پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

 

در ایران آزادی وجود ندارد

 

 

در ایران آزادی وجود ندارد . این جمله ایست که شاید بارها وبارها از زبان خیلی ها شنیده باشید .

مفهوم آزادی از آن جهت قابل توجه است که یک مسئله ی بین المللی است یعنی ازتمام مرز ها ی جغرافیایی گذشته ودر گفتمان بین المللی و حتی سیاسی نقش ویژه ای را ایفا میکند.

این مفهوم فرامرزی در ادبیات دینی باجلوه های متفاوت مطرح شده به این معنا که برخی آزادی دینی رااین می دانند که مردم بتوانند هر دینی را که بخواهند آزادانه برای خود داشته باشند حالا این سؤال پدید میآید که منظور از هر دینی چیست ؟آیا ادیان توحیدی است؟یا این که هر گونه مذهبی را میتوان دین به حساب آورد برای مثال آیا بهاییت و وهابیت رامیتوان دین به حساب آورد؟در باره ی شینتوایسم چه طور یعنی این که هر کس روح بابا بزرگش را بپرستد؟؟!!

اما آزادی دینی معنای واحدی ندارد عده ای دیگرآزادی دینی را در این میدانند که افراد اگر بخواهند اصلا دین نداشته باشند (لائیک ها )یعنی آزادی دینی را آزادی مردم از دین میدانند . بعد از این که منظورمان از دین را مشخص کردیم میتوانیم راجع به آزادی دینی صحبت کنیم.این که در این حد وسیع از لفظ آزادی استفاده میشود وبرای این لفظ معنای واحدی وجود ندارد حقیقتا حیرت آور است!!!!!

 

 

پس تا به این جا متوجه شدیم آزادی دردنیا معانی متفاوت وحتی متضادی دارد.هدف ما این است که در این دریای معنی کمی آبتنی کنیم .

اگر بخواهیم بگوییم این حرف ها سخت گیری است . آزادی را باید خیلی ساده آزادی مطلق تعریف کرد . آزادی در همه چیز بدون محدودیت اینجا چند نکته مطرح میشود و آن این که تحقق عملی چنین چیزی محال است چرا که بالاخره ما میخواهم در جامعه زندگی کنیم اگر قرار باشد هر کس هر کاری انجام دهد که سنگ روی سنگ بند نمیشود این امر را خود غربی ها هم قبول ندارند آنها مرز آزادی را جایی می دانند که حقوق سایرین زیرپا گذاشته شود.

اما آیا میشود آزادی مطلق را در امور فردی صادق دانست . زمانی که شخصی قند خونش بالا میرود منطقی است که بگوییم این آدم آزادی فردی مطلق داردبگذاریم مواد قندی بخوردخود کشی کند. اگر این شخص پدر یا مادر شما باشد واکنش شما جه خواهد بود.آیااگر کسی دلش بخواهد باداشتن یک زن و سه بجه کوجک برود معتاد شودآیاازنظرعقلی زن این آدم باید بگویداودر حوزه ی شخصی خودش آزادی مطلق دارد.

در دین اسلام شاید بتوان مفهوم آزادی را همان اختیار در نظر گرفت . اختیار از آن دسته نعماتی است که به همراه عقل از وجوه تمایز انسان با حیوان به حساب می آید واصلا اشرف مخلوقات بودن انسان بااین دو نعمت تحقق پیدا میکند.

آزادی واختیار زمانی به کار می آیند که به همراه عقل باشند و بدون استفاده ازعقل جه بسا باعث نابودی انسان ها نیز باشند اختیار وآزادی از نگاهی مثل جاقو میمانند. هم میتوان آن را به قلب یک انسان بی گناه فرو کردوهم این که برای تهیه غذای گوارا از آن استفاده کرد.

اعتقاد مابر این است که اگر شخصی بااطلاعات کامل ادیان مختلف را به صورت عقلی بررسی کند در نهایت بدون شک به این نتیچه میرسد که کدام دین برتر است.

شاید این مسئله که برخی از قواعد دینی مخالف آزادی است ذهن شماراهم مثل من به خودمشغول کرده باشد مثلا محدودیت هایی که در پوشش وجود دارد.اینجا همه چیز به تعریف شما از آزادی برمیگردد.

اسلام آزادی حقیقی را آزادی ذهنی وروحی میداند.باتوجه به این امر که تفکر هرکس مسیرزندگیش را مشخص میکند.این تفکر است که به جسم دستور میدهد وجسم تنها اجرا کننده ی فکر است در نتیجه آزادی حقیقی آزادی فکری است.بر همین اساس اهتمام اسلام بیشتر در مسائلیست که با روح انسان سروکار دارد شاید اینجا علت توجه اسلام به پوشش مشخص شود. دانشجویان ارتباطات بهتر از هر کسی این را میدانند هر پوششی در اجتماع انتظار وذهنیتی را به همراه دارد.

شاید بتوان نوع پوشش را یکی از مهم ترین دلایل ایجاد رابطه (اینجا منظور از رابطه نوع خاصی از ارتبط هست که نوع پوشش از عوامل ایجاد آن به شمار میرود بدیهیست هر ارتباطی این ویژگی را ندارد)به حساب آورد.ایجاد یک رابطه به راحتی میتواند هشتاد درصد از ذهن طرفین رابطه را به خود مشغول کند.فکر کردن به یک مسئله دقیقا به معنای فکر نکردن به چیز های دیگر است. این در حالیست که جوانی از مهمترین سرمایه های هر کس به حساب می آید. آیا برای پریدن سکویی بهتر از جوانی پیدا میکنیم. میزان موفقیت هر انسانی در زندگی به این بستگی دارد که مهمترین دوره ی زند گی خود را چگونه سپری کرده باشد.هم میتوان ماشین عمر خود را در جاده های فرعی پر پیچ وخم با سرعت پایین برانیم وهم در آزاد راه با حد اکثر سرعت.

 

 

زمانی که اسلام پوشش خاصی را تعیین میکند به معنی محدودیت نیست بلکه عین آزادی است .هر فردی باپوشش کامل ورسمی میتواند به مراتب راحت تر وموفق تر در جامعه حاضر شود .

با این تعریف از آزادی شاید بتوان اسلام راآزادی بخش ترین مفهوم دنیا دانست.

(سخن بی عیب و نقص تنها بر زبان معصومین جاریست).

.....محمد حسن خلعتبری.....

نظرات  (۱۴)

سلام
من نمی دونم این چیه باب شده همش میگن آزادی آزادی آزادی. محض رضای خدا هم که شده بیایم از عدالت حرف بزنیم. بنظر من بی عدالتی تو همه جا زیاد شده و هیچکس بهش نمی پردازه. بااین جمله که نوشتید اسلام آزادی بخش ترین مفهوم دنیاست کاملا موافقم البته نه این آزادی که در جامعه اسلامی ما هست، باید اسم این آزادی رو گذاشت اسارت نه آزادی.
عدالت  عدالت  عدالت عدالت عدالت  عدالت  عدالت  عدالت 

پاسخ:

سلام

         حتما لازمه که از عدالت هم صحبت بشه اما این چه ربطی به حرف نزدن از آزادی داره؟!!ضمن اینکه آزادی داشتن هم یه نوع حق و نبودش از مصادیق بی عدالتیه.

جامعه و حکومت ما اسلامی نیست جامعه و حکومت مسلمینه. البته به نظر من نسبت به خیلی جاها به اسلام نزدیک تره. اما هنوز خیلی کار داره.

برای اینکه بتونیم بگیم تو یه جامعه آزادی هست یا نه اول باید تکلیفمون رو با مفهوم انتزاعی آزادی مشخص کنیم کسی که تعریف مشخص ذهنی از آزادی نداشته باشه امکان داره تو تعیین مصداق هم به مشکل بربخوره.

۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۷:۳۷ زندگی کاروانی
اینو از وبلاگ ما بر نداشتی؟!:دییییییی......بسیار عالی.همون موقع هم دوستان خیلی استقبال کردن و برگزیده شد.قلمتون مستدام.به روزیم!
پاسخ:

شما که پرچم وبلاگتون همه جوره بالاست.

ببخشید قبلا اینو خونده بودی برات تکراریه.

مرسی که سر زدی عزیز

سلام خدا خیرت بده چند وقت پیش که همین مباحث رو با یکی از دوستام که بحث میکردیم در نهایت تعجب پذیرفت! خیلی دوست دارم که اگه استدلالی مخالف این هست رو بشنوم همونطور که دوست داشتم از اون دوستم بشنوم اما جوابی جز تائید نشنیدم.
یا علی
پاسخ:

علتش قوت استدلال من نبوده وقتی دوباره خوندمش دیدم خیلی جای کار داره این بیان قوی و شیرین شما بوده که کار خودش رو کرده و دوستت براش جوابی نداشته داداشم.

ممنون از نظرت

سلام
جواب سلام واجبه.
میونم یه جیز بهتون بگم؟؟؟
جواب سوالم سخت بود؟؟؟
خواهش میکنم.
ولی بنده اصلا و ابدا با شخصی که اون کامنت رو برای شما  گذاشته ارتباط ندارم.
من نمیدونم شما چه طوری به این نتیجه گیری رسیدین!!!!!!
اتفاقا من اصلا شما رو ساده فرض نکردم بلکه یه آدم منطقی فرض کردم که میتونه جواب سوالای من رو بده برخلاف همکلاسی های دگم و بی منطق ام.
ولی .....
شما مختارین درمورد آدما هر فکری بکنین ولی تا زمانی گناه محسوب نمیشه که تنها در فکر و تخیل شما باشه وقتی روی زبون بیاد تهمته.شما که باید این چیزا رو بهتر بدونید.توی راپورت گرفتن هاتون بیشت دقت کنین.
یه سوال؟؟؟چه قدر برای شما اهمیت داره که چه کسی با چه طرز تفکری و از کجا داره برای شما کامنت میذاره؟؟؟چیزی که اصلا مهم نیست و بعضی وقتا شما رو به اشتباه  میندازه!!!
روز خوش........

سلام.

اول بگم خسته نباشی،مقاله خیلی خوبی بود، دوبار خوندم تا متوجه عمق مطالب شم.یه انتقادم دارم، همونطور که خودتم تو مقاله نوشته بودی آزادی ابعاد گوناگون داره که تو از بین این ابعاد به آزادی دینی،اونم آزادی در انتخاب نوع پوشش اشاره کردی، برای همین اسم مقاله خیلی عامه. ضمن اینکه با دیدن تصویر برج آزادی انتظار داشتم در مورد آزادی سیاسی صحبت کنی.

ولی به قول خودت واقعا بعضی از قواعد دینی بدجوری ذهن آدم و درگیر میکنه بخصوص وقتی تو جامعه ای زندگی کنی که رفتار و تفکرات احمقانه رو به حساب دین و دینداری میگذارند، خیلی سخته جدا کردن این دوتا از هم (دین و مدعیان دینداری) 

پاسخ:

سلام

        سلامت باشین.

کسی که به همه چی عمیق نگاه میکنه از یه مقاله ی معمولی هم برداشت عمیقی میکنه. آره ابعاد زیادی داره اما اینجا یه جوری سعی شده مقاله به همون مسیری بره که شاید ذهن یه خواننده بعد از خوندن یه قسمت انتظار داشه باشه تو قسمت بعد به چنین چیزی پرداخته بشه.

درباره ی تیترش هم انتقاد کاملا درسته چون تیتر خوب تیتریه که به نوعی تابلوی تمام متن باشه نه یه قسمتی ازش نکته ای که شاید داشته باشه اینه که وقتی گفته میشه در ایران آزادی نیست معمولا به اولین چیزی که برای اثبات حرفشون استناد میشه قواعد قانونیه که عمدتا از دین گرفته شده و به خصوص حجاب که تبلیغات منفی زیادی هم راجع بهش میشه.

البته به نظرم راجع به مسئله ای مثل حجاب تا حدودی خود خانم ها باید بیشتر حرف بزنن تا آقایان که بیرون گود وایسادن چون هم سختیش رو بیشتر درک می کنن که شاید تلخیش باشه همه شیرینش رو و از جزئباتش بیشتر سر درمیارن.

ممنون از نظرتون

اول اینکه چه دلی موثقی دارین برای این موضوع؟؟دوم در مورد مقالتون :اینکه دقیقا مشخص نیست که میخواین در مورد چه چیزی صحبت کنین؟؟
آزادی،اسلام،حجاب،جوانی ،فرصت ها اگر از آزادی دقیقا چه نوع از آزادی؟؟؟
به نظرم خوب نیس که توی یک مقاله کوچیک انقدر پراکنده صحب بشه و از همه چیز.
پاسخ:

همونطور که گفتم نمی گم و نپرسین علاقه ای ندارم  که این موضوعاتی که یه مقداری بوی شخصی بودن میده تو وبلاگم باشه پس لطفا اگه میشه نظر شخصی نزارین چون تایید نمیشه و بیشتر از اینکه صاحب نظر ناراحت بشه من از تایید نکردن نظرش ناراحت میشم البته اصلا چیز خاصی نیست اما کسی که داره از بیرون نگاه میکنه نمیتونه این چیزا رو تشخیص بده.

نوشتن یه مقاله برای من مثل درست کردن یه پازل میمونه فقط وقتی همه ی قسمتهاش رو کنار هم بزاری میتونی ازش یه نتیجه بگیری.

شاید انقدر غیر مستقیم باشه که به این پراکندگی که گفتین برسه.

شاید یه خورده از همه ی این چیزایی که گفتین به هم کمک کنه تا منظور من بیان شه و نه هیچ توضیح دیگه ای شایدم نه.

به هر حال نظرتون برام محترمه.

آره!!!
پاسخ:
چه عجب از این ورا...
سلام علیکم.
شما چقدر خوب می نویسید.
و اینکه شما چقدر خوب دلیل میارید.
باریک...
اگه وبلاگ داشتم حتتما با افتخار لینکتون می کردم
میشه یه خواهشی رو از من بپذیرید؟
میشه لطفا همین روزا یه مطلب راجع به نماز بنویسید تا بخونم و انشالا واسم مثمر ثمر باشه؟
دلایل موجود منو واسه نماز خوندن قانع نمی کنه!
البته من محجبه ام و حد اقل سعی میکنم اخلاق مدار باشم...
پاسخ:

سلام

        خوبی از خودتونه نه شرمنده دعا کنید یه روزی افتخار پیدا کنم این کارو بکنم اما فعلا نه به عقلم قد میده نه به قلمم اما درباره ی نماز هر کسی خودش یه کم فکر کنه خیلی دلیل قشنگ برای خودش میتونه پیدا کنه. که کوچیکترینش آرامشه به خصوص بعضی وقتای خاص که آدم احساس میکنه حتما باید با یکی حرف بزنه اما هیچ جوره با آدمایی که اطرافشن نمیتونه درد دل کنه.

البته برای خیلی چیزا نیاز به استدلال منطقی نیست پذیرفتن خیلی چیزا دلیه بدون هیچ دلیلی.

چه خوب که شما فکر می کنی خداصداتو میشنوه!!

یه جمله از نیچه هست که میگه:خدا اکتشاف نیست، اختراع است(میدونید که؟اختراع ساخته دست بشره و اون باعث ایجادش میشه و  با اکتشاف فرق داره...)البته اون کلا خدا رو زیر سوال می برد ومن معتقدم

 که جهانی با این عظمت و شکوه خالقی داره، اما بنظرت آیا این همون خالقی که صدای ما رو میشنوه و میگه:مرا بخوانید تا استجابت کنم شما را؟

پاسخ:

آدما فقط وقت نماز خوندن خدا رو احساس نمی کنن.

البته برای هر کسی متفاوته اما شاید بعضیا وقتی که کاری می کنن که از نظرشون خیلی خوبه و موفقیت چشمگیریه یا اینکه کاری می کنن که خیلی بده و از دست خودشون خیلی ناراحت میشن خدا رو احساس می کنن.

بعضیا تو اوج حالات احساسیشون با خدا سلام علیک میکنن مثلا وقتی که عاشق میشن و بعضیام وقتی که یه چیز خیلی مهمی رو مخوان که به راحتی نمیتونن بهش برسن یاد خدا می افتن خیلی ها دم ازدواج خیلی ها وقتی که می خوان بچه دار شن و ... اما تقریبا همه یه جورایی وجود خدا رو لمس می کنن.

خدا برای هر کسی یه جوریه البته من به کثرت گرایی اعتقاد ندارم . معنیه این حرفمم این نیست معنیش جلوه های یک حقیقت واحده.

به نیچه حق میدم اون فیلسوف بزرگی بوده و جمله ای هم در همین باره داره اکه از این جمله ای که گفتین معروف تره و اون اینه که خدا مرده است.

بعضیا میگن ما نباید به ظاهر این جمله توجه کنیم منظور نیچه کاملا استعاری بوده برای نشون دادن یه مسئله ی عمیق مرگ خدا یعنی مرگ معنویت.

حتی اگه معنای ظاهری هم مد نظرش بوده باشه بازم من بهش حق میدم چون منم مثل اون خدای مسیحیا و یهودیا رو قبول ندارم.

نه اینکه اونا یه خدا دارن و ما یکی دیگه.

فکر کنم منظورم رو فهمیده باشین.

البته اگر جاییش رو متوجه نشدین خیلی گیر ندین چون به احتمال زیاد منم مثل شما باشم.

چه قد نظراتتون زیاده ؟؟؟چه قد طرفدار دارین شما؟؟؟ً!!!
جدیدا یکی هم به اونا اضافه شده اونم منم.....
ناراحت که نیستین یا بهتره بگم ناراحت که نمیشین؟؟
پاسخ:

معلومه که نه البته نه نظرات خیلی زیاده و نه اگرم باشه زیاد بودنش به معنی طرفدار داشتنه.

هر کسی که برای یکی دیگه نظر میزاره به این معنی نیست که طرفدارشه شاید اصلا خیلی ها با اینکه از صاحب یه وبلاگ یا مطلب خوششون نیاد بازم برای روشن شدن یه مسئله یا به هر دلیل دیگه ای براش نظر بزارن و در عین حال اصلا با نگارنده ی مطلب حال نکنن و از اون بدشونم بیاد.

حتی تعریف از یه نفر به معنی این نیست که دیگه این دونفر حتما طرفدار همدیگن. به این معنیه که شخصی که داره تعریف میکنه شاید تو اون یه ویژگی با اون آدم موافق باشد یا از اون یه ویژگی طرف مقابل خوشش میاد همین .

سلام

در جواب دوست رهگذر، بنظر من نمی شود در مورد نماز با کسی که نمی خونه حرف زد چون هیچ فایده ای نداره خودت باید امتحانش کنی و در موردش تحقیق کنی  واقعا یک چیز دلی و کسی نمیتونه شما رو قانع کنه من با اینکه خودم نماز می خونم هنوز به فلسفه وجودیش البته یکمی پی نبردم. بنظرم نماز شب رو امتحان کن چون در آن زمان همه جا خلوت تر و افکار مزاحم به سراغت نمیان امتحان کن ببین چی میشه؟ اون موقع شاید خدا جوابت رد داد یا قانع شدی.

با اینکه دوست دارم در مورد عدالت بحث بشه، چند جمله از بزرگان در مورد آزادی بگم.

 

آزادی از دیدگاه بزرگان
بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است       . فردوسی خردمند

آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست.            ارد بزرگ

حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران

آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است .           اسپنسر

پاسخ:

همیشه جمله هایی که به یه پرده عیق تر از واقعیت ظاهری اشار می کنه برام جالب بوده.

ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی