پنجره‌ی بیست و هفتم

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۰۶ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

3)

دینداران می گویند: ؟! موسیقی تعطیل.../ کارویژه ارمیا در شبکه من و تو

اخیرا در عرصه هنر کشور شاهد تعطیلی کنسرت های برخی از خوانندگان در استانها بودیم. اینگونه شد که به دلیل مخالفت های چهره های مطرح چند استان از جمله بوشهر، مشهد و شیراز با برگزاری کنسرت که از وزارت فرهنگ مجوز داشت مخالفت شد.

یکی استدلالهای مخالفین تغییر سیمای فرهنگی استان بود. یکی دیگر ترویج موسیقی بود. و..... خب از چند بعد به این مسئله می شود نگاه کرد. اول اینکه معمولا افراط و تفریط مادر همدیگر هستند. درست است که افراط در یک مسئله نقطه مقابل تفریط در همان مسئله است. اما این دو مولد یکدیگرند یعنی گاهی با بررسی اتفاقات اجتماعی به این می رسیم که افراط در یک زمینه فرزند تفریط در همان حوزه می شود. آلبوم یک خواننده زن از وزارت فرهنگ مجوز می گیرد. بعد در مراسمی که یک پایش وزارت ارشاد است اجرای زنده می کند. و چندی بعد مرجعیت این وزارت خانه در مسئله اعطای مجوز به کنسرت ها با اقدامات عملی برخی چهره ها زیر سوال می رود. اینجا ما به اصل مسئله کاری نداریم. اینکه آیا موسیقی حرام است یا حلال است (که البته در اسلام مشخص است که هر موسیقی حرام نیست.) اینکه این اقدامات درست بوده یا اشتباه هم مد نظر ما نیست. ملاک ارزشی ما برای قضاوت در این زمینه عرف و جامعه است. سوال اصلی اینجاست آیا در جامعه ایران پذیرش این وجود دارد که یک زن در یک مراسم زنده که یک پایش وزارت ارشاد است تک خوانی کند یا نه؟ و چون این لغو کنسرت ها به اتفاقات دیگر گره خورده است سوال دیگر نیز این است که آیا واقعا می شود نام کسانی را که به آن نماینده مجلس حمله کردند حزب الهی گذاشت؟ اعطای مجوز به یک آلبوم که خواننده اش زن است به خودی خود کار غیر شرعی نیست. اقتضای چنین تصمیمی چند مدت بعد برگزاری کنسرت زنده آن خواننده می شود. زمانی که ما به دو خواننده مجوز می دهیم بعد به یکی می گوییم تو می توانی کنسرت بگذاری و به دیگری می گوییم تو نمی توانی فقط بخاطر اینکه زن هستی، فقط برای جنسیتت. این یک تبعیض علنی است. این کار سلب آزادی و حق شهروندی آن هنرمند است. جلوه کردن در ذات یک خواننده و هنرمند است. به خصوص اگر این هنرمند زن باشد. جدای از اینکه هر انسانی نیاز به مورد توجه قرار گرفتن دارد یک هنرمند به مراتب بیشتر به این مسئله نیاز دارد و یک هنرمند زن نیز خیلی بیشتر از یک هنرمند مرد. شما نمی توانید یک ماشین را در سطح شیبدار بگذارید، بدون بالا کشیدن ترمز دستی، سنگ جلوی چرخش را بردارید و بعد با کمال اعتماد به نفس از او انتظار داشته باشید که حرکت نکند. آیا واقعا می خواهید حریف نیروی جاذبه زمین  شوید؟ وقتی این مسئله مشخص شد خود به خود بعضی مسائل حل میشود. برخورد فرهنگی نگاه فرهنگی می خواهد.

بعد دیگر این است که خوانندگانی که دراین استانها بنا بود کنسرت اجرا کنند چه کسانی بودند؟ در چه ژانری قصد اجرای موسیقی را داشتند؟ پاپ می خواندند یا رپ یا سنتی! طبیعتا تک تک این جزئیات در تصمیم ما مبنی بر برگزاری کنسرت یا لغو آن تاثیر دارد. شاید کسی بگوید ژانر فرق نمی کند مخاطب اجرای موسیقی در استان افراد واحدی هستند و فضایی که بعد از آن کنسرت درست می شود هم یکسان است. باید دوباره این حرف را بررسی کرد که آیا واقعا خروجی کنسرت مازیار فلاحی با مضامین عاشقانه و عریان در ژانر پاپ با کنسرت علیرضا قربانی درژانر سنتی و مضامین بیشتر عارفانه یکسان است؟

در احادیث دینی داریم که موسیقی باعث ضعف اراده می شود. خود من به عنوان یک انسان مذهبی به این حدیث اعتقاد دارم. استفاده بیش از حد از موسیقی و وابسته شدن به آن اراده انسان را سست می کند. اما آیا فقط موسیقی است که در یک استان باعث سستی اراده می شود. همین الان استان خراسان جزء استانهای جرم خیز کشور است. از نظر ارتکاب جرایم مختلف جزء چندتای اول است. شخصیت های محترم مذهبی از این بابت احساس خطر نمی کنند؟ باز هم تاکید می کنم که این حرفها به معنی تایید کاری نیست اما مسئله اینجاست که اگر شخصیت های برجسته و محترم مذهبی آن استان با کلیت یک هنر، مخالفت کنند این کار چه پیامدی می تواند داشته باشد؟

اگر بخواهیم از زاویه دینی به این مسئله نگاه کنیم، آسیب شناسی فضای فرهنگی کنسرت ها حتی کنسرت های سنتی به تنهایی یک مقاله صد صفحه ای را به خود اختصاص می دهد اما اینجا بحث چیز دیگری است. در اسلام یک قاعده مرجع وجود دارد که بر اساس آن اجتهاد هم می شود به نام دفع افسد به فاسد. آیا پیامد های مخالفت با کنسرت سنتی علیرضا قربانی و حزب الهی خواندن کسانی که به علی مطهری حمله کردند افسدی نبود که با برگزاری کنسرت دفع شود.

افسد می شود اینکه مردم جامعه فکر کنند، دین و مذهب نقطه مقابل فرهنگ و هنر است. یک انسان حزب الهی یعنی یک فرد غیر فرهنگی بی هنر. نباید فراموش کنیم که در جامعه ما بالاخره کسانی هم هستند کمه اعتقاد دینی و مذهبیشان محکم نیست. این گروه به دو دسته تقسیم می شوند. 1) افرادی به اعتقادات مذهبی غیر محکم غیر محجبه 2) افرادی با اعتقادات مذهبی غیر محکم محجبه.

بالاخره همه خانم های چادری که اعتقاداتشان محکم نیست. شبکه من و تو برنامه ای می سازد با محوریت موسیقی به نام آکادمی گوگوش. سال اول برنامه پخش شده و مخاطب زیادی در داخل ایران جذب می کند. زمانی که خوب مخاطب جذب کرد و برای خودش برند شد در فینال مسابقات یک خانم باحجاب شوهر دار به اسم ارمیا را قهرمان می کند. کل این برنامه می خواهد بگوید که زن های مذهبی هم می توانند وارد دنیای موسیقی شوند و کل اقدامات برخی از دوستان داخلی این معنا را میرساند که آدم های مذهبی ضد هنر و فرهنگ هستند. شما قضاوت کنید. مردم این جامعه کدام برخورد را انتخاب می کنند؟

من وتو برای هر دوی اینها برنامه ریزی می کند واصلا اولویتش را گروه دوم می گذارد اما بعضی از افرادی که خود را منبع دین و مذهب می دانند نه تنها برای گروه دوم و برای محکم کردن اعتقاداتشان یا به اصطلاح جذب کردنشان برنامه ای ندارند که آنها را با این کارها دفع هم می کنند.

پس کار در حوزه فرهنگی نگاه فرهنگی می خواهد. نگاه فرهنگی تصمیم فرهنگی می آورد و تصمیم فرهنگی هم می تواند منجر به تاثیر گذاری شود. این تاثیر گذاری متناسب با فضای ذهنی صاحب اثر اتفاق می افتد. اگر مذهبی باشد تاثیر اثرش دینی خواهد بود و اگر نباشد هم اتفاق دیگری می افتد. برای همین یک نگاه فرهنگی باید بداند. فرهنگ چیست؟ چه اجزا و ابعادی دارد؟

786

مقاله های دنباله داری که با عنوان رنگی از فرهنگ در وبلاگ می آورم در حقیقت یک مقاله است که به چند قسمت تقسیم شده.
پس از ارائه در اینجا بناست به صورت عمومی کار بشه خواهشا نکات و نظراتتون رو به صورت خصوص یا عمومی در مورد هر قسمت مرقوم بفرمایید.
ممنون...


 رنگی از فرهنگ

گاردین: خودرو، مواد مخدر و تجردگرایی، جشنواره فیلم فجر امسال را احاطه کردند/ یک عالم فرهنگ از جنس کوه یخ/ دینداران می گویند؟!: موسیقی تعطیل.../کارویژه ارمیا درشبکه من و تو / موجود زنده ای به نام فرهنگ/ یک سینما و یک دنیا مشکل

1)

گاردین: خودرو، مواد مخدر و تجردگرایی، جشنواره فیلم فجر امسال را احاطه کردند

زمانی که نام ایران در رسانه های بین المللی مطرح می شود مردم دنیا معمولا منتظرند خبری از

Ø     مذاکرات هسته ای

Ø     5+1

Ø     حسن روحانی و ظریف وزیر امور خارجه اش

Ø     خاتمی و گفتگوی تمدن هایش

Ø     احمدی نژاد و روحیه استکبار ستیزی اش

و باشناخت ترهایشان هم منتظرند خبری از آیت الله خامنه ای رهبر عالی ایران با تبحر سیاسی اش

بشنوند، اما اینبار یک سوژه غیر سیاسی مورد توجه آنها قرار گرفت. سوژه ای از جنس فرهنگ، آنها از نظر خودشان مهم ترین رویداد فرهنگی ایران در سال 93 را هدف گرفته بودند. تقریبا نیمی از زمستان93 گذشته بود که روزنامه گاردین با انتشار خبری از زمستان فرهنگی در جامعه ایران خبر داد.  جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی چشمشان را گرفت و برای گزارش این رویداد تیتر زدند:خودرو، مواد مخدر و تجردگرایی، جشنواره فیلم فجر امسال را احاطه کردند در متن این گزارش آمده بود: طلاق، سقط جنین، خیانت، تجمل گرایی اصلی ترین تم جشنواره فیلم فجر امسال را تشکیل دادند و می توان گفت فیلم های امسال از ضعیف ترین فیلم های چند سال اخیر به حساب می آیند.

 این روزنامه فکت های خود را با این تحلیل گره زد که: فیلم های امسال تنها به فکر فروش بوده اند. گاردین به زدن این حرفها اکتفا نکرد و گفت: در این فیلم ها بسیاری از چهره های معروف و داستان های تکراری بدون مفهوم از جمله مواد مخدر و اعتیاد و خیانت دیده می شوند. این رسانه در پایان گزارش خود گفت: "اکنون باید پرسید که چرا بسیاری از کارگردانان ایرانی قادر به ساختن یک فیلم خوب نیستند و چرا آن عده ای که فیلم های خوبی دارند، این هنر خود را ارتقا نمی دهند و بعد از چند سال، این عرصه را رها می کنند.اکنون بسیاری از فیلمسازان در این زمینه با مشکل مالی مواجه هستند ولی در اصل باید گفت دو مشکل اصلی چالش جدی فیلم در ایران است که یکی نبود و غیبت فیلمسازان خوب است و دوم کمبود بودجه."

از طرفی علی جنتی وزیر ارشاد در سخنرانی خود در اختتامیه جشنواره فجر این جشنواره را از بهترین جشنواره های فجر توصیف کرد. و برخی کارشناسان در وزارت فرهنگ و ارشاد هم با آقای وزیر هم نظرند. اما وقتی از سینما گران در مورد تفاوت عمده جشنواره فجر93 با سالهای قبل می پرسیم با جوابهای دیگری روبرو می شویم. کمال تبریزی درباره ممیزی در جشنواره امسال می گوید: "پیش از این و حتی در جشنواره‌های فیلم قبل وبعد از انقلاب هم چنین مرسوم بود که فیلم‌ها بدون ممیزی چندانی به جشنواره می‌آمدند، اما گویا امسال وضعیت تغییر کرده است."

سوال اینجاست آیا مشکل سینمای ایران ممیزیست یا به قول خبرنگار گاردین نبود و غیبت فیلمسازان خوب وکمبود بودجه است؟ یا اینکه باید عامل را در جای دیگری جستجو کرد؟  مگر جشنواره فجر امسال ما چه تفاوتی با سالهای قبل داشته که از دید یک روزنامه انگلیسی زبان انقدر برجسته شده است؟ آیا این گزارش نوعی سیاه نمایی رسانه ای است یا اینکه ریشه در واقعیت فرهنگی دارد؟ جدای از اینها به صرف یک اظهار نظر و گزارش یک روزنامه آیا می توان راجع به وضعیت سینمای ایران حکم کلی صادر کرد؟


(سخن بی عیبت و نقص تنها بر زبان معصومی جاریست)

...محمد حسن خلعتبری...

باسلام و احترام

اول تشکر می کنم از نظرای خصوصی که دوستان عزیزم دادن برای اینکه بقیه نسبت به مطلب ذهنیت پیدا نکن پاسخش رو برای ایملتون فرستادم.

امیدوارم هر دوست عزیزی که به خودش زحمت خوندن این متن رو داده تا اینجا از کارش لذت برده باشه و تا حدی روی تحلیلش نسبت به شرایط سیاسی تاثیرگذار بوده باشه هر چند که این انتظار از یک مقاله خیلی توقع زیادیه. در هر صورت حرف عمده ای که توی این مقاله هست با خوندن قسمت ششمش کامل میشه.

 


6)

سوال چهارم این بود:

4)پایگاه اجتماعی و مردمی دولت یازدهم چگونه است؟

جواب این سوال یک قید زمانی دارد در حال حاضر این پایگاه اجتماعی نسبت به اوایل روی کار آمدن دولت رو به کاهش است. اگر با همین روال پیش برویم امکان ریزش لحظه ای و جدی این بدنه اجتماعی می رود. که مباحثش را در بالا طرح کردیم. آقای روحانی چند راه برای حل کردن این مشکل دارد 1)می تواند پایگاه اجتماعی اصلاح طلبی را مال خود کند. که این کار نیازه مقدمات جدی دارد و بسیار مشکل است.2)از بدنه اجتماعی اصولگرایان استفاده کند. با توجه به اینکه اقای روحانی ذاتا اصولگرا بوده اما در میان پایگاه مردمی اصولگرایی قبل و بعد از ریاست جمهوری اقبالی نداشته است.3)یک بدنه اجتماعی جدید متشکل از برخی اصولگرایان و اصلاح طلبان برای خود درست کند. تا این لحظه دولت مسیر سوم را انتخاب کرده است اما برای رسیدن به این مهم نیاز به دستاوردهای عملی جدی در دولتش دارد برای رسیدن به این دستاوردها هم زمان چندانی ندارد. نقطه عطف حالت سوم توافق هسته ای است یک توافق هسته ای متوسط و نه ضعیف می تواند برای دولت حداقل تا انتخابات آتی یک بدنه اجتماعی مستقل و موقت دست و پا کند.

اما سوال نهایی و هدف اصلی این مقاله یعنی پیش بینی آینده مناسبات سیاسی اصلاح طلبان با دولت. سوال طرح شده در ابتدای مقاله این بود:

5)با توجه به پاسخ چهار سوال ابتدایی، آینده روابط سیاسی میان دولت اعتدال با گفتمان اصلاحات چگونه خواهد بود؟

 

5)

با توجه به مقدمات گفته شده در 4 مقاله قبلی مجدد سوال اول مقاله را طرح می کنم:

1)اولویت اول یا مسئله اصلی دولت فعلی چیست؟ یا به عبارتی گفتمان کلی دولت یازدهم چیست و چه اقتضائاتی را با خود به همراه دارد؟

پاسخ روشن است. "توسعه"

 با توجه به صحبتهایی که ارائه شد و قرابتی که بین شخصیتها و اولویتهای اصلاح طلبان و جبهه مشارکتی ها بیان شد باید گفت اولویت و مسئله اصلی دولت فعلی نیز بحث توسعه است. اما هنوز دولت شاخه مشخصی از توسعه را هدف نگرفت چرا که از طرفی در بعد آزادی های سیاسی شعار می دهد که از ابعاد توسعه سیاسی است و اط طرفی هم علم توسعه اقتصادی را برافراشته است چرا که قرابت این دولت با جریان آقای هاشمی از تمام گرایش های سیاسی بیشتر است و وزیران آقای هاشمی بیشترین سهم را در کابینه دارند. تیم اقتصادی دولت تقریبا همان تیم اقتصادی آقای هاشمی است. نکته اینجاست زمانی که شما بخواهد دو مسئله را با هم در الویت داشته باشید ناگزیر به تعریف حد اقلی از اولیتها و اهداف خود می شوید که این امر اعتراضهای زیادی را دربرخواهد داشت. که البته دولت فعلی هوشمند تر از آن است و خوانش حقیراز عملکرد دولت این است که دولت نقشه راهش را میداند و اولویتهایش را اما به دلایل سیاسی سعی می کنم مسائلی را برای خود اولویت نشان دهد. زمانی که ما یک چیز را به عنوان اولویت اولمان انتخاب می کنیم این دقیقا به معنای حذف سایر اولیات هاست زمانی که در تقابل با اولویت اول قرار می گیرند.

اما سوال دوم مقاله:

2)نسبت دولت فعلی با دولت احمدی نژاد چیست؟ یا به عبارتی دولت یازدهم خود را چگونه در مقابل دولت دهم تعریف می کند؟ و اساسا چه تعریفی از دولت نهم و دهم دارد؟

از عوامل رای آوردن آقای روحانی این بود که خود را مخالف وضع موجود معرفی کرده بود. و دولت احمدی نژاد را نماد وضع موجود.

4)

با توجه به این ویژگی های اساسی که هر گفتمان باید داشته باشد اعم ازوضعیت1)دلالت های روشن و مشخص در نظر مردم با قرائت های واحد از این دلالت ها2)افراد یا گروه های مرجع درون گفتمانی3) گستره4 ) استقرار فضایی/ زمانی مشخص و عملکرد روشن در اذهان5) عمق و ضریب نفوذ 6) عوامل زمینه ای

می شود به بررسی گفتمان اعتدال پرداخت. اول از آخر شروع میکنیم یعنی از عوامل زمینه ای همانطور که گفتیم در عوامل زمینه ای سوال اینجاست که آیا در خرداد 92از نظر شرایط اجتماعی جامعه پذیرش یک گفتمان جدید به عنوان گفتمان مستقر را داشت یا نه. برای پاسخ به این سوال باید نبض جامعه ایران را گرفت و بر اساس آن در این زمینه اظهار نظر کرد. جامعه ایران در حال حاضر یک جامعه متکثر است. در جامعه ایران پدیده های جمعی مثل توده و همگان شکل گرفته است. روزبه روز تمایل مردان به ازدواج کمتر می شود آمار طلاق رو به افزایش است. پدیده ای به اسم طلاق عاطفی به وجود آمده.

3)

مفهوم توسعه را آیت الله هاشمی رفسنجانی برای اولین بار وارد ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی کرد. از منظر علوم اجتماعی توسعه انواع مختلفی دارد از جمله توسعه درون زا، توسعه برون زا، توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، توسعه عمودی ، توسعه افقی و....

دو گفتمان توسعه سیاسی(آقای خاتمی) و توسعه اقتصادی(دولت سازندگی) که از آنها صحبت کردیم گفتمان های معمول و بین المللی هستند با استانداردهای تعریف شده جهانی. برای مثال در کل دنیا ما برای سنجش توسعه یافتگی در ابعاد مختلف شاخصهای تعریف شده ای داریم. و کشورهای مختلف دنیا را بر این اساس به توسعه یافته و در حال توسعه تقسیم بندی می کنند.

در نتیجه قرابت این دو گفتمان با هم در فضای نظری می تواند یکی از دلایل نزدیکی این شخصیتهای سیاسی به هم باشد.

اما گفتمان دولت تدبیر و امید...

آقای روحانی در سخنرانی های خود مولفه های گفتمانی زیادی را مطرح کرده اند. عنوانی که رئیس جمهور برای گفتمان دولت یازدهم در نظر گرفته اند، گفتمان (اعتدال) است. تا مدتها خبرنگاران این سوال را که گفتمان اعتدال چیست و تعریف رئیس جمهور از این گفتمان کدام است مطرح می کردند. تا اینکه رهبری در دیدار دانشجویی از گفتمان دکتر روحانی در فضای نظری به صورت تلویحی حمایت کردند، کار به آنجا کشیده شد که در دیدار دانشجویی با رهبری یکی از دانشجویان این سوال را از رهبر انقلاب پرسید.

2)

نزدیک به دوسال است که ما در صحنه سیاسی کشور با یک پدیده جدید به نام دولت یازدهم روبرو هستیم. پدیده ای که از زمانی که وارد ادبیات سیاسی شده است اقتضائات جدیدی را به وجود آورده و به نوعی هندسه سیاسی کشور را دستخوش تغییر کرده است. جناحبندی ها، جریانات سیاسی، صف بندی شخصیتها همه و همه نسبت به گذشته تغییر کرده است.

در برخورد با این پدیده سیاسی چند سوال اساسی به ذهن می رسد.

1)اولویت اول یا مسئله اصلی دولت فعلی چیست؟ یا به عبارتی گفتمان کلی دولت یازدهم چیست و چه اقتضائاتی را با خود به همراه دارد؟

2)نسبت دولت فعلی با دولت احمدی نژاد چیست؟ یا به عبارتی دولت یازدهم خود را چگونه در مقابل دولت دهم تعریف می کند؟ و اساسا چه تعریفی از دولت نهم و دهم دارد؟

3)موانعی که امکان دارد دولت سر راهش داشته باشد و چالش های اصلی دولت فعلی با توجه به شعارهای گفتمانی اش و جریانها و گفتمان های درون جامعه چیست؟

4)پایگاه اجتماعی و مردمی دولت یازدهم چگونه است؟

5)با توجه به پاسخ چهار سوال ابتدایی، آینده روابط سیاسی میان دولت اعتدال با گفتمان اصلاحات چگونه خواهد بود؟

786

6مقاله ای که با عنوان طلاق عاطفی، پایان راه ائتلاف دوگفتمان/ آینده پژوهی روابط دولت اعتدال وجریان اصلاحات در وبلاگ می آورم در حقیقت یک مقاله است که به 6 قسمت تقسیم شده.
پس از ارائه در اینجا بناست به صورت عمومی کار بشه خواهشا نکات و نظراتتون رو به صورت خصوص یا عمومی در مورد هر قسمت از این 6قسمت مرقوم بفرمایید.
ممنون...


1)

تصور کنید در جایگاه مسئول ناوبری کشتی قرار دارید. هنگامی که مشغول دیده بانی افق مقابل هستید (رصد محیطی)، دو چیز نظر شما را به خود جلب می‌کند. «یک کوه یخ» و «یک کشتی تدارکاتی» که باید به آن بپیوندید. شما سرعت‌ها و جهت‌های محتمل کوه یخ و نیز کشتی تدارکاتی را بررسی می‌کنید (تجزیه و تحلیل روندها) و اطلاعات حاصله را وارد رایانه کشتی می‌کنید (مدل سازی). سپس مسیر حرکت را چنان ترسیم می‌کنید که بجای برخورد با کوه یخ به کشتی تدارکاتی بپیوندید (نقشه راه). در حین انجام تمام این فعالیت‌ها رویای خوردن غذای مطبوع و دیدار با دوستان قدیمی پس از پیوستن به کشتی تدارکاتی را در سر می‌پرورانید (چشم انداز سازی). متوجه می‌شوید که سرعت‌ها و جهت‌های کوه یخ و کشتی تدارکاتی ممکن است تغییر کند. لذا شروع به بررسی بر روی گزینه‌های ممکن در خصوص این تغییرات می‌کنید تا این اطمینان حاصل شود که بیشترین بخت برای پیوستن به کشتی تدارکاتی وجود داشته باشد (سناریو پردازی). علی‌رغم تمامی این برنامه ریزی‌ها، شما میدانید که احتمال وقوع حادثه‌ای غیر منتظره و برخورد با کوه یخ همچنان وجود دارد. لذا از خدمه کشتی می‌خواهید که به تمرین تخلیه اضطراری کشتی مبادرت ورزند (Gaming). هنگامی که آنان مشغول به تمرین هستند، شما خود را در موقعیت محتمل‌ترین وضعیت کشتی تدارکاتی فرض کرده و مراحل رسیدن به این وضعیت نهایی را ترسیم می‌کنید. (پس نگری)

786

ماهی‌ قرمز سفره هفت سین


هر سال ایام عید چند میلیون قطعه ماهی می‌میرند. چند میلیون قطعه ماهی قرمز به خاطر رنگ و لعاب سفره هفت‌سین ما جان خود ر از دست می‌دهند در حالیکه  طول عمر آن 10 تا 20 سال است.


علت مرگ ماهی قرمز

ماهیان قرمز عمدتاً به علت نگهداری در ظروف نا مناسب عدم تغذیه صحیح، عدم توجه به کیفیت آب و تفاوت دمایی بالای آب و نگهداری در ظرفهای کوچک تلف می‌شوند بنابراین لازم است نکاتی را رعایت کرد.

بهتر است بیش از یک جفت ماهی در یک ظرف نگهداری نکنیم. بجای نگهداری ماهی در تنگهای کوچک و نامناسب حتماً ماهی در ظروف شیشه‌ای بزرگ با دهانه گشاد، نگهداری شود.

انداختن سکه، ریختن نمک یا انداختن حبه قند در آب می‌تواند برای ماهیان قرمز خطرناک باشد.

  هر قطعه ماهی قرمز انگشت قد برای ماندگاری طولانی حداقل به یک لیتر آب نیاز دارد و باید درون ظروف نگهداری ماهی قرمز بیش از یک سوم حجم، آب ریخت.


ماهی قرمز

ماهی قرمز باید دور از نور مستقیم خورشید و در محیط کم سروصدا و رفت و آمد نگهداری شود. بهترین دما برای زندگی ماهی حدود 25-10 درجه سانتی گراد می باشد تغییرات ناگهانی دما بخصوص در موقع تعویض آب سبب استرس و در نهایت مرگ ماهی می‌شود.

 ظرف نگهداری ماهی را در مکانی ثابت قرار دهید و از جابجایی مداوم و یا ضربه زدن به آن اجتناب کنید زیرا ماهی قرمز بر اثر ضربه‌ای هر چند کوچک به تنگ و یا صدای تولید شده در محیط، به شدت می‌ترسد و سکته می‌کند.

در طول هفته یک یا دو بار آب ماهی نیاز به تعویض دارد و در صورتیکه از آب شهری استفاده می‌شود چون دارای کلر می باشد جهت کلرزدایی باید آب را قبل از استفاده برای نگهداری ماهی حداقل به مدت 48 ساعت در ظرف دهان گشاد نگهداری تا هم کلر موجود در آب خارج و هم دمایش با دمای محیط برابر شود.


در هنگام تعویض آب، یکدفعه آب را عوض نکنید با آرامش کامل نیمی از آب را خالی کرده و سپس کم کم آب برداشته شده از ظرف را با آبی که قبلاً تهیه کرده‌اید جایگزین کنید.

تغذیه ماهی لازم است روزانه دو بار در روز (صبح و عصر) در مدت حدود پنج دقیقه انجام شود، ماهی قرمز بایستی با غذا‌های کم پروتئین و سرشار از کربوهیدرات شناور در سطح آب تغذیه شود و بهتر است از غذاهای آماده مخصوص ماهی قرمز استفاده کنید ولی از خرده‌های ریز نان یا حبوبات پخته شده یا زرده تخم مرغ می‌توان به عنوان غذای ماهی استفاده کرد.

  همیشه به اندازه نیاز ماهی غذا بدهید چراکه غذا دهی بیش از حد باعث انباشت غذا در ظرف نگهداری و در نتیجه باعث آلودگی آب و مسموم شدن ماهی خواهد شد.


19015251901131107223151111311577621722

از خرید ماهیانی که دارای علایمی مانند تا خوردگی باله‌ها، لکه های پنبه مانند در اطراف دهان یا سطح بدن، بیرون زدگی چشم بصورت یکطرفه یا دو طرفه و مشاهده زخم روی سطح بدن و یا لکه‌های سفید متمایل به خاکستری خودداری کنند.

  ماهی دارای تحرک مناسب و به حالت یک پهلو و لخت در آب غوطه ور نبوده و بخشی از بدنش برآمده نباشد. همچنین ماهی‌های کوچکتر به لحاظ سن کمتر، اندازه کوچکتر و نیاز به فضای کمتر برای خرید مناسب ترند.

 

786

قاسم سلیمانی برترین چهره کاربران مهر شد


کاربران خبرگزاری مهر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران را با ۴۷ درصد آرا به عنوان چهره سال ۹۳ انتخاب کردند. همچنین مرتضی پاشایی و محمدجواد ظریف در رده های بعدی قرار گرفتند.

مجله مهر: سال ۹۳ هم به روزهای پایانی‌اش نزدیک می‌شود؛ اما افراد و چهره‌‌هایی برای همیشه در این سال ماندگار شدند. چهره‌هایی که سروصدای زیادی کردند و نقل محافل خبری و حتی مردمی شدند. کاربران خبرگزاری مهر هم بیشترین رای خود را به «قاسم سلیمانی» داده‌اند تا این سردار سپاه به عنوان چهره سال ۱۳۹۳ انتخاب شود. برترین انتخاب ها از سوی کاربران خبرگزاری مهر در ادامه آمده است:

قاسم سلیمانی

سردار «قاسم سلیمانی» در این نظرسنجی با نسبت ۴۷درصد در صدر قرار گرفت. فرمانده نیروی قدس با تاثیر گذاری در جبهه‌های سوریه و عراق علیه داعش نه تنها به چهره سال ایران که به نوعی به چهره سال کشورهای منطقه تبدیل شده است. کاربران مهر سردار سلیمانی را به خاطر عزت دادن به مسلمانان در جهان و حفظ آبروی ایران و اسلام انتخاب کرده‌اند. «سورنای ثانی» لقبی است که از سوی برخی کاربران به این سردار سپاه نسبت داده شده است. 

 786304.jpg