پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

786

سلام

قصه ی این آدمایی که پایین عکساشون رو میبینید از اونجا شروع میشه که یه روز کلی آدم خوش تیپ با چمدون های پر از پول به یه کشور مهاجرت می کنن و شروع می کنن به زمین خریدن تو این کشور.

اونا با هزارتا وعده ی جذاب و دوست داشتی و البته وجه نقد زیادی صاحب کلی زمین میشن تو اون نقطه از کره ی زمین و افرادی که تو این کشور زندگی می کردن هم خوشحال از اینکه تونستن پول نسبتا مناسبی به دست بیارن و این دو گروه خوش و خرم کنار هم زندگی می کردن.

اما این زندگی خوب خیلی دوومی نداره و یه روز کسایی که حالا صاحب کلی زمین تو اون کشور هستندبا سلاح های نظامی می افتن به جون گروه اول که ما می خوایم یه کشور جدید اینجا به وجود بیاریم.

می خوام سرزمین موعود درست کنیم. حالا چجوری؟ خب معلومه اینجوری:

هیچ وقت دوست ندارم اینجا از درد و غم و غصه بگم و بنویسم یا عکسی بذارم اما اینبار هر چی با خودم کلنجار رفتم دیدم که نمیشه که نمیشه.... من نمی تونم بی تفاوت باشم نسبت به اتفاقی که این روزا داره تو یه کشور دیکه می افته. اتفاقی که شاید این عکس بتونه یه بعد کوچیکش رو نمایان کنه.

یا این


یا این عکس


کودک سوری در زیرآوار


من دوست دارم همیشه شادی باشه. همه با اومدن به اینجا شاد شن و یه جورایی از این فضا انرژی بگیرن. اما چه میشه کرد که چند هزار کیلومتر اونوتر از کشورمون جون مردم بی گناه داره گرفته میشه و از هیچ نهاد بین المللی حقوق بشری هم صدایی بلند نمیشه.

با خودم بلند بلند فکر می کنم چطوره که برای اینکه یه گونه ی در حال انقراض جانوری وقتی می خواد منقرض بشه این همه حامی و دلسوز تو کل دنیا پیدا میکنه؟چطوره که بعضیا دنیا رو بخاطر به اصطلاح خودشون گرایش جنسی دو نفر به هم می ریزن و مثلا میگن تو ایران حقوق بشر اجرا نمیشه چون همجنس گرایان نمیتونن آزاد باشن. اما به فلسطین که میرسه همه ساکت میشینند و فقط نگاه می کنن.


انگار نه انگار که هر روز ده ها نفر انسان بی گناه دارن برای هیچ چیز جان خودشون رو از دست میدن. واقعا برای هیچ چیز....

زیاده خواهی یه عده آدم قدرت طلب که دستشون به خون کودکان بی گناه آلوده شده واقعا هیچ چیزه...

                                                              

کودک فلسطینی

حالا هر چی تو مجامع ملی و بین المللی گفته میشه که داره یه جنایت بزرگ تو این نقطه ی کره ی زمین اتفاق می افتده گوش کسی بدهکار نیست البته مردم دنیا خیلی این گروه احساس نفرت پیدا می کنن اما خب جالب اینه که صدای اونهام به جایی نمیرسه چون دولتمرداشون به چنین چیزی اعتقاد ندارن یا اصلا نمی خوان که اعتقاد داشه باشن. و اصلا دستشون با اونا تو یه کاسست.

 

شاید اصلا برای همینم باشه که بعضی از دولت مردان ما اصلا دوست ندارن که با دوستای اونا دست بدن و از این نظر باید بهشون حق داد. این رژیم برای اینکه همین یه ذره اعتراض از طرف مردم دنیا رو هم نداشته باشه زمانی که سر مردم به یه چیزی گرمه راهشون رو ادامه بدن که اینجوری صدای کمی هم در نیاد. اینطور میشه که مصادف با هر جام جهانی یه جنگ تو فلسطین اتفاق می افته و صحنه های بالا رو خلق میکنه.

از اینجا به بعدش یه کم احساسی میشه اما خب همه ی این اتفاقا باعث میشه که تو ذهن بعضیا یه حس انتقام پدید بیاد. کشورایی که شاید رو کاغذ اگر اراده کنن بتونن این رژیم رو با خاک یکسان کنند. اما یه سری تعهدات بین المللی و آینده نگری های خاص باعث میشه که این کار رو انجام ندن با همه ی اینا عشق به هم نوع و یه جور حس احترام به اینکه کسی سر اعتقادش ایستادگی کنه باعث میشه که اونا چیزی رو فراموش نکنن و اینجوری میشه که یه رویا تو ذهنشون برای همیشه می مونه. رویایی از جنس آزادی و برابری...

رویایی از جنس ایستادگی و عشق...

....رویایی به نام فلسطین....


نظرات  (۲)

سلام.
ماه رمضون واسه شمام پربرکت باشه،امیدوارم...
اتفاقی که توی فلسطین می افته_اینکه یه عده قربانیه سیاست بشن_واسه هر ملتی توی هرجای دنیا به یه نحویش اتفاق می افته!
کللا دنیای سیاست دنیای کثیفیه.
و جاشه که جواب اون صحبتتونم همین جا بدم که نمونش خود مردم ما که زندگیشون قربانیه عقایدی شد که به نفع حفظ قدرت ساسیون ما نبود...
که گویا شما اعتقاد داری ضرب و شتم و بگیر و بکشی اتفاق نیفتاده که درین صورت شما خیلی پرویی!!!.... :ا

پاسخ:
سلام
        اول ممنون بابت تبریکتون
من نه نماینده ی شخص خاصی هستم نه حافظ منافع شخص خاصی. من صرفا نظر خودم رو درباره ی مسائل مختلف بیان می کنم. حتما تو یه اتفاق بزرگ یا تغییر اجتماعی از این مسائل هم هست. مثل همه ی انقلاب های دنیا یا جنبش های اعتراضی دنیا که توش از این چیزا وجود داره.
اما من فکر می کنم همه ی اینا تقصیر یه نفر نیست و نسبت اشتباه رو بین طرفین تقسیم می کنم اختلاف دیدگاه ما با هم اینجاست، نه تو بحث سر این که الان روزه یا شبه و اینکه این اتفاقاتی که شما میگین افتاده یا نه؟ اختلاف ما سر اینه که من میگم همه ی این کارا غلط اما صرفا بخاطر اختلاف نظر نبوده برای این بوده که بعضی ها که شاید سابقه ی درخشانی داشتن تو این کشور قانون رو برای خواست خودشون ذبح کردند. برای همین هم تصمیم رهبری رو در این زمینه درست می دونم با این پیش فرض که ایشون هم از همه ی این اتفاقایی که شما میگین آزرده خاطر شدن. اما باید تو یه نگاه کلان و کلی کشور و اتفاقاتش رو دید و جنس تصمیم گرفتن رو شناخت و اون موقع در خصوص آدم ها و تصمیماتشون قضاوت کرد. شما برای اینکه به یه هدف بزرگ برسی باید هزینه کنی و اون کسی که باعث شد که کشور تو سال 88هزینه پرداخت کنه دو طرف بودن و به خصوص کسایی که ملاک عمل جمعی که همون قاون هست رو در نظرن نگرفتن.
در ضمن یه چیزی اگه ناراحت نمیشین تو اینکه من آدم پر رویی هستم که شکی نیست اگر این طور نبود نظر شما رو تایید نمی کردم اما در شان یه آدم محترم مثل شما نیست که به کسی بگه پر رو!!!!!

البته که پرویی!!!1

جمهوری اسلامی شما بچه بسیجیا رو پرو کرده دیگه:))))))))))))))))))))))))))

درمورد انتخابات 88 و کللا زندانیای عقیدتی سیاسی حرف زیاد میشه زد که از حوصله خارجه و مطمینا نتیجه ای نداره!!!

اصلا شماها اینقدر ترسناکید که آدم توی وبلاگم میخواد دررابطه با یسری مسایل نظر بده تن و بدنش میلررررررررزه!!!!

 

پاسخ:
الاهی
       واقعا شمام چقدر می ترسین حرف بزنین؟؟!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی