پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
(بسم الله الرحمن الرحیم)
  • معرفی کتاب:


 همیشه تو ماه محرم یه احساس خاصی نسبت به واقعه ی عاشورا تمام وجودم رو فرامی گرفت. خیلی دوست داشتم راجع به حرکت امام حسین (ع) بیشتر بدونم. در اکثر کتاب ها و فیلم ها فقط اشاره ای به این واقعه می شد و این ها هیچ کدوم ذره ای از عطش من کم نمی کرد.


http://heyatgraphic.persiangig.com/image/89/MOHARRAM89/04/04moharram89-big01.jpg

 تا اینکه کتاب آه رو گرفتم. این کتاب اتفاقات حرکت امام حسین(ع) رو از نظر زمانی مرتب کرده و تقریبا با متن روان اون ها رو نوشته تا حدی که شاید وقت خوندنش احساس کنید یه رمان جذاب و عجیب رو دارین می خونید.

این کتاب که بازنویسی نفس المهموم هم به شمار می آد شرح اتفاقات حرکت امام(ع) از مدینه تا بازگشت اهل بیت ایشان به مدینه است که به قلم یاسین حجازی در انتشارات حکمت به چاپ رسیده. برای همین از نظر مستند بودن خیالتون راحت باشه چون جزء کتاب های مرجع در زمینه ی عاشورا به حساب میاد.

 

 

 

 

نظرات  (۸)

سلام.

بایدکتاب خوبی باشه،چون یه نفر دیگه ام اینو بهم معرفی کرده بود(البته3-2سال پیش)

600 صصفحه ست حدودا و قیمتش8-7 هزار تومان بیشتر نیست.

راسی،اگه بشه کتابای بیشتری توی زمینه های مذهبی حداقل به من معرفی کنید ممنون میشم،کتابایی  که خوندید خودتون(در هر زمینه ای)

راستی تغییرات وبلاگ مبارک باشه،

خوشگل شده..

 

 

پاسخ:
سلام 
          ممنون از لطفتون 

معلوم میشه که شما کتاب زیاد می خونید.
 اتفاقا منم همین دو- سه سال پیش این کتاب رو تو یه وبلاگ دیگه معرفی کردم مشخصاتی که دادین دقیقا درست بود.
درباره ی کتاب های دیگه معرفی کتاب باید متناسب با کتاب های قبلی که شما خوندین باشه و به نوعی سطحی که شما در زمینه ی خاص مطالعاتی دارین و منم در سطحی نیستم که بتونم سطح کسی رو تشخیص بدم و خودم شدیدا نیاز به این دارم که یک نفر برام چنین کاری رو  انجام بده اما در کل اگر کسی بخواد در زمینه های مذهبی و حتی علوم انسانی به معنای کلی و تعمیم پذیرش مطالعه داشته باشه برای شروع آثار شهید مطهری رو خیلی می پسندم البته آدم ها سلایق مختلفی دارن اما در کل کتاب های ایشون و منطقی که دارن هم از نظر علمی سطح خوبی دارن و هم اینکه برای عموم هم تا حد زیادی قابل فهم هستن.
کتابای ایشون جدای از اینکه اطلاعات آدم رو زیاد میکنه نوعی جهان بینی به آدم میده که بر اون اساس میشه مسائل دیگه ای هم که تا حالا باهاش مواجه نشدین تحلیل کرد و این ویژگی قابل توجهی که هر کتابی چنین مزیتی نداره.
اگر در اینترنت یه تحقیق مختصر بکنید سیر کتاب های شهید مطهری از آسون به سخت وجود داره.
جدای از این و یا بعد از این سیر میشه به صورت کلی و اجمالی فلسفه ی غرب هم مطالعه کرد البته بیشتر دوره ی میانی نه فلسفه ی باستان و خیلی معاصر و همچنین مبانی فلسفی رنسانس البته به همراه نقدش. شاید این موضوع خیلی مذهبی به نظر نرسه اما یه آدم مذهبی حتما باید از این چیزا هم اطلاع داشته باشه.
ببخشید اگر زیاد حرف زدم.
مرسی از نظرتون

سلام

اول از همه جا داره که این ماه را به شما و همه ی عاشقان حسین تسلیت بگم.

این کتاب را می شود به راحتی پیدا کرد؟ از سندیت کتاب مطمئنید؟ اخه در مورد واقعه عاشورا مطالب زیادی گفته شده و شنیدیم ولی معلوم نبوده که راست یا نه. اطلاعات غلط باعث می شود دید آدم ها راجع به آن قضیه عوض شود. البته این رو بگم که قصد جسارت ندارم.  چقدر خوبه که ما ادم ها یاد بگیریم که اطلاعاتمون رو  در اختیار دیگران بذاریم. مثل کاری که شما کردید. ممنون

پاسخ:
سلام
          شما لطف دارید اتفاقا خیلی کار خوبی کردین که این رو پرسیدین چون شاید همین چیزی که شما بهش فکر می کنید رو تو یه جامعه ی آماری بزرگتر حداقل مورد نظر چند نفر دیگه هم باشه و این گفتگو باعث این بشه که این مشکل حل بشه.
یادم میاد اولین باری که این کتاب رو در وبلاگ دوره ی دانشگاه هم معرفی کردم یکی از دوستان همکلاسی جلوی من رو گرفت و همین نکته ی شما رو فرمود و به برخی نظرات شهید مطهری در این زمینه اشاره کردن.
منم در تایید نظر ایشون چند تا اختلاف نظر جدی در زمینه عاشورا رو مطرح کردم و گفتم جدای از این نکاتی که شهید مطهری میگن در این زمینه های دیگه ای که ایشون نگفتن هم اختلاف نظر وجود داره اما در کل جواب اینکه چرا ما به خیلی از مقاتلی که در زمینه ی عاشورا گفته میشه می تونیم اعتماد کنیم خیلی مفصله اگر خیلی لازم بود حتما در قالب یک پست مستقل بهش می پردازم.
اما در پاسخ به نظر شما برای همین عرض کردم که این کتاب جزء کتاب های مرجع در زمینه ی عاشورا هست. کتاب مرجع به کتابی گفته میشه که سندیت قوی داره یعنی اتفاقات درون اون از طرف چندین راوی معتبر نقل شده (حالا اینکه تعریف راوی معتبر چیه بماند)  و در صورت اینکه در یک زمینه ی مد نظر در چند کتاب یک مسئله ی اختلافی مطرح بشه به این کتاب که همه قبولش دارن مراجعه میشه. البته این کتاب مرجعی که میگم کتاب آه نیست این کتاب نفس المهمومه که کتاب آه از روی اون نوشته شده.
پیدا کردن این کتاب هم کار چندان سختی نیست و تقریبا خیلی از کتاب فروشی ها اون رو دارن در کل کتاب معروفیه.
در پایان باز هم از نظرتون تشکر می کنم. 

بازم سلام

زمینه وبلاگتون خیییییییییلی مشکی. چشم هایم از جاش درومد.

پاسخ:
سلام
          بعد از محرم قالب قبلی برمیگرده.
سلام
نمیدونم چرا وقتی محرم میشه یک حال عجیبی دارم. نمیدونم کسان دیگه هم همچین حسی دارن یا نه؟ این ماه را بیشتر از ماه های دیگه دوست دارم البته شایدم خنده دار بیاد که من این ماه رو دوست دارم چون ماهی که امام حسین کشته شده ولی با همه ی این چیزها من این ماه رو خیلی دوست دارم و بیشتر به کارهای خودم فکر می کنم تا ماه رمضان و یک جورهایی از خودم خجالت می کشم که به خوبی نتونستم راه امامم رو در حد تواناییم انجام بدم. ان شاالله همه سال دیگه در همچین روزی در کربلای معلی باشیم. آمین
راستی در مراسمی که دوستان می روند یاد ما بنده فقیر هم باشند. ما هم به یادشونیم.
 
 

 

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد                     در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد

ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد                  شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد

 

احساس کرد از همه عالم جدا شده ست

در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده ست

 

در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت          وقتی که میزو دفتر و خودکار دم گرفت

وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت                   مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

 

باز این چه شورش است که در جان "واژه" هاست

شاعر شکست خورده ی طوفان "واژه" هاست

 

بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت                      دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت

یک بیت بعد واژه لب تشنه را گذاشت                    تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت

 

حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند

دارد غروب فرشچیان گریه می کند

 

با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید                   بر روی خاک وخون بدنی را رها کشید

او را چنان فنای خدا، بی ریا کشید                        حتی براش جای کفن؛ بوریا کشید

 

در خون کشید قافیه ها را، حروف را

از بس که گریه کرد تمام لهوف را

 

اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت              بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت

این بند را جدای همه روی نیزه ساخت                 خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت

 

بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود

او کهکشان روشن هفده ستاره بود

 

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن...          پیشانیش پر از عرق سرد و بعد از آن...

خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن...         شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن...

 

در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ کس

شاعر کنار دفترش افتاد از نفس

 

سید حمید رضا برقعی 

 

پاسخ:
سلام
           باز این چه شورش است که در جان "واژه" هاست                                      شاعر شکست خورده ی طوفان "واژه" هاست

واقعا بعضی از این اشعار آقای برقعی فوق العاده ست.

درباره ی نکته ای که اولش فرمودین هم باید بگم که منم مثل شما فکر می کنم و دقیقا نسبت به ماه محرم این حس رو دارم به علاوه ی خیلی از حس های دیگری که شاید اینجا خیلی قابل بیان نباشن....
راستی شما هم تو لحظه های خاص دوستان وبلاگ رو فراموش نکنید.
ممنون از نظرتون
سلام

پیشنهاد: سلسله کتاب های سلوک عاشورایی ، حاج آقا مجتبی تهرانی
پاسخ:
سلام
           ممنون سعید جان البته توفیق نداشتم تا حالا این کتاب رو بخونم اما حتما باید کتاب خوبی باشه به دوستان توصیه میکنم حتما این کتاب رو هم مطالعه کنند البته بعد از(کتاب آه)

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی

محرم تسلیت.

راستی چقددددر کدای امنیتی تون رندن..

پاسخ:
سلام 
          شعرتون واقعا زیبا بود.
                                              ممنون
۱۸ آبان ۹۲ ، ۲۳:۳۲ سفیـــر نـــور
وقتے مےگویم : بـرایم دعـــآ کن!

یعنے کم آورده ام....

یعنے دیگر کـآرے از دسـت خودم براے خودم بر نـمےآید!

من بہ شهـآدت مـحتآج ترم تـآ زندگی!

 پس ؛ برایم در این شبها آرزوے شهـآدت بر لب داشتہ بآش....

فقط

「「 *شهــ ـادت* 」」....

چہ بهـتر در کـــــــربـلـا .... ...!

التماس دعا رزمنده
یازهرا(س)



پاسخ:
سلام
           البته من نمی تونم به زیبایی شما بیان کنم اما هممون به این نیاز داریم که برای هم دیگه دعا کنیم اصلا دعا کردن برای دیگران یه راهیه که آدم دعاهایی که برای خودش داره مستجاب بشه.
          لطفا در لحظه های خاص از اهالی این وبلاگ هم یاد کنید.
                                                                                                  ممنون از نظرتون...
منم این کتابو خوندم حدود2-3سال پیش
واسم خسته کنده بود.
اما دو جاش خیلی خوب بود.
یکی اون خواب رباب
یکیم اون صفحه قرمزه:((((((((((((((((((((((
پاسخ:
من تو ایام محرم هر شب قبل از خواب تا هر جا که حال داشته باشم می خونمش.
الان سال سومیه که دارم می خونم اینو همیشم تاز شام غریبان تموم میشه.
اون صفحه قرمز وسطش واقعا آدم رو شکه می کنه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی