بسم الله الرحمن الرحیم
(کوه یخ)
فرهنگ اساسا یک مقوله ی پیچیده و چند وجهیست برای همین اظهار نظر در این زمینه نیاز به تامل و تفکر عمیق دارد. جنس مسائل فرهنگی با جنس سایر مسائل اجتماعی متفاوت است به این معنا که مثلا اگر در حوزه ی سیاست سیاست مداری یک اظهار نظر ساده بکند در واکنش به این اظهار نظر آن سیاستمدار نه چندان مطرح، شاهد سیل واکنش ها و پیامدها خواهیم بود اما در زمنیه های فرهنگی ماجرا به گونه ای دیگر است. سخت ترین تندترین و بعضا شدید ترین اقدامات در این زمینه ها شاید دچار واکنش هایی با تاخیر و تردید شدید شود که البته این امر علل زیادی دارد. تمثیل فرهنگ به کوه یخ شاید بتواند به خوبی ذهن ما را با جنس فرهنگ و مسائل فرهنگی آشنا کند. همچنین علت اینکه چرا کار در زمینه های فرهنگی مشکلات زیادی با خود به همراه دارد.اما آنچیزی که ما در این مقاله به دنبال آن هستیم بحث دیگریست. جدای از همه ی مباحث مطرح در این زمینه از مسائلی که همواره مورد غفلت واقع شده مسئله ی نحوه ی توزیع محصولات ضد فرهنگی در سطح جامعه است. برای اینکه بتوانیم ذهنیت روشنی در این باره پیدا کنیم ابتدا به تعریف مفاهیم کلی بحث مورد نظر می پردازیم.
تعریف
شبکه ی توزیع
زمانی که سخن از شبکه ی توزیع به میان می آید ابتدا اذهان به این سمت می رود که یک نظام هوشمند و سازمان یافته ای وجود دارد که به گونه ای از طرف گروه یا مجموعه ای مدیریت می شود اما در عمل آن چیزی که ما مشاهده می کنیم در زمینه ی شبکه ی توزیع محصولات ضد فرهنگی به چنین چیزی نمیرسیم البته باندهای مختلفی وجود دارد که در سالهای گذشته از طرف نیروی انتظامی دستگیر شده اند اما اینکه بگوییم تمام این فعالیت ها به صورت نظام یافته و هوشمند است و یا مجموعه ای وجود دارد که آن را مدیریت می کند، درست نیست. ما در عمل شواهدی که این مدعا را تایید کند حداقل تا به امروز در دست نداریم.
محصول ضد فرهنگی
برای اینکه بدانیم محصول ضد فرهنگی چیست باید ابتدا تعریف مشخصی از محصولات فرهنگی ارائه دهیم در تعریف محصول فرهنگی باید گفت برخی معتقدند نمیتوان برای مجموعه محصولات و آثار فرهنگی شاخصها و معیارهای یکسانی تعریف کرد. محصول فرهنگی طیف گستردهای دارد. از نقاشی، تئاتر و معماری بگیر تا موسیقی که برای خود دنیایی از هنر است، را شامل میشود.
معیارهای زیباییشناسی قواعد مشخصی دارند و این موضوع متناسب با محصول مشخص، ملاکها و شاخصهای مشخص خود را خواهد داشت. در نتیجه شاید یک چیز از نظر یک نفر زیبا و از نظر دیگری زیبا نباشد. یا آن چیزی که برای یک نفر به معنای واقعی کلمه هنر ناب است برای شخص دیگر مصداق بی هنری باشد.
بر خلاف نظر این عده ی اخیر گروهی دیگر بر این باورند که این نوع نگاه کثرت گرا به هنر و هنرمند و فرهنگ در حد کلان قابل پذیرش نیست چرا که در این صورت دیگر چیزی به اسم مدیریت فرهنگی معنایی پیدا نمی کند. به عبارتی اگر هنر در ذهن عموم مردم متفاوت است پس چگونه است که همین عموم مردم بعضی را هنرمند می دانند و شاید عده ی زیادی روی اینکه او هنرمند است متفق القول هستند. در نتیجه هم فرهنگ را می شود تعریف کرد هم هنر را و این نگاه کثرت گرا باعث نوعی بی نظمی و هرج و مرج در زمینه های فرهنگی میشود.
شاید همه ی این اختلاف نظرها برای این باشد که جنس فرهنگ و مسائل فرهنگی جنس خاصی است و به نوعی هم موارد زیادی در آن است که اگثر مردم روی آن هم نظر اند و هم اینکه در یک فرهنگ مسئله ای به نام خرده فرهنگ ها هم وجود دارد که شاید هنجارها و ارزش های آن متفاوت با فرهنگ مسلط جامعه باشد.
دریچه ی ورود ما به بحث محصولات غیرفرهنگی و یا ضد فرهنگی نیز دقیقا همین جا است چرا که برخی با پذیرفتن تعریف اول از فرهنگ، محصولات ضد فرهنگی نیز جزئی از خرده فرهنگ ها به حساب می آورند وبه نوعی به این محصولات مشروعیت دهی می کنند.
برخلاف فرهنگ که تعریف روشن و مشخصی از آن وجود ندارد و به خصوص در مصادیق آن اختلاف نظر جدی وجود دارد ضدفرهنگ و مصادیق ضد فرهنگی اموری است که اکثر مسلط مردم به آن اعتقاد دارند و روی آن اتفاق نظر دارند. برای مثال همه ی مردم بر روی اینکه فیلم های غیر اخلاقی که ضد فرهنگ است اتفاق نظر دارند. اما به دلیل اینکه جنس فرهنگ و مسائل فرهنگی به نوعی پنهان و نرم است و نیاز به دقت زیادی دارد برای اینکه بتوان تشخیص داد چه چیزی ضد فرهنگی است شاید مردم با کمی سهل گیری با این مسائل برخورد می کنند. دقیقا به همین منظور است که در کنار بحثی مثل تهاجم فرهنگی به شبیخون فرهنگی نیز که تعبیر دقیق رهبری است اشاره می شود. شبیخون در اساس خود نوعی پنهان کاری و مخفیانه بودن تهاجم است.
انواع محصولات ضد فرهنگی
در پاسخ به اینکه انواع محصولات ضدفرهنگی چیست معمولا به برخی ابزارهای انتقال آن محصول اشاره می شود نه جنس ضد فرهنگی بودن آن برای مثال کتاب هایی که محتوای آن با فرهنگ عمومی متعارض است و یا به نوعی ارزش های فرهنگی و دینی را به چالش می کشد. این قاعده دربارهی سی دی های مختلف اعم از فیلم ها نیز صدق می کند برای مثال بر اساس آمار سازمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها در سال گذشته یک میلیون و 255 هزار سی دی غیر مجاز در سراسر کشور جمع آوری و امحاء شده است.
بازی های رایانه ای از جمله دیگر مصادیق سی دی های ضد فرهنگی است که اگر خوب بخواهیم به آن بپردازیم مقاله ای جدا را طلب میکند چرا که به حدی این مسئله با اهمیت و حائز توجه است که حتی برخی بر این باورند که این مقوله مهم ترین زمینه ای است که باید به آن پرداخته شود.
ادامه دارد....