بسیجی‌های آفتاب سوخته کویر تشکیل داد که لشکر ۴۱ثارالله نام گرفت.با پایان جنگ، لشکر ۴۱ثارالله به فرماندهی سردار سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی کشور هدایت می‌شدند.مردم سیستان و بلوچستان و کرمان خوب می‌دانند که در سال‌های فرماندهی او، امن‌ترین دوران زندگی خود را سپری کردند.

 قاسم سلیمانی یکی از امضا کنندگان نامه تهدید آمیز فرماندهان سپاه در جریان وقایع ۱۸تیر ۱۳۷۸به محمد خاتمی رئیس جمهوری وقت ایران بود. قاسم سلیمانی پس از دوران دفاع مقدس تا زمانی که به سمت فرماندهی سپاه قدس منصوب شد، با باندهای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان جنگید و سال ۱۳۷۹، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرماندهی کل قوا، او را به تهران فراخواندند و مسوولیت سپاه قدس را به او سپردند مسوولیتی که قاسم سلیمانی را به کابوسی در ذهن آمریکایی‌ها بدل کرد. آن‌ها از او و سپاه تحت امرش می‌ترسیدند و همین ترس سرآغاز توطئه‌های آن‌ها علیه سلیمانی شد.

 پس از طرح ادعاهایی واهی مبنی بر دست داشتن نیروهای ایرانی در اتفاقات داخلی سوریه، اتحادیه اروپا و آمریکا در اقدامی نام سه نفر از فرماندهان سپاه را در فهرست تحریم خود قرار داد که سلیمانی هم در آن فهرست قرار داشت.همچنین وزارت خزانه‌داری آمریکا پس از اتهام‌زنی دولت این کشور به ایران مبنی بر دخالت در توطئه انفجار سفارت عربستان در واشنگتن دوباره سلیمانی را تحریم کرد.اما ماجرا به این تحریم‌ها ختم نشد و او را متهم پرونده ترور رفیق حریری معرفی کردند و سرانجام در کنگره آمریکا، واضح و آشکار پیشنهاد ترور او را دادند.

 

  

 

نقش انکار ناشندنی سردار سلیمانی در بحران جهانی عراق

 سردار سلیمانی در ژانویه سال ۲۰۰۵، زمانی به عراق آمد که عراقی‌ها برای نخستین بار پس از سقوط صدام حسین، به پای صندوق‌های رأی می‌رفتند. در حالی که امریکا حمایت شدیدی از نخست‌وزیر شدن ایاد علاوی می‌کرد، سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان آغاز کرد و به راهنمایی آنان برای پیروزی در انتخابات پرداخت. پس از انتخابات، بوش انگشت‌های رنگی مردم عراق را پیروزی بزرگی برای دمکراسی دانست، اما علاوی و متحدانش شکست خوردند.» 

 این روزنامه با تمرکز بر سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس می‌نویسد:«ژنرال پترائوس مدیرکنونی سازمان سیا علاقه دارد داستان را از زمانی بازگو کند که یک ژنرال ۴ستاره در عراق بود. اوایل سال ۲۰۰۸زمانی که مجادله بین گروه شبه نظامی شیعه از یک طرف و ارتش آمریکا و عراق از طرف دیگر شعله ور بود، به پترائوس یک تلفن داده شد که در آن یک اس‌ام اس از سردار ایرانی بود، آن سردار ایرانی از آن به بعد تبدیل به الهه انتقام شد.»

 این مسیج از فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی آمده بود، و توسط یکی از رهبران عراقی منتقل شده بود، در آن پیغام نوشته شده بود:  ژنرال پترائوس! شما باید مرا بشناسی، من قاسم سلیمانی هستم، کسی که سیاست‌های ایران را در عراق، لبنان، غزه و افغانستان تدوین می‌کند و صد البته سفیر ایران در بغداد نیز عضو سپاه قدس است و کسی که جایگزین او می‌شود نیز عضو سپاه قدس است.

 گاردین می‌نویسد:«پترائوس بشدت نیاز داشت که به او گوشزد شود، بسیاری از نظامیان آمریکا که با عراقی‌های شیعه کار می‌کنند، توسط قاسم سلیمانی و افراد وابسته به سپاه قدس به تحلیل برده می‌شوند، آنچنان که تلاش‌های دیپلماسی آمریکا در سایر نقاط خاورمیانه به تحلیل برده می‌شود، خصوصا در لبنان. پترائوس سال گذشته به ارگان تحقیقاتی مربوط به جنگ گفت که مشکلی که سلیمانی برای او درست کرده بوده است، چه بوده است.»

 عادل عبدالمهدی، معاون رئیس‌جمهور عراق در این باره می‌گوید: آمریکایی‌ها از یک طرف از این جریان خوشحال بودند، چرا که بن بست به پایان رسیده بود و از سوی دیگر، ناراحت که سلیمانی را در منطقه سبز می‌دیدند.

 در این باره زلمای خلیل‌زاد نیز می‌گوید: در آن زمان، صحبتهایی از ورود وی به منطقه سبز بود. همان‌قدر که مقامات آمریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم می‌کنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او ماه گذشته در پایان دادن به درگیری‌های نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت؛ تهدیدی که می‌رفت ناآرامی‌های آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.

 جک کین رییس سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا با اعلام چنین پیشنهادی در جلسه استماع کنگره در این­باره به نمایندگان آمریکایی گفت: «چرا مسوولان ایرانی را نمی‌کشیم؟ چرا ما آن‌ها را ترور نکنیم؟ نمی‌گویم اقدام نظامی کنیم ولی عملیات ترور را پیشنهاد می‌کنم.»

 در نشست مهم دیگری که در نقطه مرزی ایران و عراق در مریوان انجام شد و به گفته منبعی که نخواست نامش فاش شود، در این دیدار، جلال طالبانی، درخواستی به ژنرال قاسم داده است، مبنی بر این‌که نبرد‌ها و ناآرامی‌ها متوقف شود. به گفته این مقامات، سلیمانی نیز روز پس از آن، پیامی می‌فرستد و بلافاصله نبرد‌ها متوقف می‌شود…»

   

نامه محرمانه سردار سلیمانی برای وزیر دفاع آمریکا

 سازمان ادارای پنتاگون از ۷لایه حفاظتی تشکیل شده است که از این میان ۴لایه به طور خاص مربوط به کنترل ارتباطات با شخص وزیر دفاع یا رییس پنتاگون میباشد. کمی بعد  از نامه اوباما نامه ای از تمام این لایه های امنیتی ، اطلاعاتی و حفاطتی عبور کرده و مستقیم ، روی میز کار وزیر دفاع یعنی لئون پانتا قرار می­گیرد.

 ظاهر ساده نامه که هیچ آرمی از سازمان های مرتبط با پنتاگون در آن به چشم نمیخورد توجه وزیر را جلب کرده و وی آن را از روی میز برمیدارد با باز کردن نامه و خواندن آن عرق سردی بر چهره پانتا مینشیند!

 یک نامه با سربرگ رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نامه حاوی عبارتی بود که قطعا برای رییس پنتاگون با آن عظمت حفاظتی باورکردنی نبود ! : «اگر لازم باشد از این هم نزدیک تر خواهیم شد.»

 امضا : قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران

 

  

 

جایگاه تصور نشدنی سردار سلیمانی در تحلیل­های جهانی

 زلمای خلیل‌زاد، سفیر سابق امریکا در افغانستان درباره سردار سلیمانی می‌گوید: «همان‌قدر که مقامات امریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم می‌کنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او در پایان دادن به درگیری‌های نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت، تهدیدی که می‌رفت ناآرامی‌های آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.»

 روزنامه انگلیسی اضافه می‌کند:«قدرت و وجهه قاسم سلیمانی به عنوان کسی که قدرتمند‌ترین بازیگر عرصه منطقه است، در سه سال گذشته کاهش نیافته است و در برخی از مولفه‌ها، افزایش نیز یافته است. قدرت ارتباط‌های سلیمانی طی هفته‌ها مصاحبه با مقامات عراقی مشخص شده است، برخی از مقامات عراقی او را ستایش می‌کنند. »

 به گزارش روزنامه مذکور، گاردین آنگاه از قول صالح المطلک (از عناصر بعثی و مستخدم سازمان سیا که با استخبارات سعودی نیز همکاری می‌کند)، نوشت: «سلیمانی قدرتش را مستقیماً از آیت الله سید علی خامنه‌ای می‌گیرد. تمام مقامات مهم عراقی سلیمانی را به شکل یک فرشته می‌بینند و با او رایزنی دارند.»

 یکی از مقامات بلندپایه رسمی آمریکا می‌گوید: «او مانند قیصر سوزو هراس انگیز است، او همه جا هست و هیـچ جـا نیست.»

 مارک گرچت به صراحت به نام سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرده بود: وی را باید بکشیم. او در این خصوص گفته بود: ق«اسم سلیمانی بسیار سفر می‌کند… تکان بخورید… تلاش کنید او را بکشید.»

 «علی آلفونه» یک پژوهشگر در مرکز پژوهشی «آمریکن اینترپرایز اینستیتو» می‌گوید قاسم سلیمانی در سال‌های جنگ ایران و عراق به عنوان فرمانده لشکر ۴۱سپاه پاسداران و به خاطر موفقیت عملیات‌های شناسایی و غافلگیرانه این لشکر در پشت خطوط دشمن به شهرت رسید. نقش وی تا حدی اهمیت یافت که ارتش عراق در برنامه‌های رادیویی خود به کرات از وی نام می‌برد.

 به گفته «رایان کراکر» سفیر سابق آمریکا در عراق، برای قاسم سلیمانی جنگ ایران و عراق هیچگاه پایان نیافت. هیچکس پس از سال‌ها درگیر بودن در آن جنگ که شبیه جبهه‌های نبرد جنگ جهانی اول بود، نمی‌تواند تاثیرات آن را به فراموشی بسپارد. هدف استراتژیک قاسم سلیمانی یک پیروزی کامل بر عراق بود!

 اما در هر صورت برخی غربی‌ها او را ستایش می‌کنند. زلمای خلیل‌زاد، سفیر سابق آمریکا در افغانستان درباره‌اش می‌گوید: «بر خلاف نظر مقامات آمریکایی که سلیمانی را به جنگ‌افروزی متهم می‌کنند، او در ایجاد صلح برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او در پایان دادن به درگیری‌های نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت؛ تهدیدی که می‌رفت ناآرامی‌ها گسترش یافته و پیامدهای وخیمی بویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.»

 روزنامه انگلیسی گاردین نیز در مورد قاسم سلیمانی تاکید می‌کند: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش می‌دانند. بسیاری از مقامات آمریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن کار افراد وفادار به سلیمانی کرده‌اند، می‌گویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شده‌اند.»

  «ژنرال سلیمانی» برای غربی‌ها شبحی مرموز است که سایه وار در کمین دشمنان می‌نشیند و ناگهان چون صاعقه فرود می‌آید. این جنگاور تحت تعقیب آمریکا و اسراییل، برای فرزندان این آب و خاک‌‌ همان «حاج قاسم» بسیجی آفتاب سوخته کرمانی است که چشم به آزادی قدس شریف دارد.

 

  

 

سردار سلیمانی خطرناک ترین مرد جهان از دید مجله آمریکایی «وایرد»

 مجله آمریکایی «وایرد» در جدید‌ترین گزارش خود با تیتر ۱۳فرد بسیار خطرناک دنیا، به بررسی ۱۳چهره پرداخته است که به عنوان چهره‌های شناخته شده، «محمد مرسی» رئیس جمهور فعلی مصر و «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه جزء این ۱۳نفر به حساب می‌آیند.

 آنچه از نگاه این مجله آمریکایی جالب و کمی تعجب آور به نظر می‌رسد، نام سردار «حاج قاسم سلیمانی» است که به عنوان خطرناک‌ترین و مرموز‌ترین فرد در دنیا شناخته شده است؛ حاج قاسم در این گزارش به ادعای وایرد، خطرناک‌ترین فرد در خطرناک‌ترین کشور معرفی شده است که می‌تواند تنها تهدیدکننده نظامی آمریکا در غرب آسیا و سراسر دنیا باشد.

 در این گزارش آمده است: اگر بخواهیم به دنبال خطرناک‌ترین کشور سیاره زمین بگردیم، به نام ایران برخورد می‌کنیم که ممکن است جرقه جنگ جهانی را بزند و اگر بخواهیم در این کشور مرموز‌ترین و خطرناک‌ترین فرد را نامگذاری کنیم، به نام ژنرال قاسم سلیمانی خواهیم رسید که چهره‌ای مرموز دارد.

 

  

 

لقب شهید زنده شایسته ترین لقب سردار سلیمانی

 حضرت آیت الله خامنه‌ای چهار مرتبه سردار سلیمانی را شهید و شهید زنده خطاب کرده و راجع به ایشان و همرزمانشان فرموده‌اند: خدای متعال می‌خواست این‌ها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسلام ادامه پیدا کند.

 مطلب فوق در سال ۷۶و در دیدار اعضا و مسئولان ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت سرداران و ۸هزار شهید استان‌های کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان با مقام معظم رهبری بیان شده است.

 معظم‌له در این دیدار خطاب به سردار سلیمانی می‌فرمایند: خود شما هم که آقای سلیمانی باشید در نظر ما شهیدید. شما شهید زنده هستید. بله، شما هم شهیدید. شما بار‌ها در میدان جنگ به شهادت رسیدید.

 

  

 

ملت ایران تنها ملتی در جهان است که لیاقت شکست تاریخی آمریکا را دارد

 حاج قاسم سلیمانی زمانی در یکی از معدود اظهارنظرهای آشکارش گفته بود ملت ایران تنها ملتی در جهان است که لیاقت شکست تاریخی آمریکا را دارد. حدود ۵سال پیش که این جمله از قول حاج قاسم نقل شد بسیاری آن را یک آرزوی بزرگ، شیرین و البته دور دانستند، امروز چه طور؟ امروز که نتانیاهو هم از بیخ گوش خود صدای امام خمینی‌رحمت‌الله‌علیه را می‌شنود و رابرت گیتس می‌گوید درگیر شدن با ایران به معنای آن است که فردا آمریکا ناچار باشد درون خاک خود با فرزندان انقلاب ایران بجنگد، آیا باز هم می‌توان گفت که جمله حاج قاسم بیان یک آرزوی دور بوده است؟


در همین زمینه بخوانید

رویایی به نام فلسطین

ایرانی

نظم نوین جهانی

 

786


/صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت/


حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است


http://img.tebyan.net/big/1390/06/20110829110339359_eid-fetr-07.jpg

می خواست بهانه ای که پر نور شویم
از هرچه بدی و غیر او دور شویم
یک ماه پر از فرصت برگشتن داد
یک عید فرستاد که مغفور شویم
یک ماه صدا کرد که زیبا باشیم
در هر سحر و شبی چو مولا باشیم
ماه رمضان ماه مهارت ورزی ست
باشد که همیشه مثل حالا باشیم
یک ماه بهشت بر زمین حاکم شد
یک ماه ز عصیان دلمان نادم شد
یا رب نکند دوباره مهجور شویم
یک مژده بده که وصلمان دائم شد


E


/عید همگی مبارک/


786

سلام به همگی

چند روز گذشته خانم کلینتون سفری به اورشلیم داشتن که متن صحبت های انجام شده در کنفرانس مطبوعاتی هیلاری کلینتون با نتانیاهو رو عینا اینجا براتون میارم اگر خواستید میتوانید در اینترنت سرچ کنید فیلمش را به راحتی پیدا می کنید و مطمئن شوید ترجمه درست انحام شده است من خودم چون باورم نمیشد این را چک کردم.

نتانیاهو:می دانم که شما خیلی نگران تلفات انسانی هستید.

ولی در رابطه با تلفات انسانی به هیچ وجه با شما هم نظر نیستیم.

اتفاقا ما داریم این حملات را علیه مدارس، مساجد، بیمارستان ها، دانشگاه ها و کودکان انجام میدهیم.

و یکی از تلاشهای ما این است که تلفات انسانی را به حداگثر مقدار ممکن برسانیم.

ما اینطور ترجیح میدهیم.

میدانیم که این را درک می کنید، اما اگر درک نمی کنید.

نتانیاهو از فرانسه خواست از موضع خود در قبال ایران کوتاه نیاید

اگر درک نمی کنید هم که خب، نیاز ی هم نیست من این را به آمریکایی ها، آقای اوباما، شما یا جامعه ی جهانی توضیح دهم.

به اورشلیم خوش آمیدن.

عکس:ای‌پی

جالب اینه که در تمام طول صحبت خانم کلینتون سرشون رو به نشانه ی تایید صحبت ها تکان می دادند. اما در یک سمت دیگر دنیا دیروز اتفاق عجیلی افتاد.

کجای دنیا، در کدام کشور روی این کره ی خاکی، این تعداد از مردم یک کشور در حمایت از مردم یک کشور دیگر در یک تجمع و تظاهرات آن هم وقتی که هوا خیلی گرم است و آن ها هم به دلیل روزه بودن نمیتوانند چیزی بنوشند و بخورند شرکت میکنند؟!!


اگر بخواهیم با عقل مادی مان این مسئله را بررسی کنیم آیا واقعا این آدماهایی که در این مراسم شرکت کردند از نظر عقلی در سلامتی کامل به سر می برند؟!!!

آخر در قرن بیست و یک زمانی که همه دنبال منافع خودشان هستند چه کسی حاضر میشود چنین کاری انجام بدهد؟

دلایل حمایت ایران از فلسطین چیست؟

 

 

من دیروز واقعا به این که مردمم نمیتوانند ظلم و بی عدالتی را ببینند افتخار کردم. به اینکه تنها حامی مردم مظلوم یک کشور سنی مذهب بودند افتخار کردم. آن هم درست در شرایطی که بعضی از هم مذهبی های همین ها شیعیان را فقط به جرم اینکه شیعه هستند با فجیع ترین روش ها می کشند.

افتخار می کنم که مردمم انقدر درک دارند که تفکیک قائل می شوند بین این مردم مظلوم و کسانی که این کارا را انجام میدهند. به اینکه هنوزم دارن با آرمان هاشون زندگی می کنن و قلبشون برای اونا می تپه افتخار می کنم. من به ایرانی بودنم افتخار می کنم.

روز قدس

با همه ی اینها دیروز جای یک نفر در این مراسم کمی کم رنگ بود. هر سال رئیس جمهور در این مراسم سخنرانی می کرد اما امسال خبری از سخنرانی آقای روحانی نبود. به عنوان یک ایرانی دوست داشتم حرف های رئیس جمهور را در خصوص مسئله ی فلسطین بشنوم.

دنیا روی حرف های رئیس جمهور ایران حساب باز می کند.

 

786

همکاری سازمان ملل با نتانیاهور در

"نظم نوین جهانی"


بالاخره واقعیت ها رو باید با صراحت و بدون رو دروایسی گفت

..بدون شرح..

786

سلام

قصه ی این آدمایی که پایین عکساشون رو میبینید از اونجا شروع میشه که یه روز کلی آدم خوش تیپ با چمدون های پر از پول به یه کشور مهاجرت می کنن و شروع می کنن به زمین خریدن تو این کشور.

اونا با هزارتا وعده ی جذاب و دوست داشتی و البته وجه نقد زیادی صاحب کلی زمین میشن تو اون نقطه از کره ی زمین و افرادی که تو این کشور زندگی می کردن هم خوشحال از اینکه تونستن پول نسبتا مناسبی به دست بیارن و این دو گروه خوش و خرم کنار هم زندگی می کردن.

اما این زندگی خوب خیلی دوومی نداره و یه روز کسایی که حالا صاحب کلی زمین تو اون کشور هستندبا سلاح های نظامی می افتن به جون گروه اول که ما می خوایم یه کشور جدید اینجا به وجود بیاریم.

می خوام سرزمین موعود درست کنیم. حالا چجوری؟ خب معلومه اینجوری:

هیچ وقت دوست ندارم اینجا از درد و غم و غصه بگم و بنویسم یا عکسی بذارم اما اینبار هر چی با خودم کلنجار رفتم دیدم که نمیشه که نمیشه.... من نمی تونم بی تفاوت باشم نسبت به اتفاقی که این روزا داره تو یه کشور دیکه می افته. اتفاقی که شاید این عکس بتونه یه بعد کوچیکش رو نمایان کنه.

یا این


یا این عکس


کودک سوری در زیرآوار


من دوست دارم همیشه شادی باشه. همه با اومدن به اینجا شاد شن و یه جورایی از این فضا انرژی بگیرن. اما چه میشه کرد که چند هزار کیلومتر اونوتر از کشورمون جون مردم بی گناه داره گرفته میشه و از هیچ نهاد بین المللی حقوق بشری هم صدایی بلند نمیشه.

با خودم بلند بلند فکر می کنم چطوره که برای اینکه یه گونه ی در حال انقراض جانوری وقتی می خواد منقرض بشه این همه حامی و دلسوز تو کل دنیا پیدا میکنه؟چطوره که بعضیا دنیا رو بخاطر به اصطلاح خودشون گرایش جنسی دو نفر به هم می ریزن و مثلا میگن تو ایران حقوق بشر اجرا نمیشه چون همجنس گرایان نمیتونن آزاد باشن. اما به فلسطین که میرسه همه ساکت میشینند و فقط نگاه می کنن.


انگار نه انگار که هر روز ده ها نفر انسان بی گناه دارن برای هیچ چیز جان خودشون رو از دست میدن. واقعا برای هیچ چیز....

زیاده خواهی یه عده آدم قدرت طلب که دستشون به خون کودکان بی گناه آلوده شده واقعا هیچ چیزه...

                                                              

کودک فلسطینی

حالا هر چی تو مجامع ملی و بین المللی گفته میشه که داره یه جنایت بزرگ تو این نقطه ی کره ی زمین اتفاق می افتده گوش کسی بدهکار نیست البته مردم دنیا خیلی این گروه احساس نفرت پیدا می کنن اما خب جالب اینه که صدای اونهام به جایی نمیرسه چون دولتمرداشون به چنین چیزی اعتقاد ندارن یا اصلا نمی خوان که اعتقاد داشه باشن. و اصلا دستشون با اونا تو یه کاسست.

 

شاید اصلا برای همینم باشه که بعضی از دولت مردان ما اصلا دوست ندارن که با دوستای اونا دست بدن و از این نظر باید بهشون حق داد. این رژیم برای اینکه همین یه ذره اعتراض از طرف مردم دنیا رو هم نداشته باشه زمانی که سر مردم به یه چیزی گرمه راهشون رو ادامه بدن که اینجوری صدای کمی هم در نیاد. اینطور میشه که مصادف با هر جام جهانی یه جنگ تو فلسطین اتفاق می افته و صحنه های بالا رو خلق میکنه.

از اینجا به بعدش یه کم احساسی میشه اما خب همه ی این اتفاقا باعث میشه که تو ذهن بعضیا یه حس انتقام پدید بیاد. کشورایی که شاید رو کاغذ اگر اراده کنن بتونن این رژیم رو با خاک یکسان کنند. اما یه سری تعهدات بین المللی و آینده نگری های خاص باعث میشه که این کار رو انجام ندن با همه ی اینا عشق به هم نوع و یه جور حس احترام به اینکه کسی سر اعتقادش ایستادگی کنه باعث میشه که اونا چیزی رو فراموش نکنن و اینجوری میشه که یه رویا تو ذهنشون برای همیشه می مونه. رویایی از جنس آزادی و برابری...

رویایی از جنس ایستادگی و عشق...

....رویایی به نام فلسطین....


786


روزی که دریای آبی با خون هموطن هامون قرمز شد


به راستی اهدای مدال افتخار به ملوان وینسنس برای داغ دار کردن دل یک ملت چه پیامی می تواند برای مردم ما داشته باشد؟!!!

به خدا اگر امروز هم میتوانستند بی شرمانه تاریخ را تکرار می کردند...

786

وقتی که با خودت بلند، بلند فکر فلسفی می کنی

پراکنده گویی در باب، سینما، تکنولوژی و فرهنگ

سینما و در معنای عام آن تکنولوژی یک ابزار نیست، یک ظرف نیست که هر چیزی درونش ریخت آن شکل و ظاهر را به خودش پیدا کند و در عین حال و با یک زاویه ی دید دیگر هم میتوان گفت تکنولوژی همان پیام هم نیست که مک لوهان می گوید. این یعنی قدرت تکنولوژی مطلق نیست اما قدرتمند است  و بدون شک در پیام و هدف تاثیر گذار است.


550px-Make-Water-Candles-Step-3                 

 پس سینما (تکنولوژی) چیست؟

شاید بتوان گفت سینما یک راه است. در یک راه شما برخی جاها مجبور هستید بپیچید، مسیر را عوض کنید. طبیعتا برای اینکه این راه را به بهترین نحو و با سریع ترین زمان برویم باید ابتدا راه را بشناسیم. پس باید تکنولوژی را بشناسیم. باید آن را خوب بشناسیم حتی از قبل از اینکه کاملا در میان مردم رایج شود. ما باید رسانه را بشناسیم، باید سینما را بشناسیم. تا بدانیم کجای این جاده باید پیچید و کجا اگر نپیچیم برایمان گران تمام میشود.


حالا سوال این است که تکنولوژی، سینما و اساسا رسانه چه نوع جاده ای هستند؟ جاده ی کفی هستند که احتمال دارد مثلا در آن خوابمان ببرد و یا مثل جاده ی چالوس پر پیچ و خم هستند و چه آرام حرکت کنیم چه سریع اگر جایی جاده بپیچد و ما نپیچیم جایمان صاف وسط دره است. این به این معنی است که هیچ میانه ای وجود ندارد. اینجا ما درون یک جبر تاریخی قرار داریم یعنی یا باید جاده ( رسانه) را شناخت و جان سالم از پیمودن این مسیر به در برد و یا با عدم شناخت جاده و اصرار بر اینکه مثلا ما باید از جاده ی رشت می آمدیم نه چالوس محکوم به مرگ بود.(کسانی که هنوز کل تمدن غرب را نفی می کنند و مثلا قائل به ریاضی و فیزیک اسلامی هستند.) پس باید ماهیت سینما را شناخت، سینما مثل یک شمشیر است بالاخره به هر طرف که بچرخد سر کسی را میزند این یعنی یک تکنولوژی خنثی نیست. و اساسا شاید هیچ تکنولوژی خنثی نباشد.                                                                                                                                                       42856        

حکایت بعضی در برخورد با تمدن غرب و متعلقات آن مثل رسانه اینچنین است. شکی نیست که بهتر است ما زمین بازی خودمان را داشته باشیم. مثلا جاده را خودمان ساخته باشیم. برای همین گفته می شود که باید زمین بازی تعریف کرد و نباید در زمین بازی فرد دیگری بازی کرد مثل پدری که به فرزندش می گوید:( یا تو خونه با ماشین بازی کن یا تو حیاط دوچرخه بازی کن کودک فکر می کند که آزاد است در انتخاب اما در هر صورت کودک در زمین بازی پدر راه می رود زمانی این آزادی وجود دارد که بتواند در خانه را باز کند و در کوچه بازی کند.)


شرکت های فعال در حوزه تکنولوژی در چه سالی بنا نهاده شده اند؟

حالا سوال این است که این شناخت زمانی که ما در مبناها با یک جامعه و فرهنگ دیگر اختلاف داریم به چه درد می خورد؟ پاسخ روشن است اول اینکه ما در خلا زندگی نمی کنیم پس آینده و سرنوشت دیگر ملت ها و کشورها به آینده و سرنوشت ما گره خورده است و ما چه بخواهیم چه نخواهیم به آنها ربط پیدا می کنیم حال با این مقدمه میتوان گفت که اگر شما فرمول های تحلیلی کسی را بفهمید به راحتی می توانید با ذهن او بازی کنید. مثلا یک شبکه ی ماهواره ای ابتدا از سریال های کره ای شروع کرد برای جذب مخاطب ایرانی و سپس با یک شیب ملایم تضاد های فرهنگیش را بیشتر در برنامه هایش نشان داد سوال این است که ما چرا نباید تحلیل کنیم که چرا مخاطب از این خوشش می آید؟ چرا الان سریال های کره ای انقدر مورد توجه مردم است؟


پس شناخت اولیه از یک رسانه خیلی اهمیت دارد مثلا وقتی یک خانم و آقا با هم تنها میشوند در ماهواره وقتی که شما در خانواده باشید و فرزندتان هم نشسته باشد کانال را عوض میکنید اما در رسانه  داخلی این کار را نمی کنید چون می گویید این راسانه مثلا صحنه ی عمل جنسی را نشان نمی دهد. شما با پیش انگاره تصمیم میگیرید.

غذای بد مزه زائقه را عوض می کند این امر در خصوص فیلم و سریال هم به چشم می خورد یعنی با دیدن فیلم بد سلیقه ی عمومی زاید می شود و آنوقت است که دیگر آن اکثریت سلیقه اش به درد نمی خورد که قرآن میگوید اکثرهم لایعقلون.... این حرف درست است و حقیقت دارد اما این نباید باعث از بالا دیدن مردم شود. اینکه من میدانم و مردم نمی دانند. ما در زمان جوامع پیامبران که میبینیم قرآن می گوید اخاهم یعنی به پیامبر می گوید اینها برادران تو هستند کسی که از مردم فاصله بگیرد مرگ برایش حتمی است.



 پیامبران زمان ما نه دریا شکافتند نه عصایشان اژدها شده و نه خیلی کارهای دیگر کرده اند معجزه ی پیامبر این عصر  باید با مردم بودن باشد. نباید برای مردم قیم باشیم. دوران قیم مآبی گذشت. طبیعتا این حرف به معنای ساده لوحی و پذیرش آنارشیسم فرهنگی نیست. شعار دادن، برخورد شعاری و خنثی بودن عین هم دیگر است.

(سخن بی عیب و نقص تنها بر زبان معصومین جاریست.)